هادی حقشناس
کارشناش اقتصادی
تورم برای اقتصاد ایران همانند تب برای بدن انسان است، پزشک برای اینکه بیمار را درمان کند ابتدا علت اینکه منشأ تب و بیماری چیست را مورد بررسی قرار میدهد و سپس دارو تجویز میکند. وقتی میگوییم اقتصاد، تورم دارد یعنی درجه تبِ اقتصاد بالاست و تب نشانه بیماری است و خود بیماری نیست. البته ناگفته نماند تورم اندک، بیماری اقتصادی محسوب نمیشود. به عنوان مثال در اکثر کشورهای دنیا تورم کمتر از پنج درصد، مرسوم و پذیرفته شده اما در ایران، ۱۰ برابر تورمهای مرسوم در جهان تورم وجود دارد و این میزان تورم دیگر مرسوم نیست بلکه نشاندهنده تبخیر شدن اقتصاد ایران در تب تورمی است.
متأسفانه سیاستهای غلط پولی و مالی و بودجهای سبب شد تا تب تورمی در کشور افزایش پیدا کندبا وجود اینکه بودجه کشور حدود ۴۰ درصد رشد داشته اما منابع مالی کشور ۴۰ درصد رشد نکرده است! وقتی چنین اتفاقی بیفتد تنها هزینهها رشد پیدا خواهد کرد و دولت برای تأمین هزینهها به ناچار دست به استقراض زده و به تبع آن افزایش حجم پول، رشد نقدینگی و در نهایت افزایش نرخ تورم را به دنبال دارد. همانطورکه آقای رئیس جمهور گفتند برخی از مؤسسات مالی و اعتباری وجود دارند که مدام از بانک مرکزی اضافهبرداشت انجام میدهند و بانک مرکزی هم کاملاً به جزئیات این قضیه اشراف دارد ولی همچنان این بانکها و مؤسسات مالی به حیات خود ادامه میدهند. باید پذیرفت نسبت کفایت سرمایه بانکها در حد استاندارد و قابل قبول نیست و از آنجا که بانک مرکزی متولی این قضیه است باید رویه را اصلاح کند. پیدا کردن علل و عوامل افزایش نقدینگی و تورم در کشور کاملاً روشن و واضح هست، به عبارت بهتر هم مسئله مشخص است و هم راه حل مسئله، ولی آنچه که مشخص نیست این است که چرا یک اراده سیاسی برای حل موضوعات وجود ندارد؟ نمیشود بر روی بیماری عمل جراحی سختی را انجام داد و بعد گمان کرد در مدت کوتاهی اوضاع جسمانیاش کاملاً بهبود خواهد یافت. این باور اشتباه است، چرا که بیمار نیازمند مراقبتهای ویژه در طولانیمدت است. اقتصاد هم به این شکل است و باید در میانمدت و بلندمدت حرکتهای زائد قبلی حذف یا اصلاح شود یا در چهارچوبی به صدور بخشنامه و دستورالعمل مبادرت ورزید. در حقیقت انضباط مالی و انضباط پولی کار بسیار سختی است و تحقق آن همواره با درد و رنج همراه خواهد بود. با مسکن نمیتوان اقتصاد ایران را درمان کرد و ریشه درمان اقتصاد در انجام جراحیهای سخت پولی و مالی است. باید زمینه تحمل دردهای ناشی از جراحی اقتصادی و دستیابی به انضباط پولی و مالی را در کشور فراهم کرد، تورم در چهار سال گذشته به طور متوسط دو برابر عدد میانگین بلندمدت بوده و امروز به بیش از ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است. شوک تحریمها عامل مؤثری در افزایش تورم به حساب میآید و باید این را پذیرفت که تحریمها سبب شده نفت را ارزانتر به فروش برسانیم و نیز باید این را پذیرفت که تحریمها سبب شده تا فروش نفت ما به نصف کاهش یابد و از همه مهمتر باید پذیرفت تحریمها مانعی شده برای اینکه به طور عادی نتوانیم درآمدهای ارزی را وارد کشور کنیم و صادرات و واردات را پرهزینهتر ساخته است. پس نبود انضباط پولی و مالی و شوک تحریمی به اقتصاد کشور آسیب وارد کرده است.