گروه اقتصادی – کورش شرفشاهی: اقتصاد ایران با چالشهای بسیاری روبرو است و از جنبه های مختلفی رنج می برد. از یک سو بدلیل تحریمهای ظالمانه زیر فشارهای شدید اقتصادی قرار دارد و از سوی دیگر با شیوع کرونا، سلامت مردم در معرض تهدید قرار گرفته و هزینه های بسیاری برای درمان این بیماران به اقتصاد تحمیل می شود. همچنین کسب و کارها با تعطیلی های پی در پی دچار رکود شده و کسبه در یک حالت سرگردانی به سر میبرند. این در حالی است که مدیریت های ناکارآمد، بهرهوری را به شدت پایین آورده و اقتصاد را زمین گیر کرده است. اینها تنها بخشی از چالشهای اقتصاد ایران است و بی شک با مشکلات بسیار جدی تر و مهمتری روبهرو هستیم که نیازمند توجه قوای سه گانه و چاره اندیشی سریع است. بی شک در صورت شناسایی چالش ها و آسیب شناسی وضعیت موجود، می توان بسیاری از مشکلات را از سر راه برداشت و با استفاده از راهکارهای منطقی، زمینه هوشمند سازی اقتصاد را فراهم آورد.
هوشمند سازی اقتصاد به چه معنا
وقتی مفهوم هوشمندی اقتصاد مطرح می شود، می توان به اظهارات تمامی مسوولان و روسای قوای سه گانه در 42 سال گذشته اشاره کرد. هوشمندی اقتصاد به معنای این است که به صورت شفاف و بر خط بخشهای مختلف اقتصاد از تولید تا مصرف، از عرضه تا تقاضا، از ثبت سفارش تا ورود کالا به داخل کشور و بسیاری موارد دیگر قابل پیگیری و رصد باشد. روزنامه تجارت در این گزارش به آسیبشناسی بحران های اقتصاد پنهان پرداخته و هوشمندی اقتصادی را مورد تحلیل قرار می دهد.
هوشمندسازی باعث ثبات اقتصادی
بی شک امروزه اقتصاد ما به دلیل نبود شفافیت و عدم دسترسی عمومی به اطلاعات، دچار سرگیجه و بحران شده به نوعی که فعالان اقتصادی را از حضور در بخش های مختلف تولید و تجارت سالم مایوس کرده و دلالی، سفته بازی، واسطه گری، رانت و... تشویق می کند. نتیجه آنکه بسیاری از بنگاههای اقتصادی تعطیل شده و سرمایه هایی که می توانست چرخهای تولید و اشتغال را به حرکت درآورده و به قطع وابستگی در شرایط تحریم منجر شود، به ابزاری برای منافع شخصی و ضربه زدن به اقتصاد کشور تبدیل شده است.
واردات سوال برانگیز
یکی از بنیادی ترین مشکلاتی که امروزه با آن دست به گریبان هستیم، ناهماهنگی های ناشی از بازار مصرف، تولید، واردات و صادرات است. این معضل در تمامی بخش ها قابل پیگیری و رصد است. به عنوان مثال در بخش کشاورزی با واردات میوه ها همچون موز و انبه و حتی سیب و انگور خارجی در فصلهایی که کشاورزی ایران با تنوع میوه روبرو است، مواجه هستیم. نتیجه آن که ذائقه ایرانی از میوههای فصل تابستان تغییر میکند و به سوی میوه های وارداتی که مورد نیاز فصل تابستان نیست، گرایش مییابد، یا در بحث صنعت در حالی که لوازم خانگی با کیفیت و مناسب به وفور در داخل کشور تولید میشود و کارخانههای بسیاری در این زمینه فعالیت میکنند، یکباره شاهد ورود صدها کانتینر هستیم که لوازم خانگی بوش را وارد کشور کرده اند، وارداتی که منبع آن معلوم نیست و مشخص نیست با چه رویکردی مجوز واردات آن را صادر کرده و ارز آن در شرایط تحریم و تهدید چگونه تامین شده است. در صورتی که اگر اقتصاد شفافی داشتیم، هیچ کس به خود اجازه چنین بازیهایی نمی داد.
ناهماهنگی بخشهای مختلف
یکی از مواردی که باعث فساد و سواستفاده میشود، ناهماهنگی بین دستگاه های گوناگون است. به عنوان مثال امروزه چالش جدی بین وزارت صمت با وزارت جهاد کشاورزی وجود دارد، به نوعی که وزارت صمت مجوز آن دسته از محصولات کشاورزی را در حالی صادر می کند که وزارت جهاد کشاورزی و مهمتر از آن کشاورزان بر روی تولید انبوه آنها برنامه ریزی جدی کرده اند. رویکردی که باعث می شود کشاورز زمین بخورد و بسیاری از محصولات کشاورزان در اعتراض به سومدیریت در کف خیابانها یا مقابل دستگاههای مربوطه رها یا معدوم میشود. دراین شرایط متوجه میشویم که اگر اقتصاد هوشمندی داشتیم و ارتباط بین دستگاهها فراهم بود، در زمانی که یک محصول به وفور و با کیفیت در داخل کشور تولید میشود، مجوز صادرات آن صادر نمیشد.
کالا های در گمرک مانده
بحث بسیار مهمی که نشان می دهد نبود شفافیت و اقتصاد هوشمند تا چه اندازه باعث زیان های ریشه ای شده، وجود ۶ و نیم میلیون تن کالاهایی است که در گمرک ها و بنادر کشور انبار شده و بسیاری از آنها در معرض فساد و نابودی قرار دارد. در شرایطی که قیمت مرغ رشد وحشتناکی دارد و مرغدار در واکنش به این گرانی اعلام میکند که دانمرغ به دستش نمی رسد، یا دامدار به دلیل نداشتن خوراک دام ناچار می شود دام مادر را قربانی کند، همزمان میلیون ها تن خوراک دام یا دان مرغ در انبارهای گمرکات و بنادر کشور در حال فساد و نابودی است. در این حالت به عمق فاجعه میبریم که اگر یک اقتصاد هوشمند داشتیم و می توانستیم مسیر واردات را رصد کنیم، هرگز چنین اتفاقی نمی افتاد. نکته ای که همواره در بحث گمرکات مطرح میشود، این است که عدهای همزمان با نیاز کشور اقدام به ثبت سفارش برای ورود کالاهای حساس، اساسی و حیاتی برای کشور می کنند. برخی از این افراد که بیش از آنکه به فکر منافع کشور باشند، به فکر منافع شخصی خود هستند، ارز دولتی می گیرند و برای واردات کالاهای اساسی اقدام می کنند، اما از آنجا که نبض بازار را در اختیار دارند، به اشکال مختلف در رسیدن کالا به دست جامعه هدف سنگاندازی میکنند تا تقاضای کاذب ایجاد شود. بارها شاهد بودیم که این افراد کالای مورد نیاز را روی کشتی ها نگه داشته و سرمایه کشور و دلارهایی که در شرایط تحریم بسیار حساس است، به عنوان هزینه تاخیر به صاحبان کشتیها میپردازند، تا کالاهای مورد نیاز دیرتر وارد کشور شود و کمبود مصنوعی همان کالاها، در داخل ایجاد بحران کند تا آقایان سود کلانی را از چالش ها و بحران های اقتصادی کشور به جیب بزنند.
شفافیت پیامد هوشمندی اقتصاد
وقتی اقتصاد هوشمند شد، هر آنچه که در زمینههای اقتصادی در کشور جا به جا می شود، در اتاق شیشهای قرار می گیرد، به نوعی که تمامی قراردادها، مزایده ها و مناقصه ها، تسهیلات بانکی، ثبت سفارش ها، صدور مجوزها و بسیاری موارد دیگر در معرض دید عموم است. در این شرایط دیگر یک وارد کننده فرصت طلب نمی تواند ارز ۴۲۰۰ تومانی را بگیرد و به جای آنکه کالای اساسی برای مردم یا داروی حیاتی برای بیماران وارد کند، خوراک سگ و گربه یا سیم کابل را که سود بیشتری دارد، با ارز ۴۲۰۰ تومانی که می بایست برای کالاهای اساسی تخصیص داده شود، وارد کند.
پیامدهای خارجی
وقتی به آمار کشورهای فاسد نگاه می کنیم و می بینیم کشورمان در بین فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد، باید به فکر هوشمندی اقتصاد باشیم. اینکه بابک زنجانی و اکبر طبری را محاکمه کنیم، اموال بیت المال را بازگردانیم و متخلفان را مجازات کنیم، اگر چه مسکنی بر دردهای مردم است، اما آبروی کشورمان را در عرصه های جهانی می برد اتفاقی که تبعاتی بسیار بدتر و تاسف آورتر دارد.