سیده آمنه موسوی: سالیان متمادی است که این شرایط بغرنج بر اقتصاد کشور حاکم شده و گویی امکانی برای رهایی از آن وجود ندارد.
مهدی بستانچی، رئیس دبیرخانه مردمی صنعتگران تهران معتقد است رفتارهای مقامات ایران در خدمت اقتصاد نیست و صادرکنندگان بازارهای صادراتی را یکی پس از دیگری از دست دادهاند.
در شرایط کنونی ایران که هنوز وضعیت لغو تحریم ها مشخص نیست، مقامات سیاسی و اقتصادی کشور بارها بر مقوله صادرات و لزوم ارتباط اقتصادی با همسایگان تاکید کردهاند. البته در دولت های پیشین هم اینچنین بود. هرچند که به نظر نمی رسد اهتمامی برای عمل به آن وجود داشته باشد. دلیل این امر چیست؟
صادرات بر بستر فعالیت های تولیدی و اقتصادی شکل می گیرد یعنی ما صادرات را به عنوان اهرمی در راستای توسعه فعالیت های اقتصادی کشور در نظر می گیریم . اگر مایل به بهبود وضعیت صادرات کشور هستیم ابتدا باید اقتصادمان را ترمیم کنیم. بیش از عمل به این موضوع هم باید نگرش اقتصادی را جزو مهمترین رئوس کاری خود قرار دهیم. می خواهم با ذکر مثالی این موضوع را شفافتر بیان کنم. چندی پیش به همراه هیاتی از ایران در اجلاسی در یکی از کشورهای همسایه شرکت کرده بودم. در پرواز ایران یکی از بلندپایهترین مقامات سیاسی کشور حضور داشت و تقریبا ۸۰درصد از مسافران پرواز موردنظر به مقامات سیاسی کشورمان و حدود ۲۰ درصد هم به اهالی تولید و تجارت ایران اختصاص داشت، به صورت همزمان هیاتی از کشور ترکیه هم شرکت کرده بود. با این تقاوت که بیش از ۹۰درصد اعضای هیات ترک تجار و بازرگانان و ۵ تا ۱۰ درصد آن از مقامات سیاسی ترکیه بودند. ببینید زمانی که اولویت ما موضوعات اقتصادی نباشد به تناسب آن از افرادی دیگری با نگرش هایی متفاوت از مقوله صادرات و تجارت استفاده می کنیم اما وقتی بخواهیم اقتصاد و تجارتی پیشرو داشته باشیم، اعضای هیات هایمان را به بخش خصوصی و تجار و بازارگانان مان اختصاص می دهیم. نمونه همین مثال در نشست ها و گردهمایی های ما هم به وضوح مشخص است. اگر می خواهیم فعالیت های اقتصادی مان را در اولویت قرار دهیم نگاه ما باید نگاهی برپایه موضوعات اقتصادی باشد تا منافعی که خواهان کسب آنها هستیم به طور کاملا نهادینه شده به دست آیند.
بحث ارتباط با همسایگان که یکی از شعارهای اصلی دولت آقای رئیسی بود، نگاه شما در این باره چیست؟ اینکه در صورت عدم لغو تحریم ها هم ما می توانیم در ارتباط با همسایگان مشکلات خود را حل و فصل کنیم. ایا با وجود عدم لغو تحریم ها و حضور ایران در لیست سیاه FATF ما می توانیم مناسبات اقتصادی مان با همسایگان را به پیش ببریم؟
بخشی از محدودیت های صادراتی ما به تحریم باز می گردد. اصلا نمی توان این موضوع را انکار و یا کتمان کرد. سوال اساسی این است چرا من تولیدکننده و فعال اقتصادی و در یک نگاه کلی تر، ما مردم باید هزینهی اشتباهات بخش سیاسی کشور را بپردازیم. نمی شود گفت تحریم که خوب هیچ! تحریم کاغذ پاره است! مردم ما با همه ی وجود اثرات تحریم را درک کردهاند، من صادرکننده بازارهای صادراتی را یکی پس از دیگری از دست داده ام با هزار جور مشکل برای تامین مواد اولیه و فروش و انتقال ارز صادراتی به کشور مواجه هستم که واقعا غیرضروری است. این یک ظلم و جفای آشکار است و به نظرم حتما می شد راه های دیگری را دنبال کرد که این تحریم های ظالمانه به مردم و کشور تحمیل نشود.
اما طبیعی است که در ارتباط با همسایگانمان اگر بتوانیم روابط اقتصادی را در اولویت قرار دهیم به طبع آن روابط سیاسی مان هم به پیش خواهد رفت. در جهان امروز، بدیهی است که کشورها برای پیشبرد روابط سیاسی، ابتدا اقدام به توسعه مناسبات اقتصادیشان کنند.
این در حالی است که سیاستهای حاکمیت تاکنون برخلاف این موضوع بوده است یعنی ما همیشه از موضوعات سیاسی برای پیشبرد مباحث اقتصادی استفاده کردهایم. اگر ما بتوانیم تمرکز روابط با کشورهای دیگر را بر توسعه فعالیتهای اقتصادی قرار دهیم مانند تجربه فعلی روابط اقتصادی گسترده با عراق ، روابط سیاسیمان نیز با وجود تنش های موجود همیشه در سطح قابل قبولی خواهد بود.
باید منفک از اختلافات سیاسی و مذهبی و ... اصل را بر ارتقای مناسبات اقتصادی قرار دهیم، در این شکل از مناسبات تجار عمدتا تمرکزشان را بر نقاط مشترک قرار می دهند، اما در روابط سیاسی این اتفاق نمیافتد. ما باید از فرصت های صادراتی مان خصوصا در صدور خدمات فنی و مهندسی به جهت پایین بودن میزان دستمزدها در ایران و اختلاف قیمت ارز استفاده کنیم. این موارد مزیتهای صادراتی ما هستند. در حال حاضر کشور ما پتانسیل بسیار زیادی از جهت بالا بودن دانش و نیروی انسانی نخبه دارد. خدمات فنی و مهندسی شاهراه ورود محصولات صنعتیمان به کشورهای دیگر هستند و اگر ما خدمات فنی و مهندسی مان را در پروژهای پیادهسازی می کنیم طبعا پروژه مورد نظر آمادگی بیشتری برای استفاده از محصولات ایرانی دارد و این مزیت ما در کل منطقه است.
مشکل کجاست؟ بخش خصوصی که امادگی انجام این کار را دارد. دولت هم که می گوید ارتباط با همسایگان در راس سیاستهای من است.
خواستن از سوی تولیدکننده طبیعتا وجود دارد. شرکتهای ایرانی بارها علاقه مندی خود را اعلام کرده اند چرا که به افزایش تولیداتشان کمک میکند. بازار ایران یک بازار محدود است و تولیدکنندگان با ورود به بازارهای صادراتی میتوانند از این محدودیتها عبور کنند. از سوی دیگر دولت نیز بر مقوله صادرات تاکید کرده است اما دولت و به صورت کلی بخش اجرایی و البته تولیدکننده و کارآفرین ما هنوز نتوانسته اند به همکاری در خور توجهی در این موضوع برسند و حلقه مفقوده، یعنی ارتباط دوجانبه ی موثر همچنان به قوت خود باقی است. طبیعتا تا این اتفاق نیفتد روند صادراتی ما از شکل فعلی آن خارج نمی شود.
البته مجددا تاکید می کنم که تحریمها در وضعیت فعلی صادرات بسیار تاثیرگذار بوده است اما بحث اینجاست که اگر افراد مختلف در حوزه تصمیم سازی و وضع قوانین و مقررات و البته تولید کننده، صنعتگر و صادرکننده ما از زبان مشترکی برخوردار نباشند، چطور می خواهند حول یک هدف مشترک به جمع بندی برسند؟ با همین همکاری مشترک ما توانستیم در زمان طرح موضوع "جرم انگاری وارد نکردن ارز حاصل از صادرات " در مجلس، این طرح را از دستورکار خارج کنیم.
پیشنهادتان برای بهبود این شرایط چیست؟
برای بهبود روابط و مناسبات بخش خصوصی و دولتی و حاکمیتی قاعدتا باید نهادهای مربوطه وارد عمل شوند. در بدنه بخش خصوصی انبوهی از انجمن ها و سازمان هایی وجود دارند که اعضای آن، شرکت های فعال در همان بخش هستند. مثلا ما در انجمن تولیدکنندگان سیستم های تهویه مطبوع به عنوان یک انجمن شاخص در حوزه تولید تجهیزات تهویه مطبوع، بزرگان این صنعت را گردهم آورده ایم و طبیعی است که بزرگان این صنعت که برخی از آنها سوابق تولیدی بیش از ۵۰ ساله دارند می توانند نظرات مشورتی مناسبی را به بدنه تصمیم گیر و تصمیم ساز کشور منتقل کنند.
'گاهی به دلیل عدم شکل گیری ارتباط صحیح، این شبهه به وجود می آید که بخش خصوصی تنها به دنبال دریافت پول از دولت است. حقوق و تکالیف دو طرف برای یکدیگر روشن است؟
همینطور است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد ارتباط میان دولت و انجمن ها و تشکل ها شفاف نیست. دلیل مشخصی هم دارد چرا که ارتباط موثری شکل نگرفته است. معمولا هم در جلسات اولیه اعضای انجمن ها و تشکل های مختلف به بیان دیدگاههای کلی و بعضا گله گذاری می پردازند و مسئول هم در مقام پاسخگویی بر میاید! اما طبیعتا زمانی که این ارتباط ادامه داشته باشد، کار از حالت کلی گویی خارج می شود و به جزئیات می رسد. بسیاری از مشکلات تولید و صنعت نیاز کمک مالی ندارد، این به این معنی نیست که بنگاه ها با مشکل تامین مالی و سرمایه مواجه نیستند، آن در جای خود، اما محدود کردن گفتگوی فعالان تولید و تجارت با دولت به مسایل پولی، جفا به صنعتگران است.
شما از جمله افرادی هستید که بر لزوم تلاش برای برندسازی کالای ایرانی در جهان تاکید کرده اید اما همین حالا هم ما شاهد از دست رفتن بازارهای پسته یا فرش ایرانی هستیم. یعنی حتی محصولاتی که به صورت سنتی به ایران تعلق دارد هم در حال از دست رفتن است.
بله همینطور است ما با مشکلات عدیده ای در حوزه برندسازی مواجه هستیم. در تمامی کشورهای جهان، برخی از سازمان ها و ارگان ها مسوولیت برندسازی کالاهای کشور مطبوع خود را برعهده دارند. در ایران هم مسوولیت حوزه برندینگ و توجه به برند ایرانی بر عهده سازمان توسعه تجارت و صادرات است. ما می گوییم به عنوان یک استراتژی کلی می خواهیم سقف صادرات به کشورهای همسایه را افزایش دهیم اما تا چه اندازه در مورد برند ایرانی Made in Iran کار و کمپین اجرا کرده ایم. آیا برنامه هایی را در خصوص برند ایران در شبکه های پرمخاطب کشورهای همسایه عرضه کرده ایم؟ من به عنوان یک تولید کننده نمی توانم در تمامی کشورهای همسایه تبلیغ کنم اما یک حوزه کلان تر و البته سیاست گذار، طبیعتا وظیفه ای در این رابطه دارد. متاسفانه ما همواره با این مشکل هم مواجه بوده ایم که رایزن های اقتصادی ما بیش از وزارت خانه ها و دستگاه های اقتصادی، از بدنه وزارت امورخارجه هستند. به صورت کلی هم این افراد بیش از بینش اقتصادی از یک نگاه سیاسی برخوردار هستند . این امر هم به جهت همان مبحثی است که در ابتدای این گفت و گو به آن اشاره کردم یعنی برای افزایش صادرات باید موضوع اقتصاد از اولویت های کلان کشور باشد اما در کشور ما سیاست همواره در اولویت بوده است.
در ایران، دولت ها هیچگاه برای طرح و توسعه منطقه ای و جهانی برند ایران کاری انجام نداده اند. حتی اگر کاری هم انجام شده باشد آنقدرها ملموس نیست. همین حالا کشور ترکیه به صورت فشرده، منسجم و با برنامه در حال توسعه برند این کشور است. البته آنها در حوزه فرهنگی هم وارد شده اند و با ساخت و صادرات صنعت سریال سازی تلاش کرده اند تا در کنار فرهنگ سازی مسیری هم برای صادرات کالاهایشان اعم از پوشاک، مواد غذایی و کالاهای صنعتی به کشورهای دیگر گشوده باشند. جدای از این که از ساخت سریال ها درآمدی کسب می کنند به دنبال جذب توریسم و جذب سرمایه و صادرات هم هستند.
آیا با وجود تحریمهای نفتی، کالاهای غیرنفتی میتواند جایگیزین مناسبی برای کسب درآمد دولت باشد؟
ذکر این نکته ضروری است که ما در بحث صادرات کالا، ابتدا باید به مزیت های رقابتی مان بیاندیشیم. وقتی به بحث صادرات فکر می کنیم اذهان به این سمت می رود که ما می توانیم تمام کالاهای تولیدی مان را صادر کنیم؛ خیر! لزوما اینطور نیست.
وقتی ما به کالایی در کشور نیاز داریم که نباید به دنبال صادرات آن باشیم. عمدتا تمرکز صادراتی کشورها هم بر اساس مزیت های صادراتی شان است. مثلا در ایران بخش عمده ای از کالاهای حوزه کشاورزی مزیت صادراتی ما محسوب نمی شوند چرا که ایران کشور خشکی است و به این کالاها نیاز بیشتری دارد. اما در محصولاتی که به اکوسیستم ایران تعلق دارد مانند محصولات معدنی، نفتی و پتروشیمی و بخش عمده ای از محصولات صنعتی، مزیت صادراتی ایران داریم.
این که گفتم در حوزه محصولات کشاورزی مزیت رقابتی نداریم هم طبعا محصولاتی مانند پسته و یا زعفران را شامل نمیشود. امروزه کشورها از ورادات محصولات کشاورزی به عنوان واردات آب مجازی یاد می کنند. چرا که برای تولید هر محصول کشاورزی نیازمند حجم متنابهی آب است.
متاسفانه ما این روزها با مشکلات دیگری نیز روبرو هستیم. اینکه به صورت مناسب یا نامناسب کارخانه های فولادسازی را در مرکز ایران و در مجاورت شهرهای بزرگ و خشک مان ساخته ایم. صنعت فولادسازی نیازمند آب فراوانی است و ما آب شیرین مناطق مرکزی ایران را به تولید فولاد اختصاص داده ایم. اصولا تولید فولاد به واسطه آسیب های محیط زیستی که به حوزه آب وارد می کند مقرون به صرفه نیست چه برسد به استفاده از آب شیرین؛ در بیشتر کشورهای جهان کارخانه های فولادسازی را در کنار دریا می سازند. شما به اعتراضات عظیم مردم اصفهان نگاه کنید، مشکل مردم و کشاورزان که به این اعتراض عظیم رسیده، تامین آب است.