مهدی کاظمی
کارشناس گردشگری
اقلیم ایران همواره با چالشی به نام آب مواجه بوده است و در سالهای اخیر به علت خشکسالیهای پیدرپی و کاهش شدید منابع آبی زیرزمینی وضعیت ذخایر آبی به مرحله بحران رسیده است. در این شرایط متأسفانه بر اساس آمارها بخش فراوانی از آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود. الگوی سنتی آبیاری
و تولید محصولات آب بری نظیر هندوانه سبب شده است تا آنچه برای تولید محصولات کشاورزی هزینه میشود چند برابر ارزش تولید محصول به اقتصاد کشور ضربه وارد کند.
هشدارهای مسئولان محیطزیست نسبت به بروز جنگ آب در سالهای پیش رو و لزوم تجدیدنظر در استفاده بیرویه از منابع آب زیرزمینی از فاجعهای خبر میدهد که در سالهای آینده ایران را به کویری خشک و بیآبوعلف تبدیل خواهد کرد. آنچه در این میان تأسفبرانگیز است وجود هزاران هکتار زمینهای کشاورزی بدون آب و بایری است که بخش فراوانی از آن به خاطر خشکسالی حتی 30 سال است کشت نشدهاند و به خاطر قوانین دست و پاگیر و سنتی در زمینه تغییر کاربری نمیتوان از آنها برای مصارفی که میتواند به اقتصاد کشور کمک کند سود برد. به نظر میرسد در شرایط کنونی و با توجه به بحران آب در کشور زمان بازنگری در قوانین مربوط به تغییر کاربری زمینهای کشاورزی رسیده باشد تا با بهرهگیری از این زمینها برای راهاندازی واحدهای تولیدی و کسبوکارهای مولد هم این سرمایههای ارزشمند را به چرخه تولید بازگرداند و هم فرصتهای شغلی جدید ایجاد کرد.
قوانین تغییر کاربری زمینهای کشاورزی در ایران طی نیمقرن گذشته اولویت را همواره به بخش کشاورزی داده است و باوجود تغییرات گسترده در جمعیت کشور و شرایط اقتصادی هنوز هم با همان نگاه سنتی به این بخش نگریسته میشود. این در حالی است که برخلاف گذشته اکنون افزایش توجه به کاهش منابع آبی و افزایش هزینههای تولیدی محصولات کشاورزی بیش از ارزش برخی از محصولات کشاورزی آب بر برای تولید آنها هزینه میشود. در کشورهای توسعهیافته امروزه بهجای تولید محصولاتی نظیر هندوانه با هزینههای بسیار کمتر نسبت به واردات این محصولات اقدام میکنند و از منابع آبی خود برای تولید محصولاتی باارزش افزوده بالاتر سود میبرند. بر اساس آمارها در ایران بیش از 80 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود و کشاورزان ایرانی گرانترین آب در دنیا را برای تولید محصولات خود هزینه میکنند. این در حالی است که با اصلاح الگوی کشت و مصرف و بازتعریف قوانین مربوط به تغییر کاربری میتوان زمینهای کم بازده و بایر را به چرخه تولید بازگرداند و از آنان برای راهاندازی شهرکهای صنعتی و کارگاههای تولیدی سود برد. ایجاد مناطق بومگردی و گردشگری در این زمینها و یا تبدیل کردن آنان به دهکدههای سلامت و ورزش یکی دیگر از راهکارهای استفاده بهینه از این زمینهاست.
بیشک هیچکس موافق تبدیل کردن مزارع و باغها به ویلا و آپارتمان نیست و مقصود از بازنگری در قوانین تغییر کاربری هم دامن زدن به تخریب منابع طبیعی برای رشد برجها و ویلاهای لاکچری نیست که این روزها در مناطق خوش آبوهوا و در سایه نبود نظارت نهادهای قانونی روزبهروز به تعدادشان افزوده میشود. اما باید تأکید کرد در کشوری که به مرحله بحران در منابع آبی رسیده است و با خشک شدن رودها و دریاچههایش هرروز تنش آبی را تجربه میکند پافشاری بر قوانین سنتی نمیتواند راهی مناسب در مدیریت منابع باشد و باید با تغییر تفکرات سنتی و بازنگری در برخی قوانین هم از بایر ماندن و تبدیل به بیابان شدن بخش فراوانی از زمینهای بدون آب کشور جلوگیری کرد و هم از این ظرفیت برای تقویت بخش تولید و اشتغالزایی از طریق راهاندازی کارخانهها و تولیدیهای کوچک و متوسط و بزرگ بهره برد.
سادهترین و بهترین راه استفاده از ظرفیتهای این زمینهای کشاورزی بلااستفاده در بخش گردشگری و بوم گردی است که هم ارزشافزوده بسیار بالایی دارد و میتواند در اشتغالزایی به کمک اقتصاد کشور بیاید و هم در کمک به اقتصاد کشاورزان در مناطق بیآب مؤثر باشد. باوجوداینکه طرحهای بسیاری از سوی سرمایهگذاران بخش گردشگری برای استفاده بهینه از این زمینهای بایر مانده و بلااستفاده ارائهشده اما جهاد کشاورزی به دلیل عدمتغییر کاربری این زمین که درگذشته با کاربری کشاورزی تعریفشده و حالا رهاشدهاند به سرمایهگذاران اجازه تغییر در کاربری زمینها را نمیدهد و همین اتفاق موجب ابتر ماندن طرحهای سرمایهگذاران بخش گردشگری شده است.
بازگشت این زمینها به چرخه اقتصاد و درآمدزایی با تغییری در قوانین و بازنگری در کاربری این زمینها امکانپذیر است و مسئولان میتواند در مناطقی که حالا سالهاست به خاطر نبود منابع زیرزمینی و خشکسالی و بیآبی امکان کشاورزی و زراعت ندارند نسبت به صدور مجوز برای استفاده از این ظرفیتها در راستای راهاندازی طرحهای بوم گردی و ایجاد زمینه مناسب برای جذب توریست و گردشگران داخلی و خارجی اقدام کنند و از این طریق به کسب درآمدی پایدار در این مناطق برسیم. گردشگری بهعنوان یکی از پربازدهترین بخشهای اقتصاد میتواند نهتنها زیان ناشی از نبود منابع آبی و زیرزمینی در این مناطق را جبران کند بلکه از مهاجرت گسترده روستائیان به شهرها و چالشهای مرتبط با آن نیز بکاهد. تجربه موفق ایجاد اقامتگاههای بومگردی و دهکدههای گردشگری در مناطق کویری نشاندهنده موفق بودن این طرحهاست و کلید دستیابی به این موفقیت در بازتعریف قوانین و بهروزآوری آنان است تا موانع دست و پاگیر از پیش پای سرمایهگذاران در بخش گردشگری برداشته شود.