مجیدرضا حریری
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین
فارغ از اینکه در حال حاضر درگیر تحریمهای آمریکا و غرب هستیم، باید به یک نکته بپردازیم و آن اینکه بیاموزیم تا در پیمانهای دو جانبه، چندجانبه، منطقهای و گروهی با دنیا همکاری کنیم. با وجود تمام تلاشهای که دولت سیزدهم انجام داد، اما اینکه این امر مطلوب ما و حد نهایتی است که میتوان با دنیا ارتباط برقرار کرد، قطعا نیست و هنوز فاصلههایی وجود دارد. در نتیجه بهتر است با همه کشورها و پیمانهای که وجود دارد، همکاری کنیم. وقتی بخواهیم وارد پیمان و یا همکاری دو جانبه و چندجانبهای شویم، ۵۰ درصد آن درخواست ماست و ۵۰ درصد دیگر نیز نقش طرف و گروه مقابل است. قطعا از آنجا که در کوتاه مدت و حتی میان مدت، چشم اندازی مبنی بر مراوده تجاری با امریکا و اروپا نداریم، همکاری با دیگر کشورها و حضور در سایر پیمانها به پویایی اقتصاد کمک میکند. ما منعی در همکاریهای اقتصادی با اروپا و امریکا نداریم، اما آنها نمیخواهند که تعاملی داشته باشند؛ آنها میخواهند شرایطی را به ما تحمیل کنند که با منافع ملی ما در تضاد است. با این اوصاف پیوستن ما به هر پیمانی مثل بریکس ، نکته مثبتی است. برای آنکه آمریکا نتواند ما را منزوی کند باید سطح ارتباطات خود را با کشورهای مختلف افزایش دهیم؛ البته اگر تحریم هم نبودیم بایستی به این سمت حرکت میکردیم. اگر ما دیوار انزوا را شکاف دهیم، قطعا کشورهای متخاصم علیه ایران، به خواستههای خود نمیرسند. طی دو سال اخیر بهواسطه دیپلماسی قوی که دولت سیزدهم داشته، توانستیم دیوار انزوایی که امریکا به دنبال آن بود را شکاف دهیم. به صورت رسمی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار مبادلات تجاری داریم و این عدد منهای کالاهای قاچاق است، لذا میتوان گفت که ایران توانسته تحریمها را بی اثر کند؛ بنابراین برای آنکه اعداد تجاری کشور افزایش پیدا کند، ضرورت دارد که به پیمانهای مختلف بپیوندیم.مشکلی که اقتصاد ایران را تهدید میکند این است که بیش از ۷۰ درصد مبادلات فرامرزی ایران، محدود به ۵ تا ۶ کشور اعم از عراق، افغانستان، چین، امارات و ترکیه است. از همین رو باید مبدا و مقصد (واردات و صادرات) کالایی کشور را متنوع کنیم. یکی از راهکارهای تحقق آن استفاده از ظرفیت پیمانهای مشترک و همکاریهای دو جانبه و چند جانبه همچون بریکس است. مکانیزم روابط اقتصادی در دنیا در حال تغییر است و تسلط یک جانبه امریکا بر اقتصاد هم زیرسوال رفته است. به شدت علایمی دیده میشود که کشورها تمایل دارند با پول ملی خود معامله کنند و همچنین در پیمانهایی قرار گیرند که ارزهای غیر از دلار مبنای معاملاتشان قرار گیرد. این موضوع نوید دهنده روزهایی است که در آینده تسلط امریکا بر اقتصاد دنیا را کاهش میدهد؛ شاید این موضوع طی دو سال آینده محقق نشود، اما با توجه به رویکردی که سران کشورها دارند، چنین امری با سرعت اتفاق خواهد افتاد؛ لذا بهتر است که ایران نیز جای خود را در اقتصاد آتی دنیا که دیگر امریکا نقش بلامنازع در آن ندارد، حفظ کند. اکثر پیمانها بر اساس ضدیت با سلطه امریکا ایجاد شده، بویژه بریکس که چنین امری را با جدیت دنبال میکند.در پیمان بریکس و سازمان همکاری شانگهای شاهد آن هستیم که هند و چین به عنوان بزرگترین مصرفکنندگان نفت و مواد اولیه معدنی در دنیا حضور دارند؛ این امر فرصت خوبی برای ایران است تا روابط خود را که از قدیم با این کشورها داشته است؛ بهوسیله مکانیزمهای موجود در پیمانهای مشترک، توسعه دهد. خوشبختانه با سایر کشورها در قالب اوراسیا، پیمان شانگهای و ... چنین فرصتهای ایجاد شده است.دولت سیزدهم نشان داده به صورت هوشمندانه پیگیر توسعه روابط خارجی است و نمیخواهد اقتصاد و سیاست خود را معطل تصمیمهای اروپا و امریکا کند. هر کدام از اتفاقهای که در حوزه بین الملل دنبال میشود با هدف توسعه روابط و تسهیل در فعالیتهای تجاری است. باید بپذیریم دولت نمیتواند دست روی دست بگذارد تا ببیند امریکا و اروپا فضای همکاریهای مشترک را چگونه میخواهند، دنبال کنند.