ابراهیم رزاقی
یک کارشناس اقتصادی
در دولت قبل اقتصاد به نقطهای رسید که تحمل مردم تمام شد و امروز 4 ماه از دوره ریاست رییسی میگذرد و باید دید قانون اساسی در این دوره رعایت شده است؟ آیا آقای رییسی توانسته برای کاهش جمعیت فقر سیاستی را تدوین و به اجرا برساند؟ اما برنامههایی که از سوی معاونان و وزرای اقای رییسی شنیده میشود، میبینیم در این برنامهها هم کمتر به فقرا توجه میشود. به طور مرتب از مدیران دولت سیزدهم میشنویم که باید منابع دولتی را در اختیار بخش خصوصی قرار دهیم حال اینکه به فسادی که در سال های گذشته در این حوزه رخ داده توجهی نمیشود. آیا در این مدت فقط بخش خصوصی دچار فساد شده یا اینکه بخش دولتی و خصوصی به طور یکسان در این بخش دچار فساد شدند. برنامهها و تفکرات نشان میدهد که این دسته از مدیران هم اعتقادی به اجرای قانون اساسی ندارند یا اساسا قانون اساسی را نمیشناسند. این تفکرات در حرکت مدیران نشان داده میشود که یکی از آنها، همان تغییر دادههای مربوط به شرایط خانوار زیر خط فقر است و در واقع قصد دارند تعداد جمعیت فقیر در ایران را کمتر از آنچه وجود دارد، نشان دهند و موضوعاتی مانند هزینههای مسکن برای خانوار در طول سالهای گذشته 8 برابر شده، در نظر نمیگیرند و تا به امروز هم در دولت سیزدهم هیچ سیاست جبرانی برای موضوعات مطرح و اجرا نشده است. هر چند از طرح مسکن دولتی صحبت میکنند اما تمام این طرحها برای افرادی است که امکان و توان پرداخت آوردههای اولیه را دارند و برای خانوار ضعیف برنامهای اعلام نشده است. مدیران این ذهنیت را ندارند که هیچ فردی نباید در ایران فقیر باشد اما اصل 2، اصل 3 و اصل 43 قانونی اساسی به این موضوع پرداخته و راهکار هم ارایه داده اما مدیران به دنبال این راه حلها نیستند. در تمام ادوار به دنبال حمایت بخش خصوصی بودند و میدانیم که بخش خصوصی سود پرست است. با وجود اینکه اقشار ضعیف آقای رییسی را انتخاب کردند اما به دلیل عدم توجه به قانون اساسی این دولت هم راهکاریهای اصولی را دنبال نمیکند. به طور قطع منتظر نگه داشتن مردم راهکار درستی نیست و این انتظار مردم را فقیرتر خواهد کرد در همین چرخه است که انسانها شریف هم فاسد میشوند. امروز سیستم به گونهای است که همین مردم فقیر ابزار مفسدان میشوند.