اما این آرامش طی هفته های اخیر از بازار ارز سلب شده و چشم انداز مبهمی را در
آینده این بازار رقم زده است. این در حالی است که چندی پیش بانک مرکزی نرخ ارز
دولتی را 3002 تومان اعلام کرد و راه اندازی بورس ارز نیز از جمله مواردی بود که بر
سر زبان ها افتاده است.
چندی قبل وزیر اقتصاد در پی رمزگشایی از نوسانات این بازار، اذعان کرد: «این نوسانات فصلی است و بر اساس تحلیل بانک مرکزی بهخاطر نزدیک شدن به ژانویه، افزایش تقاضا و همینطور تقاضای محسوس برخی اتباع خارجی و نزدیک شدن به ایام اربعین و سفر به عراق ایجاد شده است.»
این سخنان وزیر با واکنش بسیاری از اقتصاددانان روبرو شد و موارد ذکر شده را توجیه عقلایی مناسبی برای افزایش نرخ ارز نمی دانستند.
از طرفی طی روزهای گذشته رئیس کل بانک مرکزی اعلام داشت که مردم برای خرید ارز در بازار دست نگه دارند چرا که این نرخ به زودی شکسته خواهد شد و روند نزولی طی خواهد کرد.
این در حالیست که با اعلام نرخ ارز دولتی 3002 تومان شکاف ایجاد شده با ارز آزاد منطقی به نظر می رسید و باید پذیرفت که تا روند اجرایی برجام و لغو تحریم ها برای اعلام ارز تک نرخی ای که مسئولان از آن سخن
می گویند فاصله است.
در رابطه با مباحث مطروحه به سراغ کارشناسان اقتصادی رفتیم و نظرات آنها را پیرامون نوسانات اخیر بازار ارز و پیش بینی آینده این بازار جویا شدیم.
محمود جام ساز: بورس ارز به سرنوشت بورس کالا دچار می شود
دکتر محمود جامساز در گفت و گو با "تجارت" گفت: با گران شدن نرخ ارز، دولت وجوه ریالی بیشتری کسب میکند اما علیالاصول این نرخ تعیین شده نمیتواند نرخ بازار آزاد را کاهش داده و به سمت خود جذب کند، زیرا مدیریت عرضه و تقاضای ارز که توسط دولت انجام میشود نیازمند ضرورتهای پیشین، از جمله در اختیار داشتن منابع قابل توجه ارزی توسط دولت و بانک مرکزی است تا بتواند در زمان افزایش قیمت در بازار آزاد، ارز را عرضه کند و برعکس، در کاهش قیمت به خرید ارز اقدام نماید.
این کارشناس مسایل اقتصادی تصریح کرد: در گزارش اخیر بانک مرکزی ارزش برابری ریال با یک دلار 3002 تومان اعلام شده و حال اینکه در بازار آزاد همانطور که تجارب علمی و تجربی پیشین نشان میدهد، هر زمان نرخ دولتی افزایش یابد، نرخ بازار آزاد بهنسبت بیشتری رشد میکند.
وی خاطر نشان کرد: اینکه مآخذ محاسبات و مستندات بانک مرکزی چه بوده و چگونه چنین نرخی اعلام شده، بیگمان باید آمار و ارقامی باشد که بهطور رسمی از منابع داخلی و اوضاع و احوال اقتصاد کشور استنتاج نموده است.
جام ساز افزود: البته با توجه به واقعیات ملموس در عرصه اقتصادی صحت و سقم آنها محل ایراد است و از آنجایی که تحولات نرخ ارز نقش اساسی و حیاتی در تغییرات صادرات و واردات و تراز تجاری و تبع آن در کل اقتصاد کشور ایفا میکند، نشان پول ملی و ارزهای خارجی و تغییرات آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ارزشگذاری نرخ ریال نسبت به ارزهای خارجی ممکن است آثار متفاوتی ایجاد کند، که تعادل ارزی و پولی کشور را متزلزل و اقتصاد را وارد بحران کند. بنابراین سیاستهای پولی در بلندمدت همواره باید به سمت واقعی کردن نرخ تبدیل پول ملی و ارز خارجی معطوف باشد.
وی با اشاره به نظریه پروفسور «کاسل» اقتصاددان برجسته سوئدی، تصریح کرد: یکی از نظریههای ماندگار پولی که از سوی این اقتصاددان ابراز شده نرخ تبدیل پول کشور را مربوط به سطح عمومی قیمتهای آن دو کشور میداند بدین مفهوم که رابطه قدرت خرید پول در کشور نرخ تبدیل آنها را مشخص میسازد.
وی تثبیت نرخ ارز را با ثبات سطح عمومی قیمتها مرتبط دانست و گفت: به بیان دیگر حس قدرت خرید پول داخلی یا ملی و ثبات سطح عمومی قیمتها در تثبیت نرخ ارز موثر است. حال اگر بالعکس با هدف حفظ و قدرت خرید پول ملی بخواهیم ارزش برابری ریال با دلار را از طریق دستوری و بدون در نظر گرفتن سایر متغیرهای درون سیستمی تعیین و آن را تفکیک کنیم، مثل آن است که شیپور را از سرگشاد آن بنوازیم.
زیرا ثبات ارز بهطور طبیعی حاصل ثبات سطح عمومی قیمتهای داخلی قدرت خرید ملی است.
جام ساز ادامه داد: هنگامی قیمتهای داخلی باثبات هستند که بودجه تعادل (تراز پرداختها) مثبت و نرخ مزدها، ثابت بماند، آنگاه قدرت خرید پول داخلی حفظ میشود و بهطور طبیعی نرخ برابری ریال با ارزهای خارجی دستخوش تغییر میشود.
لذا باید مکانیزمهای مورد نظر مورد توجه قرار گرفته تا مانع قدرت خرید ملی گردد تا خود به خود به ثبات نرخ ارز و تکنرخی شدن آنی که هدف دولت است، منجر شود.
اما اعلام رسمی نرخ ارز توسط بانک مرکزی به میزان هر دلار تا 3002 تومان به نظر نمیرسد که براساس مبانی علمی و واقعیات اقتصادی محاسبه و تعیین شده باشد. گفته میشود هدف بانک مرکزی از افزایش نرخ مبادلهای دستیابی به تکنرخی شدن ارز است که این امر با هیچ منطق اقتصادی همخوانی ندارد.
زیرا بسیاری متغیرها و مولفههای اقتصادی دیگری در این نرخ بازار آزاد دخیل است، که شاید متغیرهای افزایش نرخ مبادلهای به 3002 تومان تامین هزینههای مصرفی دولت باشد.
وی اذعان داشت: با گران شدن نرخ ارز، دولت وجوه ریالی بیشتری کسب میکند اما علیالاصول این نرخ تعیین شده نمیتواند نرخ بازار آزاد را کاهش داده و به سمت خود جذب کند، زیرا مدیریت عرضه و تقاضای ارز که توسط دولت انجام میشود نیازمند ضرورتهای پیشین، از جمله در اختیار داشتن منابع قابل توجه ارزی توسط دولت و بانک مرکزی است تا بتواند در زمان افزایش قیمت در بازار آزاد، ارز را عرضه کند و برعکس، در کاهش قیمت به خرید ارز اقدام نماید.
متاسفانه دولت فاقد منابع ارزی متاثر از تحریمهای اقتصادی، مالی و کاهش قیمت جهانی نفت است و معلوم نیست که به این زودیها قیمت نفت دوباره جهش پیدا کند و به جایگاه سابق خود برگردد، ضمن اینکه اجرای برجام نیز هنوز دچار حرف و حدیثهای مخالفین داخلی و خارجی است و درمورد برداشتن تحریمها و آزادشدن داراییهای مسدود شده که در حدود 23 میلیارد دلار است شش میلیارد دلار مربوط به خود دولت است. نباید انتظار داشت، رفع انسداد داراییها، تغییر چشمگیری در نظام مالی و رفع تنگناهای دولت ایجاد نماید.
محمد قلی یوسفی: شیب افزایش قیمت ارز تندتر می شود
محمدقلی یوسفی نیز در گفت و گو با "تجارت" نیاز دولت به افزایش درآمد را اجتنابناپذیر دانست و افزود: اگر دولت از طریق درآمدهای نفتی و درآمدهای مالیاتی نتواند بودجه خود را تامین کند، شاید اولین راهحل تامین بخشی از بودجه سالیانه تغییر در نرخ ارز است.
این کارشناس مسایل اقتصادی قیمت ارز را تحت تاثیر پول ملی و پول بینالمللی و قیمتهای نسبی داخلی و خارجی قراردادها در اقتصاد آزاد دانست و اظهار داشت: در کشوری مانند ایران که اقتصاد آن متکی به پول نفت و صادرات محصولات نفتی است، وضعیت نرخ ارز با سایر کشورها متفاوت است.
وی تصریح کرد: یکی از دلایل نوسانات نرخ ارز پایین آمدن درآمدهای دولت از جمله درآمد نفتی، درآمد مالیاتی است. دولت برای میزان کسری بودجه خود به ناچار تغییر در نرخ ارز را به عنوان یک راهحل انتخاب کند.
یوسفی خاطرنشان کرد: در شرایط کلی جامعه و رکود در بخشهای مختلف اقتصادی، افزایش قیمت ارز، ناشی از عرضه کم و افزایش تقاضا است و این نسبت عرضه و تقاضا تبعات خاص خود از جمله رکود تورمی را به همراه دارد.
نباید فکر کنیم قیمت ارز در اقتصاد ایران تحت تاثیر یک نیروی خارق العاده است، زیرا
واقیعت های اقتصاد ایران نشان می دهد که وقتی در داخل کشور کمبود عرضه وجود دارد، طبیعی است که تقاضا برای کالا افزایش پیدا می کند و چون تولیدات داخلی هم خوابیده اند با توجه به رکودی که وجود دارد، فشار برای واردات زیاد می شود، بنابراین قیمت ارز هم به دنبال آن افزایش پیدا می کند.وی با تاکید بر تلاش بانک مرکزی در دو سال اخیر برای ایجاد ثبات در نرخ ارز عنوان کرد: قیمت ارز در این دو سال با فشار بانک مرکزی در این حد مانده است و احتمال اینکه از این به بعد شیب افزایش قیمت ارز تندتر شود، وجود دارد، اما کمبود عرضه داخلی هم بر این مسئله موثر است، زیرا کشاورزی و صنعت راکد است و دولت هم برای کنترل تورم واردات را افزایش داده که با افزایش واردات قیمت ارز افزایش پیدا می کند.
یوسفی گفت: درآمد دولت هم در این مدت کم شده و دولت نمی تواند مثل گذشته ارز تزریق کند، همچنین نیاز دولت به ارز هم بیشتر شده زیرا با کسری بودجه مواجه است، بنابراین طبیعی است که ما هیچ دلیلی برای کاهش قیمت ارز را در اقتصاد ایران نمی بینیم.وی با تاکید بر تاثیرات بلاتکلیفی طی دو سال اخیر بر افزایش قیمت روزهای اخیر ارز عنوان کرد: وقتی شما در اقتصاد با وضعیت بلاتکلیفی مواجه هستید طبیعی است که هیچ اتفاقی
نمی افتد، اما اثرات این بلاتکلیفی بعدا مشخص می شود، بنابراین نباید ثبات قیمت ارز در دو سال اخیر را به اجرای سیاستهای معقول دولت نسبت داد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه در ادامه گفت و گو با تجارت اذعان داشت: در دو سال گذشته اقتصاد بلاتکلیفی داشتیم و طبیعی است که مردم یا فعالان اقتصادی دست روی دست می گذاشتند، در حال حاضر هم که تولید، صنعت وکشاورزی به یک رکود کاملا عمیق فرو رفته اند، واردات رونق پیدا می کند و رکود در مسکن هم به آن اضافه شده است، بنابراین تقاضا برای واردات افزایش پیدا می کند و به تبع آن قیمت ارز هم بالا می رود و چون باید نیاز داخلی را از طریق واردات تامین کنیم و با توجه به رکود در کشاورزی و صنعت باید شاهد شیب تند افزایش قیمت ارز در ماه های آتی هم باشیم.
ابوذر نجمی: نرخ ارز در آینده بالاتر از 3500 تومان خواهد ماند
ابوذر نجمی مدیرعامل شرکت راه سرمایه نیز در گفت و گو با "تجارت" در پاسخ به این سئوال که چرا بازار ارز طی چند ماه اخیر نوسانات بسیاری داشته است اذعان داشت: اصلیترین دلیل، افزایش تقاضای بازرگانی برای واردات مواد اولیه بهعلت خوشبینی نسبت به آینده و محدود بودن منابع بانک مرکزی در پاسخ به این تقاضاها است که سبب میشود این تقاضا از بازار ارز اتاق مبادلات به بازار آزاد و صرافیها منتقل شود.
بهعلاوه در هفته اخیر بهدلیل تعداد بالای زائرینی که قصد خروج از کشور را داشتند، تقاضا برای ارز فیزیکی افزایش چشمگیری داشت که این امر هم باعث بالا رفتن نرخ ارز شد.
البته ممکن است این روند بهعلت آغاز سال جدید میلادی و انجام برخی مسافرتها باز هم ادامه پیدا کند یا حداقل مانعی برای کاهش نرخ باشد.
این تحلیلگر اقتصاد بین الملل در رابطه با اعلام نرخ ارز دولتی 3002 تومان از سوی بانک مرکزی اذعان داشت: افزایش نرخ ارز بهصورت مستقیم و غیرمستقیم قیمت بسیاری از کالاها که در سبد مصرفی روزانه خانوار وجود دارد را افزایش میدهد. این افزایش باعث بالا رفتن تورم از سطح فعلی میشود که به نوعی خط قرمز دولت بوده و حفظ و کاهش نرخ تورم یکی از سیاست های بانک مرکزی است. این مساله و انتخابات مجلس در ماههای آینده دو عامل اصلی است که سبب میشود بانک مرکزی روی نرخ موجود پافشاری کند.
بانک مرکزی طی دو سال اخیر از وجود کارشناسان صندوق بینالمللی پول برای مشورت جهت تکنرخی کردن ارز استفاده کرده است و به این نتیجه رسیده که برای اجرای این سیاست باید روی منابعی که پس از اجرایی شدن برجام و برداشته شدن تحریم، آزاد میشود، حساب کند. چنانچه این منابع آزاد شود دست بانک مرکزی برای کاهش نرخ تا سطح مورد نظر وجود دارد. البته افزایش فروش نفت هم عامل دیگری است که باعث ورود ارز و افزایش منابع بانک مرکزی میشود ولی بانک مرکزی باید دقت کند تا آن زمان چنانچه با سطح موجود منابع سعی در کاهش نرخ کند، کاری شبیه آنچه یک ماه پیش کرد، ممکن است سفتهبازان با فرصتطلبی وارد بازار شده و باعث تنش در بازار و افزایش نرخ ارز شوند.
وی در رابطه با آینده بازار ارز اذعان داشت: به عقیده من در حالت کلی میتوان به آینده کل اقتصاد ایران امیدوار بود، اما اگر بخواهیم فقط بازار ارز را در نظر بگیریم، باید گفت که برای ارزیابی و پیشبینی بازار ارز در ایران نیاز به متغیرهایی داریم که در حال حاضر یا آمار دقیقی از آنها در دست نیست یا پیشبینی آن بسیار دشوار و حتی غیرممکن است. بهعنوان مثال نرخ ارز در بودجه سال آینده یکی از این متغیرها است، البته چون دولت هنوز بودجه را تحویل نداده و نرخهایی هم که اعلام میکند متفاوت است، یعنی مراجع مختلف نرخهای متفاوتی را برای ارز اعلام میکنند، نمی توان آن را به طور دقیق پیش بینی کرد. یا به طور مثال آمار ثبت سفارشات را در نیمه دوم سال نداریم، یعنی هنوز نمیدانیم که چه میزان ثبت سفارش در ماههای آینده و پس از برجام انجام میشود.
به دلیل اینکه تمام این عوامل و متغیرها در حال حاضر مشخص نیستند، نمیتوان پیشبینی دقیقی در این رابطه انجام داد. اما در حالت کلی پیشبینی من این است که نرخ ارز نباید پایینتر از این مقداری که هست بیاید، به عقیده من نرخ ارز در آینده بالاتر از 3500 تومان خواهد ماند.
میثم رادپور : قیمت دلار در کشور
گران نیست
میثم رادپور کارگزار کارگزاری بورس نیز در گفت و گو با "تجارت" دلیل نوسانات اخیر ارزی را این چنین بیان می کند: همانطور که مشخص است، این نوسانات بیشتر در زمینه افزایش نرخ بود. به عقیده من یکی از دلایل آن افزایش تقاضا در این زمینه است، به این معنی که تقاضا بالا رفت اما عرضه نتوانست خود را همگام با تقاضا کند.
حال اگر بخواهیم بدانیم دلیل این افزایش تقاضا چیست؟ باید به برخی مسایل در بلندمدت دقت کنیم. ما در دورهای هستیم که به دلیل توافقهای صورت گرفته، چشمانداز مثبتی در زمینه اقتصادی داریم، با این دید مثبت به آینده، برخی از واردکنندهها علاقه بیشتری به واردات کالاهای متنوع دارند.
ببینید اگر ما تمام شرایط را ثابت در نظر بگیریم، یک واردکننده براساس نرخ ارز اکنون بیشتر سود میکند تا چند سال قبل، پس میتوان نتیجه گرفت که یکی از دلایل افزایش تقاضای زیاد برای ارز این است که ما یک کشور واردکننده هستیم.
وی ادامه داد : علاوه بر آن، تورم، میزان قیمت کالاهای داخلی را افزایش داده است اما کالاهای وارداتی بهخاطر قیمت ارز وارداتی ارزانتر تمام میشوند.
در این سالها ما چیزی در حدود 50 درصد تورم انباشته داشتهایم، اگر این رقم را در نظر بگیریم یک واردکننده شاید 40 درصد بیشتر از یک تولیدکننده سود میکند، آن 10 درصد هم برمیگردد به افزایش قیمت کالاهای وارداتی که مانند ایران دچار افزایش شدید قیمت نشدهاند. همانطور که اشاره کردم تقاضا بالا رفت اما عرضه نتوانست پاسخگوی این تقاضا باشد، یکی از دلایل چنین امری هم کاهش قیمت نفت در این مدت بود.
در واقع این کاهش قیمت نفت منابع ارزی کشور را کاهش داد و در بلندمدت باعث افزایش نرخ ارز شد.
رادپور عامل دیگر را تقویت قیمت دلار در این مدت ذکر کرد و گفت: سیاستها در این مدت بهگونهای بود که قیمت دلار نسبت به ریال نزدیک به 20 تا 25 درصد بیشتر تقویت شد. شما در نظر بگیرید که قیمت دلار بهعنوان مثال 3100 تومان بود و قیمت یورو 4100 ما دلار را به همان قیمت نگه میداشتیم اما یورو را پایین میآوردیم تا با قیمت جهانی هماهنگی داشته باشد.
یعنی با این کار آن فاصله جهانی که یورو با دلار داشت را حفظ میکردیم. این امر باعث میشود که تقاضا تحریک شود، چراکه واردات با یورویی که ارزانتر شده بهصرفهتر شده است، این اتفاق در نهایت سبب بالا رفتن تقاضای ارز میشود، که این بالا رفتن خود قیمت دلار را هم بالا میبرد.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به سئوال "تجارت" مبنی بر اینکه بانک مرکزی نرخ ارز را 3002 تومان اعلام کرده است، دلیل این امر را چه می دانید تصریح کرد: به عقیده من قیمت گذاشتن مهم نیست، بلکه رسیدن به هدف اصلی باید مدنظر باشد.
زمانی که قیمتی را اعلام میکنید، باید بتوانید آن را در بازار عرضه کنید. دادن این ارقام و اقداماتی از این قبیل در حوزه اقتصاد سیاسی قرار میگیرد، چرا که با این امر میخواهند نشان دهند که بازار آرام است.
در واقع رقمی که از سوی بانک مرکزی اعلام میشود با آنچه که در بازار خرید و فروش میشود متفاوت است و این نشان میدهد که اقداماتی از این دست برای اقتصاد کشور موثر نیست.
وی تاکید کرد : در حال حاضر با دلار اتاق مبادلات میتوان برخی اجناس خاص را از برخی کشورهای خاص وارد کرد و این دلار همانی نیست که در بازار آزاد مبادله میشود. کل صحبت من این است که نرخگذاریهای دولت تا زمانی که به هر دلیلی نتواند ارز را به همان قیمت در سطح بازار عرضه کند، بیفایده است و هیچ تاثیری بر روی بازار نمیگذارد. در واقع میتوان گفت این اعداد، اعداد اثرگذاری نیستند.
این قیمتها درحالی اثرگذار میشود که دولت ارز را با همان قیمتی که اعلام کرده است به بازار عرضه کند در این صورت میتوان گفت که این اقدام بانک مرکزی مثبت
بوده است.وی همچنین در رابطه با آینده قیمت ارز افزود: در شرایط فعلی هرگونه پیشبینی مشکل شده است.
به عقیده من برخی عوامل بلندمدت در قیمت دلار تاثیرگذار بودهاند که به برخی از آنها اشاره شد، اما من عقیده دارم که قیمت دلار در کشور گران نیست و نباید بهخاطربرداشته شدن تحریمها انتظار کاهش قیمت را داشت، مگر اینکه بانک مرکزی بخواهد قیمتها را کاهش دهد که چون ما از سیاستهای بانک مرکزی بهطور شفاف خبر نداریم، نمیتوانیم در این مورد نظری بدهیم.
البته من عقیده دارم به دلیل شرایط حاکم بر کشور هم دولت و هم بانک مرکزی خیلی علاقهای به پایین آمدن قیمتها ندارند. چرا که یکی از راههایی که دولت میتواند کسری بودجهاش را تامین کند، قیمت دلار است.
علاوه بر این باید در نظر داشت که فشارهای اقتصادی نیز دست دولت را بسته است.
البته اینکه بانک مرکزی از سیاستهایش نمیگوید امری دور از منطق نیست، چرا که ما کشوری هستیم که در زمینه اقتصادی ثبات نداریم، به همین دلیل نمیتوان مسایل و برنامهریزیها را بهراحتی با مردم در میان گذاشت. همانطور که گفتم پیشبینی در این زمینه کار سادهای نبوده و در بسیاری از مواقع هم درست از آب درنمیآید.
* امیر دیانی
چندی قبل وزیر اقتصاد در پی رمزگشایی از نوسانات این بازار، اذعان کرد: «این نوسانات فصلی است و بر اساس تحلیل بانک مرکزی بهخاطر نزدیک شدن به ژانویه، افزایش تقاضا و همینطور تقاضای محسوس برخی اتباع خارجی و نزدیک شدن به ایام اربعین و سفر به عراق ایجاد شده است.»
این سخنان وزیر با واکنش بسیاری از اقتصاددانان روبرو شد و موارد ذکر شده را توجیه عقلایی مناسبی برای افزایش نرخ ارز نمی دانستند.
از طرفی طی روزهای گذشته رئیس کل بانک مرکزی اعلام داشت که مردم برای خرید ارز در بازار دست نگه دارند چرا که این نرخ به زودی شکسته خواهد شد و روند نزولی طی خواهد کرد.
این در حالیست که با اعلام نرخ ارز دولتی 3002 تومان شکاف ایجاد شده با ارز آزاد منطقی به نظر می رسید و باید پذیرفت که تا روند اجرایی برجام و لغو تحریم ها برای اعلام ارز تک نرخی ای که مسئولان از آن سخن
می گویند فاصله است.
در رابطه با مباحث مطروحه به سراغ کارشناسان اقتصادی رفتیم و نظرات آنها را پیرامون نوسانات اخیر بازار ارز و پیش بینی آینده این بازار جویا شدیم.
محمود جام ساز: بورس ارز به سرنوشت بورس کالا دچار می شود
دکتر محمود جامساز در گفت و گو با "تجارت" گفت: با گران شدن نرخ ارز، دولت وجوه ریالی بیشتری کسب میکند اما علیالاصول این نرخ تعیین شده نمیتواند نرخ بازار آزاد را کاهش داده و به سمت خود جذب کند، زیرا مدیریت عرضه و تقاضای ارز که توسط دولت انجام میشود نیازمند ضرورتهای پیشین، از جمله در اختیار داشتن منابع قابل توجه ارزی توسط دولت و بانک مرکزی است تا بتواند در زمان افزایش قیمت در بازار آزاد، ارز را عرضه کند و برعکس، در کاهش قیمت به خرید ارز اقدام نماید.
این کارشناس مسایل اقتصادی تصریح کرد: در گزارش اخیر بانک مرکزی ارزش برابری ریال با یک دلار 3002 تومان اعلام شده و حال اینکه در بازار آزاد همانطور که تجارب علمی و تجربی پیشین نشان میدهد، هر زمان نرخ دولتی افزایش یابد، نرخ بازار آزاد بهنسبت بیشتری رشد میکند.
وی خاطر نشان کرد: اینکه مآخذ محاسبات و مستندات بانک مرکزی چه بوده و چگونه چنین نرخی اعلام شده، بیگمان باید آمار و ارقامی باشد که بهطور رسمی از منابع داخلی و اوضاع و احوال اقتصاد کشور استنتاج نموده است.
جام ساز افزود: البته با توجه به واقعیات ملموس در عرصه اقتصادی صحت و سقم آنها محل ایراد است و از آنجایی که تحولات نرخ ارز نقش اساسی و حیاتی در تغییرات صادرات و واردات و تراز تجاری و تبع آن در کل اقتصاد کشور ایفا میکند، نشان پول ملی و ارزهای خارجی و تغییرات آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ارزشگذاری نرخ ریال نسبت به ارزهای خارجی ممکن است آثار متفاوتی ایجاد کند، که تعادل ارزی و پولی کشور را متزلزل و اقتصاد را وارد بحران کند. بنابراین سیاستهای پولی در بلندمدت همواره باید به سمت واقعی کردن نرخ تبدیل پول ملی و ارز خارجی معطوف باشد.
وی با اشاره به نظریه پروفسور «کاسل» اقتصاددان برجسته سوئدی، تصریح کرد: یکی از نظریههای ماندگار پولی که از سوی این اقتصاددان ابراز شده نرخ تبدیل پول کشور را مربوط به سطح عمومی قیمتهای آن دو کشور میداند بدین مفهوم که رابطه قدرت خرید پول در کشور نرخ تبدیل آنها را مشخص میسازد.
وی تثبیت نرخ ارز را با ثبات سطح عمومی قیمتها مرتبط دانست و گفت: به بیان دیگر حس قدرت خرید پول داخلی یا ملی و ثبات سطح عمومی قیمتها در تثبیت نرخ ارز موثر است. حال اگر بالعکس با هدف حفظ و قدرت خرید پول ملی بخواهیم ارزش برابری ریال با دلار را از طریق دستوری و بدون در نظر گرفتن سایر متغیرهای درون سیستمی تعیین و آن را تفکیک کنیم، مثل آن است که شیپور را از سرگشاد آن بنوازیم.
زیرا ثبات ارز بهطور طبیعی حاصل ثبات سطح عمومی قیمتهای داخلی قدرت خرید ملی است.
جام ساز ادامه داد: هنگامی قیمتهای داخلی باثبات هستند که بودجه تعادل (تراز پرداختها) مثبت و نرخ مزدها، ثابت بماند، آنگاه قدرت خرید پول داخلی حفظ میشود و بهطور طبیعی نرخ برابری ریال با ارزهای خارجی دستخوش تغییر میشود.
لذا باید مکانیزمهای مورد نظر مورد توجه قرار گرفته تا مانع قدرت خرید ملی گردد تا خود به خود به ثبات نرخ ارز و تکنرخی شدن آنی که هدف دولت است، منجر شود.
اما اعلام رسمی نرخ ارز توسط بانک مرکزی به میزان هر دلار تا 3002 تومان به نظر نمیرسد که براساس مبانی علمی و واقعیات اقتصادی محاسبه و تعیین شده باشد. گفته میشود هدف بانک مرکزی از افزایش نرخ مبادلهای دستیابی به تکنرخی شدن ارز است که این امر با هیچ منطق اقتصادی همخوانی ندارد.
زیرا بسیاری متغیرها و مولفههای اقتصادی دیگری در این نرخ بازار آزاد دخیل است، که شاید متغیرهای افزایش نرخ مبادلهای به 3002 تومان تامین هزینههای مصرفی دولت باشد.
وی اذعان داشت: با گران شدن نرخ ارز، دولت وجوه ریالی بیشتری کسب میکند اما علیالاصول این نرخ تعیین شده نمیتواند نرخ بازار آزاد را کاهش داده و به سمت خود جذب کند، زیرا مدیریت عرضه و تقاضای ارز که توسط دولت انجام میشود نیازمند ضرورتهای پیشین، از جمله در اختیار داشتن منابع قابل توجه ارزی توسط دولت و بانک مرکزی است تا بتواند در زمان افزایش قیمت در بازار آزاد، ارز را عرضه کند و برعکس، در کاهش قیمت به خرید ارز اقدام نماید.
متاسفانه دولت فاقد منابع ارزی متاثر از تحریمهای اقتصادی، مالی و کاهش قیمت جهانی نفت است و معلوم نیست که به این زودیها قیمت نفت دوباره جهش پیدا کند و به جایگاه سابق خود برگردد، ضمن اینکه اجرای برجام نیز هنوز دچار حرف و حدیثهای مخالفین داخلی و خارجی است و درمورد برداشتن تحریمها و آزادشدن داراییهای مسدود شده که در حدود 23 میلیارد دلار است شش میلیارد دلار مربوط به خود دولت است. نباید انتظار داشت، رفع انسداد داراییها، تغییر چشمگیری در نظام مالی و رفع تنگناهای دولت ایجاد نماید.
محمد قلی یوسفی: شیب افزایش قیمت ارز تندتر می شود
محمدقلی یوسفی نیز در گفت و گو با "تجارت" نیاز دولت به افزایش درآمد را اجتنابناپذیر دانست و افزود: اگر دولت از طریق درآمدهای نفتی و درآمدهای مالیاتی نتواند بودجه خود را تامین کند، شاید اولین راهحل تامین بخشی از بودجه سالیانه تغییر در نرخ ارز است.
این کارشناس مسایل اقتصادی قیمت ارز را تحت تاثیر پول ملی و پول بینالمللی و قیمتهای نسبی داخلی و خارجی قراردادها در اقتصاد آزاد دانست و اظهار داشت: در کشوری مانند ایران که اقتصاد آن متکی به پول نفت و صادرات محصولات نفتی است، وضعیت نرخ ارز با سایر کشورها متفاوت است.
وی تصریح کرد: یکی از دلایل نوسانات نرخ ارز پایین آمدن درآمدهای دولت از جمله درآمد نفتی، درآمد مالیاتی است. دولت برای میزان کسری بودجه خود به ناچار تغییر در نرخ ارز را به عنوان یک راهحل انتخاب کند.
یوسفی خاطرنشان کرد: در شرایط کلی جامعه و رکود در بخشهای مختلف اقتصادی، افزایش قیمت ارز، ناشی از عرضه کم و افزایش تقاضا است و این نسبت عرضه و تقاضا تبعات خاص خود از جمله رکود تورمی را به همراه دارد.
نباید فکر کنیم قیمت ارز در اقتصاد ایران تحت تاثیر یک نیروی خارق العاده است، زیرا
واقیعت های اقتصاد ایران نشان می دهد که وقتی در داخل کشور کمبود عرضه وجود دارد، طبیعی است که تقاضا برای کالا افزایش پیدا می کند و چون تولیدات داخلی هم خوابیده اند با توجه به رکودی که وجود دارد، فشار برای واردات زیاد می شود، بنابراین قیمت ارز هم به دنبال آن افزایش پیدا می کند.وی با تاکید بر تلاش بانک مرکزی در دو سال اخیر برای ایجاد ثبات در نرخ ارز عنوان کرد: قیمت ارز در این دو سال با فشار بانک مرکزی در این حد مانده است و احتمال اینکه از این به بعد شیب افزایش قیمت ارز تندتر شود، وجود دارد، اما کمبود عرضه داخلی هم بر این مسئله موثر است، زیرا کشاورزی و صنعت راکد است و دولت هم برای کنترل تورم واردات را افزایش داده که با افزایش واردات قیمت ارز افزایش پیدا می کند.
یوسفی گفت: درآمد دولت هم در این مدت کم شده و دولت نمی تواند مثل گذشته ارز تزریق کند، همچنین نیاز دولت به ارز هم بیشتر شده زیرا با کسری بودجه مواجه است، بنابراین طبیعی است که ما هیچ دلیلی برای کاهش قیمت ارز را در اقتصاد ایران نمی بینیم.وی با تاکید بر تاثیرات بلاتکلیفی طی دو سال اخیر بر افزایش قیمت روزهای اخیر ارز عنوان کرد: وقتی شما در اقتصاد با وضعیت بلاتکلیفی مواجه هستید طبیعی است که هیچ اتفاقی
نمی افتد، اما اثرات این بلاتکلیفی بعدا مشخص می شود، بنابراین نباید ثبات قیمت ارز در دو سال اخیر را به اجرای سیاستهای معقول دولت نسبت داد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه در ادامه گفت و گو با تجارت اذعان داشت: در دو سال گذشته اقتصاد بلاتکلیفی داشتیم و طبیعی است که مردم یا فعالان اقتصادی دست روی دست می گذاشتند، در حال حاضر هم که تولید، صنعت وکشاورزی به یک رکود کاملا عمیق فرو رفته اند، واردات رونق پیدا می کند و رکود در مسکن هم به آن اضافه شده است، بنابراین تقاضا برای واردات افزایش پیدا می کند و به تبع آن قیمت ارز هم بالا می رود و چون باید نیاز داخلی را از طریق واردات تامین کنیم و با توجه به رکود در کشاورزی و صنعت باید شاهد شیب تند افزایش قیمت ارز در ماه های آتی هم باشیم.
ابوذر نجمی: نرخ ارز در آینده بالاتر از 3500 تومان خواهد ماند
ابوذر نجمی مدیرعامل شرکت راه سرمایه نیز در گفت و گو با "تجارت" در پاسخ به این سئوال که چرا بازار ارز طی چند ماه اخیر نوسانات بسیاری داشته است اذعان داشت: اصلیترین دلیل، افزایش تقاضای بازرگانی برای واردات مواد اولیه بهعلت خوشبینی نسبت به آینده و محدود بودن منابع بانک مرکزی در پاسخ به این تقاضاها است که سبب میشود این تقاضا از بازار ارز اتاق مبادلات به بازار آزاد و صرافیها منتقل شود.
بهعلاوه در هفته اخیر بهدلیل تعداد بالای زائرینی که قصد خروج از کشور را داشتند، تقاضا برای ارز فیزیکی افزایش چشمگیری داشت که این امر هم باعث بالا رفتن نرخ ارز شد.
البته ممکن است این روند بهعلت آغاز سال جدید میلادی و انجام برخی مسافرتها باز هم ادامه پیدا کند یا حداقل مانعی برای کاهش نرخ باشد.
این تحلیلگر اقتصاد بین الملل در رابطه با اعلام نرخ ارز دولتی 3002 تومان از سوی بانک مرکزی اذعان داشت: افزایش نرخ ارز بهصورت مستقیم و غیرمستقیم قیمت بسیاری از کالاها که در سبد مصرفی روزانه خانوار وجود دارد را افزایش میدهد. این افزایش باعث بالا رفتن تورم از سطح فعلی میشود که به نوعی خط قرمز دولت بوده و حفظ و کاهش نرخ تورم یکی از سیاست های بانک مرکزی است. این مساله و انتخابات مجلس در ماههای آینده دو عامل اصلی است که سبب میشود بانک مرکزی روی نرخ موجود پافشاری کند.
بانک مرکزی طی دو سال اخیر از وجود کارشناسان صندوق بینالمللی پول برای مشورت جهت تکنرخی کردن ارز استفاده کرده است و به این نتیجه رسیده که برای اجرای این سیاست باید روی منابعی که پس از اجرایی شدن برجام و برداشته شدن تحریم، آزاد میشود، حساب کند. چنانچه این منابع آزاد شود دست بانک مرکزی برای کاهش نرخ تا سطح مورد نظر وجود دارد. البته افزایش فروش نفت هم عامل دیگری است که باعث ورود ارز و افزایش منابع بانک مرکزی میشود ولی بانک مرکزی باید دقت کند تا آن زمان چنانچه با سطح موجود منابع سعی در کاهش نرخ کند، کاری شبیه آنچه یک ماه پیش کرد، ممکن است سفتهبازان با فرصتطلبی وارد بازار شده و باعث تنش در بازار و افزایش نرخ ارز شوند.
وی در رابطه با آینده بازار ارز اذعان داشت: به عقیده من در حالت کلی میتوان به آینده کل اقتصاد ایران امیدوار بود، اما اگر بخواهیم فقط بازار ارز را در نظر بگیریم، باید گفت که برای ارزیابی و پیشبینی بازار ارز در ایران نیاز به متغیرهایی داریم که در حال حاضر یا آمار دقیقی از آنها در دست نیست یا پیشبینی آن بسیار دشوار و حتی غیرممکن است. بهعنوان مثال نرخ ارز در بودجه سال آینده یکی از این متغیرها است، البته چون دولت هنوز بودجه را تحویل نداده و نرخهایی هم که اعلام میکند متفاوت است، یعنی مراجع مختلف نرخهای متفاوتی را برای ارز اعلام میکنند، نمی توان آن را به طور دقیق پیش بینی کرد. یا به طور مثال آمار ثبت سفارشات را در نیمه دوم سال نداریم، یعنی هنوز نمیدانیم که چه میزان ثبت سفارش در ماههای آینده و پس از برجام انجام میشود.
به دلیل اینکه تمام این عوامل و متغیرها در حال حاضر مشخص نیستند، نمیتوان پیشبینی دقیقی در این رابطه انجام داد. اما در حالت کلی پیشبینی من این است که نرخ ارز نباید پایینتر از این مقداری که هست بیاید، به عقیده من نرخ ارز در آینده بالاتر از 3500 تومان خواهد ماند.
میثم رادپور : قیمت دلار در کشور
گران نیست
میثم رادپور کارگزار کارگزاری بورس نیز در گفت و گو با "تجارت" دلیل نوسانات اخیر ارزی را این چنین بیان می کند: همانطور که مشخص است، این نوسانات بیشتر در زمینه افزایش نرخ بود. به عقیده من یکی از دلایل آن افزایش تقاضا در این زمینه است، به این معنی که تقاضا بالا رفت اما عرضه نتوانست خود را همگام با تقاضا کند.
حال اگر بخواهیم بدانیم دلیل این افزایش تقاضا چیست؟ باید به برخی مسایل در بلندمدت دقت کنیم. ما در دورهای هستیم که به دلیل توافقهای صورت گرفته، چشمانداز مثبتی در زمینه اقتصادی داریم، با این دید مثبت به آینده، برخی از واردکنندهها علاقه بیشتری به واردات کالاهای متنوع دارند.
ببینید اگر ما تمام شرایط را ثابت در نظر بگیریم، یک واردکننده براساس نرخ ارز اکنون بیشتر سود میکند تا چند سال قبل، پس میتوان نتیجه گرفت که یکی از دلایل افزایش تقاضای زیاد برای ارز این است که ما یک کشور واردکننده هستیم.
وی ادامه داد : علاوه بر آن، تورم، میزان قیمت کالاهای داخلی را افزایش داده است اما کالاهای وارداتی بهخاطر قیمت ارز وارداتی ارزانتر تمام میشوند.
در این سالها ما چیزی در حدود 50 درصد تورم انباشته داشتهایم، اگر این رقم را در نظر بگیریم یک واردکننده شاید 40 درصد بیشتر از یک تولیدکننده سود میکند، آن 10 درصد هم برمیگردد به افزایش قیمت کالاهای وارداتی که مانند ایران دچار افزایش شدید قیمت نشدهاند. همانطور که اشاره کردم تقاضا بالا رفت اما عرضه نتوانست پاسخگوی این تقاضا باشد، یکی از دلایل چنین امری هم کاهش قیمت نفت در این مدت بود.
در واقع این کاهش قیمت نفت منابع ارزی کشور را کاهش داد و در بلندمدت باعث افزایش نرخ ارز شد.
رادپور عامل دیگر را تقویت قیمت دلار در این مدت ذکر کرد و گفت: سیاستها در این مدت بهگونهای بود که قیمت دلار نسبت به ریال نزدیک به 20 تا 25 درصد بیشتر تقویت شد. شما در نظر بگیرید که قیمت دلار بهعنوان مثال 3100 تومان بود و قیمت یورو 4100 ما دلار را به همان قیمت نگه میداشتیم اما یورو را پایین میآوردیم تا با قیمت جهانی هماهنگی داشته باشد.
یعنی با این کار آن فاصله جهانی که یورو با دلار داشت را حفظ میکردیم. این امر باعث میشود که تقاضا تحریک شود، چراکه واردات با یورویی که ارزانتر شده بهصرفهتر شده است، این اتفاق در نهایت سبب بالا رفتن تقاضای ارز میشود، که این بالا رفتن خود قیمت دلار را هم بالا میبرد.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به سئوال "تجارت" مبنی بر اینکه بانک مرکزی نرخ ارز را 3002 تومان اعلام کرده است، دلیل این امر را چه می دانید تصریح کرد: به عقیده من قیمت گذاشتن مهم نیست، بلکه رسیدن به هدف اصلی باید مدنظر باشد.
زمانی که قیمتی را اعلام میکنید، باید بتوانید آن را در بازار عرضه کنید. دادن این ارقام و اقداماتی از این قبیل در حوزه اقتصاد سیاسی قرار میگیرد، چرا که با این امر میخواهند نشان دهند که بازار آرام است.
در واقع رقمی که از سوی بانک مرکزی اعلام میشود با آنچه که در بازار خرید و فروش میشود متفاوت است و این نشان میدهد که اقداماتی از این دست برای اقتصاد کشور موثر نیست.
وی تاکید کرد : در حال حاضر با دلار اتاق مبادلات میتوان برخی اجناس خاص را از برخی کشورهای خاص وارد کرد و این دلار همانی نیست که در بازار آزاد مبادله میشود. کل صحبت من این است که نرخگذاریهای دولت تا زمانی که به هر دلیلی نتواند ارز را به همان قیمت در سطح بازار عرضه کند، بیفایده است و هیچ تاثیری بر روی بازار نمیگذارد. در واقع میتوان گفت این اعداد، اعداد اثرگذاری نیستند.
این قیمتها درحالی اثرگذار میشود که دولت ارز را با همان قیمتی که اعلام کرده است به بازار عرضه کند در این صورت میتوان گفت که این اقدام بانک مرکزی مثبت
بوده است.وی همچنین در رابطه با آینده قیمت ارز افزود: در شرایط فعلی هرگونه پیشبینی مشکل شده است.
به عقیده من برخی عوامل بلندمدت در قیمت دلار تاثیرگذار بودهاند که به برخی از آنها اشاره شد، اما من عقیده دارم که قیمت دلار در کشور گران نیست و نباید بهخاطربرداشته شدن تحریمها انتظار کاهش قیمت را داشت، مگر اینکه بانک مرکزی بخواهد قیمتها را کاهش دهد که چون ما از سیاستهای بانک مرکزی بهطور شفاف خبر نداریم، نمیتوانیم در این مورد نظری بدهیم.
البته من عقیده دارم به دلیل شرایط حاکم بر کشور هم دولت و هم بانک مرکزی خیلی علاقهای به پایین آمدن قیمتها ندارند. چرا که یکی از راههایی که دولت میتواند کسری بودجهاش را تامین کند، قیمت دلار است.
علاوه بر این باید در نظر داشت که فشارهای اقتصادی نیز دست دولت را بسته است.
البته اینکه بانک مرکزی از سیاستهایش نمیگوید امری دور از منطق نیست، چرا که ما کشوری هستیم که در زمینه اقتصادی ثبات نداریم، به همین دلیل نمیتوان مسایل و برنامهریزیها را بهراحتی با مردم در میان گذاشت. همانطور که گفتم پیشبینی در این زمینه کار سادهای نبوده و در بسیاری از مواقع هم درست از آب درنمیآید.
* امیر دیانی