اصغر نعمتی
مدیرمسئول روزنامه تجارت
یکی از دغدغههای اجتماعی که توسعه و استقلال ایران را تهدید میکند، به صدا در آوردن زنگ هشدار پیری جمعیت است بطوری که غالب مسئولین کشور نیز نگران وضع موجود پنجره جمعیتی پیش رو هستند تا جائیکه مقام معظم رهبری نیز بارها به مسئله جمعیت و رفع چالشهای مرتبط با آن پرداختهاند در همین راستا دولت و مسئولین اجرائی با لغو و تجدید نظر در قوانینی که تحت عنوان سیاستهای تنظیم خانواده از دهه هفتاد در کشور مصوب و اجرایی شده بود، سعی نمودند با وضع قوانین جدید و مشوقهایی در صدد رفع چالش و جبران مافات باشند. قوانین حمایتی در جهت تشویق مردم به فرزندآوری یکی از ابزارهای مطلوبی است که در هر کشوری که با کاهش جمعیت و تحدید نسل و پیری جمعیت مواجه است، میتواند راهگشا باشد. در کشور ما نیز پس از برجسته شدن این دغدغه و آگاهی از پیامدهای ناگوار آن، مسئولین سعی نمودند سیاستهای تشویق به فرزندآوری را در دستور کار قرار داده و رشد جمعیت را بهبود ببخشند. اما تاکنون این سیاستها آنچنان که مورد انتظار بود و پیشبینی میشد، منتج به نتیجه نشده و بحران جمعیتی همچنان باقی است. یکی از مشوقهایی که مجلس شورای اسلامی با هدف افزایش زاد و ولد مصوب کرد، اختصاص وام 70 میلیونی به خانوارهای فاقد مسکنی که صاحب فرزند سوم میشوند، بود که این وام با توجه به تورم افسارگسیخته و رشد سرسامآور قیمتها بهویژه در بخش مسکن، نمیتواند انگیزانند در جهت فرزندآوری باشد زیرا هزینه و بار مسئولیت مادی و معنوی فرزند سوم بسیار هنگفتتر از تسهیلات و مشوقهای مصوب است. تجربه بسیاری از کشورها که با رشد منفی جمعیت مواجهند نشان میدهد که برای تغییر در روندهای جمعیتی، مشوقها و تسهیلات باید از آنچنان قدرت و کفایتی برخوردار باشند تا انگیزه لازم را برای خانوادهها در جهت فرزندآوری فراهم نمایند. از جمله این مشوقها میتوان به تسهیلات شغلی، مرخصیهای طولانی مدت و پرداخت کمک هزینههای قابل توجه نام برد. به عنوان مثال در کشور آلمان آنگلا مرکل پیشنهاد داد برای مادرهایی که در خانه مراقبت بچههای خود هستند حقوق 1800 یورویی مقرر شود، وی همچنین برای تشویق به فرزندآوری کمکهای مالی را به پدران و مادران شاغل تصویب نمود که به دلیل تولد و به واسطه نگهداری از فرزند شغل و درآمد خود را از دست دادهاند و این حمایت شامل دو سوم تا صد در صد حقوق آنها میشود. همچنین به استناد اخبار رسانههای روسی ولادیمیر پوتین به هر خانوادهای که صاحب فرزند شود رقمی حدود 7600 دلار هدیه اختصاص داده است. رئیس جمهور روسیه به همین منظور برای فرزند دوم 150 هزار روبل که معادل 2400 دلار است را پرداخت میکند. دولت کره جنوبی که نرخ پایین زاد و ولد از چالشهای اساسی آن بوده است و سالها با آن درگیر بود به منظور تشویق خانوادهها، 3 هزار دلار برای تولد هر بچه به زوجها پرداخت میکند. این تغییر رویکرد در جهان تا جایی پیش رفته که حتی کشور چین که رویکرد بسیار سخت و خشنی درخصوص کنترل جمعیت داشت و اخیراً به دلیل نگرانی از کاهش زاد و ولد در حال حاضر انعطاف به خرج داده است، و قانون تک فرزندی را لغو و به سیاستهای تشویقی روی آورده است. بهطوری که در برخی از شهرها، خانوادههای فرزند دوم مشمول یارانههای دولتی میشوند. اما در ایران سیاستهایی که تحت عنوان مشوقهای جمعیتی از آن یاد میشود، نه تنها از کفایت لازم برخوردار نیستند بلکه غالب آنها در مسیر اجرا نیز به دلیل دیوان سالاری گسترده عقیم میمانند اکثر تسهیلاتی که در این راستا تصویب میشود فرد واجد شرایط باید به اصطلاح کفش آهنی به پا و از هفتخوان رستم برای رسیدن به آن عبور کند. طرح «صندوق آتیه» که در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد تصویب شد مثال روشنی از این ماجراست براساس این طرح قرار بود به فرزندانی که در سال 89 و بعد از آن متولد میشوند مبلغ یک میلیون تومان و پس از آن سالانه پرداخت شود تا این پول در حساب نوزادان بماند و در آینده برای وی هزینه شود اما این طرح به دلیل کمبود بودجه و عدم تمکین بانک عامل متوقف ماند بیتردید رشد جمعیت علاوه بر اینکه نیاز به مشوقهای جدی مادی و رفاهی دارد به کار فرهنگی هم نیازمند است. وقتی که دولتهای قبل سالها شعار فرزند کمتر زندگی بهتر را در اذهان مردم نهادینه کردهاند نمیتوان به بهبودی رشد جمعیت صرفا با مشوقهای ابتر و غیر انگیزاننده فوق امید بست.
بحران جمعیت چالش جدی خطرناکتر از بحران محیط زیست و کمآبی و تحریم و... است. چون موتور محرکه توسعه، بالندگی، استقلال، عظمت و ابهت کشور در سایه نیروی جوان پر نشاط، فعال و کارا است. بنابراین دولت باید ضمن جدی گرفتن دغدغههای موجود با تخصیص سرفصل جداگانه در بودجه کشور، فکر عاجلی در این خصوص از بعد فرهنگی و تامین مشوقهای مالی نماید تا از سایه شوم پیری جمعیت و تبدیل شدن ایران به خانه سالمندان پیشگیری شود.