مرتضی افقه
اقتصاددان
علت اصلی تورم به وضعیتِ بد تولید در کشور برمیگردد و اگر بخواهیم همچنان با سیاستِ سرکوب دستمزدها پیش برویم، نه تنها به کاهش نرخ تورم کمکی نخواهیم کرد، بلکه باعث گستردهتر شدنِ فقر در جامعه خواهیم شد. برخی از اقتصاددانها و مسئولین به اشتباه فکر میکنند که با کنترل مزدِ کارگران میتوان تورم را کنترل کرد. این اشتباه رایجی است که سالها سبب شده سیاستهای سرکوب مزدی پیاده شود و دستمزد کارگران کمتر از آنچه که باید تعیین شود. البته ممکن است این قبیل اقدامات باعث کنترل تورم شود، میتوان پیشنهاد داد که کلا پول را از جیب همهی مردم بیرون بکشند تا کلا تقاضایی وجود نداشته باشد و نرخ تورم کاهش پیدا کند! ریشهی افزایش نرخ تورم در کشور را افزایش تقاضا نیست.علت افزایش نرخ تورم در ایران، افزایش تقاضا نیست بلکه عمدتا به دلیل کاهش شدید عرضه است که این کاهش ناشی از سیاستهای کلان اقتصادی، مدیریت ناکارامد و همچنین تحریمهای بینالمللی است. این سیاستها اقشار ضعیف جامعه را مورد هدف قرا میدهند. وی میگوید: این وسط کارگرانی که همیشه دستمزدشان زیر خط فقر و نرخ تورم بوده با این سیاستهای ناآگاهنه ضربهی بیشتری میخورند. اگر به همان اندازه که تصمیمگیران تلاش میکردند دستمزد را حفظ کنند، برای افزایش تولید تلاش میکردند الان اوضاع بهتر بود. همواره سیاستمداران ما از موانع کسب و کار سخن گفتهاند، اما اقدامی جدی در این زمینه انجام ندادهاند. به این دلیل که سیستم مدیریتی ناکارآمد بوده و این مدیریت ناکارآمد خود را در مشکلاتی نشان داده که سالها حل نشده است. در مجلس یازدهم، گاها طرحهایی که برای کمک به کسب و کارها و افزایش تولید تدوین شده است ضد و نقیض است و عملا کمکی به حل مسئله نمیکند. حالا چون در سطح کلان نمیتوانند مشکل اصلی را حل کنند در نتیجه میخواهند پول را از جیب مردم بیرون بکشند تا تقاضا کم شود و به زعم خود تورم را کنترل کنند در حالیکه اینگونه فقر را افزایش میدهند و حتی اگر این سیاستها منجر به کاهش تورم هم شود خیلی قابل تمجید نیست. وقتی مردم پول خرید نداشته باشند، تقاضا کاهش پیدا میکند و در نتیجه دچار رکود اقتصادی میشویم. از طرفی دستمزدهای پایینتر از نرخ تورم سبب میشود کارگران رغبتی به کار نداشته باشند و همین باعث میشود بهرهوری پایین بیاید. کارگران در این صورت انگیزهی کافی برای کار ندارند و از طریق مبارزه منفی، کارایی و کارامدی واحدهای تولیدی را کاهش میدهند. کاهش دستمزد باعث گرایشِ کارگران به سمت کارهای غیرمولد میشود. همچنین آنها که صاحب تخصص هستند ترجیح میدهند از کشور بروند، چراکه درآمد نیروهای کار در کشورهای دیگر به مراتب بیشتر از ایران است. مهاجرتها را باید جدی گرفت. هفتهی پیش اتاق بازرگانی اعلام کرد موج مهاجرتها به صاحبان حرف متوسط هم رسیده است. وقتی انگیزهها کم میشود، مهاجرت افزایش پیدا میکند. اینکه دولت میگوید قرار است فقر مطلق را طی برنامهای از بین ببرد، به نظر سخت میآید. اول اینکه تحریمها باید برداشته شود و دوم به نظر من با ناکارآمدی بروکراتیکی که ما درگیر آن هستیم و با مدیران ناکارآمد، دولت نمیتواند چنین برنامهای را پیش ببرد. همانطور که طی سالهای گذشته دهها سند برای از بین بردن فقر و توسعهی کشور نوشته شده اما در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده است. ما ۶ برنامه تا امروز داشتهایم، انبوهی سند دیگر مثل سند چشمانداز۲۰ساله و اقتصاد مقاومتی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و… تدوین کردهایم اما متاسفانه تاکنون برای اداره کشور فقط انشاء کردهایم و در عمل اقدامی موثر انجام ندادهایم.