غلامحسین حسنتاش
کارشناس ارشد حوزه انرژی
درخصوص تامین انرژی اروپا از سوی روسیه و از مسیر اوکراین،در سال گذشته میلادی (2021) که آمار آن قطعیت یافته است، حدود 33 درصد از گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا از روسیه تامین شده است که حدود 8 درصد آن از طریق اوکراین منتقل شده بود. البته مقداری از این گاز هم بصورت LNG به اروپا رسیده است میزان وابستگی کشورهای مختلف عضو اتحادیه اروپا به گاز روسیه خیلی متفاوت است مثلا کشورهای بوسنیهرزگوین و مولداوی 100درصد به گاز روسیه وابستهاند، میزان وابستگی فرانسه 24 درصد است و آلمان هم 49 درصد گاز مورد نیاز خود را از روسیه تامین میکند.در مورد نفت و فرآوردههای نفتی میزان وابستگی اروپا به روسیه حدود 20 درصد است که در سال 2021 شامل واردات متوسط روزانه حدود 2.6 تا 2.7 میلیون بشکه نفتخام و واردات متوسط روزانه بیش از 500 هزار بشکه گازوئیل بوده است.این مناقشه تا همین الان تاثیر بسیار قابل توجهی بر بازار نفت و گاز داشته است. البته قبل از این بحران نیز روند قیمتهای جهانی نفت و گاز به دلیل کمبود عرضه نسبت به تقاضا افزایشی بود که این بحران هم به آن دامن زد، اما اینکه قیمتها تا چه میزان بیشتر از این دستخوش تغییر شود بستگی به میزان گسترش و طولانی شدن بحران خواهد داشت، البته اکنون به سوی فصل گرم میرویم که مقداری بحران را کاهش خواهد داد و بهرحال در میانمدت جایگزینهائی وارد خواهند شد.درباره احتمال تغییر در رویکرد مبادی تامین از سوی انرژی اتحادیه اروپا فکر میکنم این اتفاق خواهد افتاد، اروپائیها از گذشته و خصوصا از سال 2009 که یکبار روسیه در ابتدای سال نوی میلادی به بهانههایی جریان گاز به اروپا را قطع کرد، به فکر متنوعسازی بیشتر مبادی و مسیرهای تامین انرژی افتاده بودند و در سال 2014 در جریان بحران کریمه نیز عزمشان جدیتر شد و به دنبال این بحران نیز قطعا این تلاش را مضاعف خواهند کرد.اروپا از سالها پیش نگران میزان وابستگی خود به نفت و گاز روسیه بوده که اینک این نگرانی به اوج خود رسیده است و قطعا موجب تجدیدنظر در تامین انرژی خواهد شد، قطعا اروپائیها تلاشهای خود را برای ارتقاء بهرهوری انرژی گسترش خواهند داد، ممکن است این مساله فرصتهائی را برای آن دسته از کشورهای اتحادیه اروپا که از نظر سطح فناوری ضعیفتر هستند، فراهم کند و کشورهای پیشرفتهتر اروپا به ارتقاء فناوری آنها در کنترل و بهینهسازی مصرف انرژی کمک کنند. همین اتفاق احتمالا در مورد انرژیهای تجدیدپذیر هم رخ خواهد داد.باید توجه داشت با توجه به مخاطراتی که به هرحال در واردات انرژی و همچنین مخاطراتی که در آبراهها و خصوصا در قطبهای تامین انرژی فسیلی در جهان وجود دارد و با توجه به این که در میانمدت و بلندمدت ممکن است امریکائیها بخواهند رقیب اصلی خود یعنی چین را از طریق ناامنسازی مبادی و مسیرهای انرژی مهار کنند و اروپائیها هم این مسائل را به خوبی میدانند و تجربه کردهاند، به نظر من در درجه اول اروپاییها در حد ممکن به سمت خودکفائی انرژی و نیز کاهش وابستگی به واردات حرکت خواهند کرد و این مستلزم ارتقاء بهرهوری انرژی و توجه بیش از پیش به انرژیهای تجدیدپذیر است که با تعهدات زیستمحیطی این کشورها نیز هماهنگ است، در قدم بعدی اروپائیها باید انعطاف در سیستم انرژی و جایگزینسازی انواع انرژیها برای مصارف مختلف را تا حد ممکن ارتقاء دهند که در مواقع بحرانی و ضروری سریعتر بتوانند از نفت به گاز یا از هردو به برق یا برعکس شیفت کنند که این نیز به نوبه خود منجر به توسعه فناوری خواهد شد اما به هر حال اروپا تا سالهای سال نخواهد توانست بینیاز از واردات انرژی شود، بنابراین در کنار همه اینها باید مبادی و مسیرهای وارداتی خود را نیز متنوع کند.