کد خبر: ۲۲۲۹۶۰
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۶

مصائب بی‌پایان اقتصاد غارتی

عباس شاکری
اقتصاددان

علوم اجتماعی جدید خاستگاهی دارد و رسالت علوم اجتماعی این است که برای جامعه بشری و دستیابی آن به رفاه و ثروت و آسایش مساله تعریف و راه حل ارائه کند و آن را به اجرا در بیاورد و نتیجه آن را ببینند. علوم اجتماعی در جایگاه و خاستگاه خود موفق بوده و لایه‌هایی دارد که باید به همه آن توجه کرد. قرن 18 و 19 فلسفله‌های اجتماعی پا به پای شاخه‌های علوم جهت‌دهی و راهنمایی می‌کردند و مبنای علوم بودند، البته می‌گویند محاسبه‌گری و تحلیل دیتا و بحث‌های کمی جایگزین تعقل و حکمتی بوده که در قرن 19 و 18 رواج داشته و به همین میزان هم علوم اجتماعی در آن جا هم تنزل کرد. این موضوع در کشورهایی مانند ایران قوام پیدا نکرده است چراکه علوم اجتماعی، اقتصاد، جامعه شناسی و روانشناسی و ... باید مبتنی بر فلسفه‌های اجتماعی باشند که ما این‌ها را تقلیدی و وارداتی تلقی و ترجمه کردیم یا برای مثال نیمه دوم قرن بیستم تحصیل کردیم و برگشتیم و پژوهش و آموزش می‌کنیم. لایه بعدی این است که تحول و تطور نظریات جزو فهم موضوع است و همچنان که در جلسه آخر سال 98 هفته پژوهش که عنوان آن همین بود- تکامل تاریخی نظریات در دانشکده اقتصاد- که بنده و آقای مومنی و ایشان (رضاقلی ) میزگردی برگزار کردیم و به عبارتی تاریخ اندیش بود که چگونه نظریات تغییر و تکامل و تنوع پیدا می کنند و جای خود را به دیگری می‌دهند. لایه دیگر تنوع و تکثیر و جامعیت نظریات است و نه به دلیل حشو و تفنن و اینکه چیزی را اضافه کرده باشیم. بلکه تنوع نظریات ناظر بر وضعیت و شرایط است و اگر بخواهیم یاد بگیریم و این تنوع و جامعیت را لحاظ کنیم، باید بدانیم که نمی‌توان با یک نهله و با یک نظریه در علوم اجتماعی حرفی برای گفتن داشته باشیم. بنابراین در این علوم اجتماعی و اقتصاد که یکی از قلمروهای علوم اجتماعی است، این لایه‎ها را باید در نظر گرفت اما متاسفانه اینگونه نیست و با اینکه دانشکده‌های زیادی در تهران و شهرستان‌ها و دانشگاه‌های آزاد و تکمیلی گسترده هستند و دانشجویان بسیار زیادی در سطوح تحصیلات تکمیلی کار می‌کنند اما یک ناظر بیرونی اگر دغدغه اجتماعی داشته باشد می‌گوید نتیجه این کجاست ؟ می‌گوید چرا مسائل اجتماعی را مطرح نمی‌کنید و چرا راه حل نمی‌دهید و چرا اجرا نمی‌کنید؟ به ویژه در دهه اخیر وقتی اقتصاد کشور حالت‌ها و وضعیت عجیب و غریب به خود گرفت به گونه‌ای که رشد اقتصادی صفر است، با تورم بالا مواجه هستیم، سرمایه‌گذاری منفی است و جابه جایی عظیم درآمد هم در حال انجام است اما ما همین مسائل روزمره خودمان را می‌گوییم. نه می‎توانیم بگوییم چه اتفاقی در حال رخ دادن است و نه اینکه چه کسانی پشت پرده هستند و تحلیل مسائل بسیار ضعیف است، حداقل یک دلیل روشن وجو دارد برای اینکه چرا ما در تحولات اجتماعی گامی رو جلو بر نمی‌داریم و آن هم بحث اقتصاد غارتی بود و بحث اقتصاد غارتی را مطرح شد به وضوح می‌بینیم و الان هم هست. حتی در مفهوم بازار هم مانده‌ایم، البته مفهوم بازار روشن است و بازار رقابت به آن سازو کاری گفته می‌شود که هیچ عامل اقتصادی نمی‌تواند اعمال قدرت شخصی کند و باید زحمت بکشد و خلاقیت خرج دهد و نیروهای بی‌نام قیمت، مقدار و تعادل را تعیین کند. اما الان در تاریکی ایستاده‌اند و مرتبا چند نفر نفر تبانی می‌کنند و هر روز برون‌دادی دارند و ما هم می‌گوییم این را بازار تعیین کرده است. در حالیکه این بازار این نیست که عده‌ای در تاریکی بایستند و همه امور را به یک سمت هدایت کنند و ما هم مرتب تکرار کنیم که این را بازار تعیین کرده‌ در حالی که دست نامرئی چیز دیگری است و اگر شرایط را فراهم کردید و نهادهای آن مستقر شدند، بدون دخالت و سلیقه و منفعت خودش تعادل ایجاد کند و نه این چیزی که الان می‌بینیم.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار