سیدجلال ساداتیان
تحلیلگر مسائل اروپا
تحولات زیادی در حال وقوع در جهان است به این معنا که آن نظام تکقطبی که آمریکا به لحاظ هژمونی که داشت ایجاد کرده بود، دچار ترک شده است. البته این جمله به معنای آن نیست که همین حالا نظام ایالات متحده از هم پاشیده است بلکه دیوارههای آن ترک برداشته است؛ به این معنا که آن نظام تکقطبی بعد از جنگ دوم جهانی با فروپاشی دیوار برلین شروع و پس از آن به تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و تبدیل به آن به روسیه و ۱۵ کشور منجر شد. این مباحث، تئوری روابط بینالملل است اما در عمل یک نظام چندقطبی بر جهان حاکم شد که یکی از این قطبها ایالات متحده است که از نظر توان سیاسی، نظامی و لابیهای بینالمللی است ولی کشورهای دیگر نیز تلاش میکردند که خودی نشان دهند. وقتی پوتین در روسیه روی کار آمد، کم کم جوانان ک.گ.ب روی کار آمده و مسائلی هم به کمکشان آمد و قیمت نفت به ۱۴۰ دلار در هر بشکه افزایش پیدا کرد و اینها جان گرفتند و به روسیه هم به یک قطب بدل شد. چین نیز مطرح کرد که ما سوسیالیسم مدرنی را آغاز میکنیم و سیاست درهای باز را پیش میگیریم و چین هم به سمت مبدل شدن به یک قطب جهانی حرکت کرد و امروز تبدیل به دومین قطب پرقدرت جهان شده است و کم کم هم هژمون خود را آغاز میکند.
چهارمین قطب، اتحادیه اروپا بود که از گذشته تلاش کردهاند تا قطبیت خودشان را حفظ کنند که حتی در زمان کلینتون و بوش پسر وقتی که یوگسلاوی در حال تجزیه بود، اروپاییها تلاش کردند تا خودی نشان دهند و حتی فرانسه مطرح کرد که ما یک نیروی نظامی به جز ناتو برای خودمان درست کنیم که کلینتون این نگاه را تحقیر کرد یعنی آمد هم روسیه را در فرودگاه زاگرب بمباران کرد. در زمان ترامپ هم شاهد بودیم که برای شکستن کمر اروپا، بوریس جانسون را تشویق کردند و موضوع برگزیت به اجرا درآمد.
بنابراین اتحادیه اروپا نیز در مجموع به سمت استقلال حرکت میکند. الان نیز که موضوع اوکراین پیش آمده، آمریکاییها برای تضعیف روسیه این داستان را درست کردند که ابتدا این گونه وانمود کنند که مسکو خیال کند مانند اوستیای جنوبی و شبه جزیره کریمه که غرب واکنشی نشان نداد و مانند سوریه که زیردریایی هستهای خود را در لاذقیه مستقر کرد و غرب کاری به کارش نداشت، در ماجرای اوکراین نیز میتواند به سمت تهاجم پیش برود اما حالا با واکنش شدید مواجه شده است و حالا اروپا و آمریکا میخواهند تا جای ممکن روسیه را تضعیف و تخریبش کنند و از قطبیت خارجش کنند. این در حالی است که روسیه پتانسیلهای بالایی دارد، دارایی نفت و گاز فراوان است و البته یک قدرت اتمی است. آمریکا در بحران اوکراین میخواهد روسیه به دست اروپا تضعیف شود و خودش مستقیم با روسیه وارد رودررویی نشده است و این اروپا است که برای اوکراین سلاح میفرستند و از نظر مالی به این کشور کمک میکنند و بنابراین در این روند نیز این اروپاست که به شدت تحت فشار قرار گرفته که آلمان یکی از متضررترین کشورهای اروپایی است چرا که در جریان خط لوله نورداستریم ۲ قرار بود گاز نسبتا ارزان روسیه به این کشور صادر شود و حالا در غیاب این خط لوله اقتصاد این کشور در حال فلج شدن است. همه این موارد در جهت تضعیف اتحادیه اروپاست. از سوی دیگر نیز در این منطقه اتفاقاتی در حال وقوع است که ابعاد آن برای ما مشخص نیست. آمریکاییها پس از مساله اوکراین به اروپا اعلام کردند که ما به شما گاز مایع خواهیم داد و نیاز شما را تامین خواهیم کرد. علاوه بر آمریکا، قطر نیز تکنولوژی تولید گاز طبیعی مایع را دارد و این کشور نیز قراردادهای بزرگی را در جهت صادرات به اروپا منعقد کردند.