رسانه ملی روی اعصاب مخاطبان

همان طور که همه مسئولان و کارشناسان می گویند کشورمان در شرایط فعلی در یک جنگ اقتصادی نابرابر و ظالمانه قرار دارد که از سوی جبهه استکبار به سرکردگی آمریکا بر ما تحمیل شده است. بر همین اساس بایستی در آمادگی کامل به سر ببریم و به خصوص به لحاظ روحی و روانی ....در اوج آمادگی قرار داشته باشیم. رسانه ها و دستگاه های تبلیغاتی بهترین بستر برای ایجاد این آمادگی روحی هستند و از همه مهمتر تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی است که باید در نوک پیکان این جبهه تبلیغاتی قرار داشته باشد. اما متاسفانه این دستگاه عریض و طویل و فراگیر نشان داده است که در پاره ای موارد آمادگی حضور در این عرصه را ندارد و نه تنها نمی تواند نشاط و روحیه و شادابی را به جامعه تزریق کند بلکه خود به دستگاهی برای پمپاژ یاس و افسردگی در میان مردم و بینندگان آن تبدیل شده است. سریال «بوی باران» که این شب ها از شبکه یک سیما در یکی از پربیننده ترین ساعت های تلویزیون پخش می شود از همان ابتدا تا به حال که بیش از 40 قسمت آن پخش شده است، سراسر آه و ناله و بیچارگی و درماندگی است و غیر از تزریق یاس و افسردگی به پیکر جامعه حاصل دیگری در بر نداشته است. در این سریال خانم جوانی به نام ترانه که به دنبال اثبات بی گناهی برادرش است که به اتهام قتل یک نفر دیگر در زندان و در آستانه اعدام قرار دارد یکسره در حال عجز و ناله و شکایت از روزگار است و هربار اتفاق ناگوار و تلخی برای او پیش می آید که معما و روایت فیلم را پیچیده تر می کند و اعصاب و روان بیننده را به هم می ریزد و او را – البته اگر تحمل دیدن بقیه سریال را داشت باشد – تا سرحد جنون خشمگین می کند. به عنوان مثال در قسمتی که شنبه شب گذشته پخش شد، یکی از ضد قهرمان های فیلم، یعنی شهرام دونفره همسر ترانه را به قتل می رساند و فرار می کند و در همین هنگام ترانه خودش را به بالین همسر مقتولش می رساند و قتل به گردن او می افتد. این صحنه که در کمال ناشیگری و به گونه ای بسیار خام طراحی و ساخته شده است می توانست با تمهید اندکی به شیوه و شکل مقبول تر و باورپذیرتری ساخته شود و این قدر بیننده را عذاب ندهد و او را منزجر نکند. سریال بوی باران از این صحنه های آزار دهنده کم ندارد و همین امر باعث خواهد شد تا در آینده از آن به عنوان یک سریال ضعیف نام برده شود. از سوی دیگر مضمون و محتوای سریال «بوی باران» خدمات و اقدامات نیروهای امنیتی و قضایی کشور را زیر سئوال برده است و به نوعی این نیروها را ناتوان از حل ابتدایی ترین مسائل مربوط به کشف جرم و جنایت نشان می دهد و همین امر به نوبه خود در جامعه تولید ناامنی و نگرانی خواهد کرد. در این سریال زنی به نام فرشته به قتل رسیده است و تلاش ها برای دستیابی به قاتل فرشته باعث شده است تا 3 نفر دیگر هم کشته شوند و معلوم نیست که تا پایان سریال چند نفر دیگر قرار است کشته شوند. همان طور که در آغاز سخن ذکر شد جامعه این روزها در گیر جنگ اقتصادی با دشمن است و شرایط جنگی نیاز به روحیه شاداب و با نشاط و حماسی دارد و تلویزیون نشان داده است که در پاره ای موارد از قافله جنگ اقتصادی عقب تر از سایرین است. استفاده رسانه ملی از کارگردانان کاربلد و نویسندگان و فیلمنامه نویسان توانمند می تواند این نقیصه را تا حدود زیادی جبران کند.