صنعت لوازم خانگی یکی از صنایعی است که پتانسیل خلق ارزش افزوده در آن بالاست و به همین دلیل دولت در سیاستگذاری صنعتی خود میبایست توجه ویژهای به این صنعت داشته باشد. «تجارت آنلاین» در گفتگو با «مجتبی راعی» کارشناس صنعت لوازم خانگی عملکرد دو ساله دولت ابراهیم رئیسی در مواجهه با این صنعت، موانع ارتقای این صنعت و راهکارهای موجود برای بهبود شرایط کلی زنجیره لوازم خانگی را به بررسی گذاشته است. مشروح گفتگو در ادامه میآید:
نبود سیاستهای مکمل و اتکا به سیاست پوپولیستی احیای واحدهای تولیدی
«مجتبی راعی» کارشناس صنعت لوازم خانگی در ارزیابی خود از عملکرد دوساله دولت رئیسی میگوید: برای ارزیابی کلی عملکرد دولت رئیسی در صنعت لوازم خانگی باید گفت که یک سری عوامل وجود دارد که ویژه دولت آقای رئیسی نیست و از قبل وجود داشته است. به عنوان مثال ممنوعیت واردات قبل از دولت آقای رئیسی توسط سران سه قوه تصویب شد و با توجه به اینکه مشکلات ارزی کشور همچنان پابرجاست، دولت رئیسی زیاد دخل و تصرفی در این موضوع نداشت که آن را سیاستگذاری صنعتی این دولت بدانیم. وی در ادامه میگوید اینکه اقدامات دولت رئیسی برای حمایت از صنعت لوازم خانگی چه بوده باید مورد بررسی قرار گیرد. سیاستهای پروتکشنیسم (حمایتگرایی) که نمونه آن سیاست ممنوعیت واردات است در خیلی از جاهای دنیا و حتی در کشورهای توسعهیافته وجود دارد اما موضوع بااهمیت اتخاذ سیاستهای مکمل است که در کنار پروتکشنیسم به کار گرفته میشود و مسیر سیاستگذاری صنعتی دقیقا در همین نقطه است که باعث میشود حرکت از پروتکشنیسم به توسعه صنعتی شکل بگیرد. از دید این کارشناس، دولت رئیسی اگرچه شعارهای زیادی داده اما کار عملیاتی خاصی انجام نداده و بنابراین نمیتوانیم در حالت کلی به ایشان در این بخش نمره قبولی بدهیم. در بحث حمایت از پیشرانهای صنایع نیز هیچ کار خاصی انجام نشد و بیشتر سیاستهای پوپولیستی سرلوحه قرار گرفت. به عنوان مثال اتکا به سیاست احیای واحدهای تولیدی اساسا سیاستگذاری صنعتی درستی محسوب نمیشود، احیا کردن یک واحد تولیدی یا برندی که چهل سال پیش کشته شده ممکن است به زنده کردن برند منجر شود اما تولید را احیا نخواهد کرد چرا که چهل سال از تکنولوژی و فناوری عقب افتاده است. یا راهاندازی یک خط مونتاژ در یک واحد احیا شده منجر به توسعه صنعتی نمیشود و بیشتر پوپولسیستی است که فقط مصرف داخلی دارد.
لزوم توجه به زنجیره ارزش لوازم خانگی و «توزیع بهینه سود»
این کارشناس صنعت لوازم خانگی در ادامه به بحث قیمتگذاری دستوری دولت میپردازد و میگوید: در حال حاضر متاسفانه کل زنجیره ارزش صنعت لوازم خانگی نادیده گرفته شده است. قیمت مواد اولیه فولاد و مواد شیمیایی افزایش چند برابری یافته و دولت در گام آخر روی محصول نهایی قیمت گذاری دستوری اعمال میکند که این خود یکی از معضلات اصلی صنعت است. سیاستگذاری درست زمانیست که کل موانع زنجیره ارزش بررسی و رفع شود که البته این موضوع خود چالشهایی دارد مانند کسری بودجه و تورم و .....
از دید «راعی» موضوع مهم دیگر که باید به آن توجه شود لزوم «توزیع بهینه سود» در کل زنجیره ارزش است که در شرایط کنونی وجود ندارد. مثلا سود صنایعی که نه «هایتک» هستند و نه فناورانه و فقط متکی به رانت انرژی هستند سودآوری بالاتری دارند مانند فولاد و پتروشیمی ... اما در لایههای پایینتر مانند لوازم خانگی نسبت توزیع سود عدد پایینی است در حالی که صنعت تولید لوازم خانگی ( نه مونتاژ بلکه تولید) به مراتب تکنولوژی و فناوری بالاتری نسبت به فولاد و پتروشیمی و مس دارد. به نظر وی سیاستگذاری صنعتی در مسیری قرار گرفته که در نهایت به این منجر شده که سود صنعت لوازم خانگی پایین اما صنایع بالادستی که خام فروش هستند سود بالاتری دارند. این نظام سیاستگذاری به شکلی باید اصلاح شود که توزیع سود بهینه شود و در صنایعی سود بالاتری خلق شود که فناورانه هستند و پوزیتیو - اکسترنالیتی (Positive Externality) بیشتری برای اقتصاد دارد.
عدم توجه به مقیاس اقتصادی و پیشرانهای صنعت؛ نکات مغفول در صنعت لوازم خانگی
این کارشناس بازار لوازم خانگی در ادامه به نکته مهم دیگری در این صنعت میپردازد که از دید وی کاملا مغفول مانده است. وی میگوید: بحث هایی مانند تخصیص و تامین ارز مسائلی است که بارها گفته شده اما نکته مغفول که توجه کمتری به آن شده بحث «مقیاس اقتصادی» و اهمیت توجه به مقیاس اقتصادی است و اتفاقا در همین راستا شعار دولت مبنی بر شکلگیری رقابت و برابری برای همه منجر به نابودی این صنعت شده است. وی میگوید در ایران مجوز پروانه بهرهبرداری 472 واحد تولیدی یخچال صادر شده اما کره جنوبی با آن عظمت صنعتیاش کلا سه برند دارد. از طرف دیگر نظارتی بر این فرآیند وجود ندارد مبنی بر اینکه کدام واحد تولیدکننده واقعی است. به عنوان مثال در سامانه «بهینیاب» اعلام میکنند که تولید سال قبل این میزان بوده و متناسب با آن به درصدی از تولید ورق تخصیص داده میشود. به دلیل عدم نظارت روی تولیدکننده واقعی در همین سایت مشاهده شده که ورق یا مواد اولیه را بر اساس آمار اعلامی تخصیص میدهند در حالی که تولید واقعی وجود ندارد و تولیدکننده واقعی مجبور است سهمیه ورق بورسی خود را با 30 تا 40 درصد بیشتر از بازارآزاد بخرد. همه این موارد به اسم رقابت تمام میشود در حالی که این موضوع درون خودش تخریبکننده رقابت است. «راعی» ادامه میدهد سیاستگذاری موفق در این صنعت حمایت از «پیشرانهای» این صنعت است. حمایت نه به معنای ممنوعیت مطلق واردات بلکه به معنای سیاستگذاری مکمل توسعه صنعتی. به عنوان مثال از جمله سیاستهای موفق این است که ابلاغ شود مواد اولیه بورسی در ازای افزایش استانداردهای محصولات تولیدی مثلا رساندن کیفیت به سطح A خواهد بود. یا اینکه سیاستهای تشویقی ایجاد شود مثلا حمایت در ازای صادرات 10 درصد محصول تولیدی سالانه. جمیع چنین سیاستهایی در بلندمدت میتواند منجر به رقابت درست شود اما این سیاستهای تکمیلی و تشویقی در حال حاضر در کشور وجود ندارد.
لزوم عبور از سیاستگذاری پشت درهای بسته وزارت صمت
این کارشناس صنعت لوازم خانگی در ادامه هدفگذاری رشد بالای 10 درصد را امکانپذیر میداند اما در صورت سیاستگذاری درست. از دید وی سیاست گذاری درست به معنای سیاستگذاری پشت درهای بسته وزارت صمت نیست. از دل این مذاکرات پشت درهای بسته قانونی بیرون میآید مانند قانون «کاست پلاس» که بر مبنای آن سود مجاز برای لوازم خانگی مثلا درصدی از بهای تمام شده است (مثلا 10 درصدی). ماهیت این قانون باعث شده کسانی سود ببرند که بهای تمام شده محصول خود را پایین نمیآورند. «راعی» در ادامه مثال میزند و میگوید: در قانون «کاست پلاس» ( که نتیجه سیاستگذاری پشت درهای بسته است) اگر کسی اقدام به سرمایهگذاری در تکنولوژی و فناوری پیشرفته بکند و بهای تمام شده تولید به مثلا 500 دلار برسد سود آن تنها 50 دلار خواهد بود. یا اگر تولید بهینه نباشد و هزینهها و نیروی کار و هزینه سربار زیاد باشد و یخچالی تولید شود به قیمت 1000 دلار سود آن تنها 100 دلار میشود. این سیاستگذاری باعث تشویق به افزایش هزینهها و کاهش بهرهوری میشود. راهکار این است که وزارت صمت با تولیدکنندگان واقعی؛ یعنی کسانی که زنجیره ارزش خلق میکنند بنشیند و بر اساس خواستههای آنها سیاستگذاری کند. اگر مسیر به این سمت برود اتفاقات خوبی قابل پیشبینی است چرا که یکی از ویژگیهای صنعت لوازم خانگی حضور کمرنگ بخش دولتی و البته نقشآفرینی قدرتمندتر بخش خصوصی است.