فربد زاوه
کارشناس صنعت خودرو
دولت یازدهم پایههای انحصاری صنعت خودرو که در حال شکسته شدن بود، را زنده کرد. در سال ۹۲ تا ۹۶ وزیر جلوی واردات خودرو را گرفت و این ممنوعیت ربطی به خودروسازیها نداشت و این شرکتها، قدرتش را نداشتند. وزیر وقت شخصا انواع سنگاندازیها را انجام داد و واردکنندگان را به چالشهای اساسی کشید و معلوم نبود واقعا دنبال چه سیاستی بود؟ کشورهایی مانند ترکیه، رومانی و اسپانیا نمونههایی هستند که با حذف تعرفه و باز گذاشتن واردات نه تنها صنعت آنها از بین نرفت، بلکه زمینه توسعه و تقویت صنعت خودروسازیشان فراهم و بازار رقابتی باعث توسعه صنعتشان شد. تفکر افرادی مثل نعمتزاده یکی از ریشههای انحصار است، وی مدت زیادی وزیر صمت بود، نوع نگاه و رفتارش حتی یکی از دلایل متزلزل شدن برجام بود، تصمیمهای اشتباه وی نه تنها در خودرو بلکه در همه بخشها، مشکل ساز شد و وی در همه حوزهها دخالت کرد.اگر بازارها باز شده و تعرفهها کاهش یابد و خطوط شرکتهای خودرویی در شهرهای مختلف که زیانده هستند، بسته شود، شاهد بهبود وضعیت این صنعت خواهیم بود. اگر تنها ۵۰ هزار خودروی با متوسط تعرفه ۱۲ میلیارد ریالی وارد شود نه، کیفیت بالا میروند و نه قیمت پایین میآید. هرچند تحقق چنین حجم واردات خودرو جای ابهام دارد. بازار به آزادی نیاز دارد تا به اهدافش برسد و تنظیم کننده بازار باشد. این ۵۰ هزار خودرو بر چه مبنایی تعیین شده است. مجلس بر چه اساسی درآمد ۶۰ هزار میلیارد تومانی از این محل، شناسایی کرده است، قیمت این خودروها پس از پرداخت تعرفه به چند میلیارد تومان خواهد رسید؛ سوال این است که کدام طبقه متوسط جامعه را سراغ دارید که بتواند ۱.۲ میلیارد تومان تعرفه برای واردات خودرو بدهد.
خودروسازان کشورمان نیز باید تلاش کند تا محصولی درست عرضه کنند. اگر شرکتی شرایط اقتصادی مناسبی داشته باشد، باقی خواهد ماند. آیندگان از صنایع ما به خصوص صنعت خودرو و مدیریت آن در آینده به گونهای مضحک یاد خواهند کرد، اینکه مشخص نیست که آیا این مجموعه ها بنگاه هستند یا نیستند؟ شرکتها میتوانند در تولیدات خود تصمیم بگیرند و سهامداران نیز سود ببرند، مشکل این است که به وظایف حاکمیت در ایران نگاه درستی نمیشود. شرکت های ایرانخودرو و سایپا به خاطر زیانی که کرده بودند باید در سال ۹۲ تعیین تکلیف میشدند، اما با دستکاری صورتهای مالی در قالب تجدید ارزیابی، این تصمیم معوق شد و رویه ناصواب قبلی ادامه پیدا کرد. کارخانه ها و شرکت های خودروسازی، حیاط خلوتی برای سیاسیون شده اند. برخی از کارخانههای خودروسازی به خاطر اینکه مدیری در منطقه خاصی، زندگی می کند و دغدغه اشتغال دارد ایجاد شده است بدون اینکه سودی داشته باشد. به عنوان مثال سایت ایران خودرو در یک شهر شمالی کشور بدین دلیل ایجاد شده که مدیرعامل وقت یکی از شرکتهای زیرمجموعه ایران خودرو اهل آن شهر بود احداث شده است. نکته مهم این است که احداث این سایت تولیدی در آن منطقه، هیچ توجیه اقتصادی ندارد.