اصغرنعمتی
مدیرمسئول
افزایش ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی در روزهای اخیر یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات حوزه سلامت و آموزش پزشکی بود. بسیاری با ذکر دلیل بر افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاهها پافشاری میکنند و برخی دیگر نیز با ذکر دلایلی به مخالفت با این طرح برخاستند. واقعیت این است که امروز کمتر ایرانی را میتوان یافت که به نوعی با چالشهای نظام سلامت بویژه کمبود نیروی انسانی متخصص و مجرب دست به گریبان نباشد. قطع به یقین بسیاری از افراد تجاربی تلخ زیادی از نیافتن یک پزشک متخصص برای ویزیت و یا پیگیری و درمان بیماری خود را داشتهاند. بسیاری از ما هم اگر موفق به یافتن پزشک شدیم، روزها یا ماهها در صف انتظار بوده و در نهایت اگر روز موعود هم فرا رسد ساعتهای زیادی را باید در ازدحام مطب متخصص انتظار بکشیم.
این وضعیت مصداق شرایطی است که در حال حاضر پایتختنشینان تجربه میکنند. در حالیکه بسیاری از استانها، شهرستانهای محروم هستند که این مرارتها را باید دوچندان، از راه دور و با تحمیل هزینههای گزاف تحمل کنند و ای بسا تنهای نیازمند به طبیبی که هیچگاه توفیق دیدار نیافتند و مرگ تاوان سخت تراژدیهای از این دست بود. ویزیتهای کوتاه مدت 5 دقیقهای، نوبتدهیهای چندماهه، عدم دسترسی به پزشک در مناطق محروم و سفرهای درمانی مشکلاتی است که همه برخاسته از فقدان و کمبود پزشکان متخصص است. این وضعیت ضمن تضییع حقوق شهروندان زمینهساز بیعدالتیهای بسیاری در زمینه خدمات درمانی به بیماران شده است.
همانطوریکه عنصر کمیابی در علم اقتصاد پایه و اساس عرضه و تقاضا و قیمت تمام شده کالا و خدمات است،در نظام سلامت ایران نیز به دلیل کمبود نیروی متخصص مجرب، خدمات تخصصی و فوق تخصصی در حوزه پزشکی از چنان قیمتهای بالای رسمی و غیر رسمی برخوردار است که تاخیر و تعویق درمانها و مرگومیرهای زودرس ناشی از ناتوانی در پرداختها، یکی از پیامدهای آن میباشد و همه این آلام ناشی از کمبود پزشک است.
پدیده مذموم زیرمیزی که سالهاست در حوزه درمان به ویژه جراحیهای تخصصی رواج یافته نیز نشأت گرفته از همین کمیابی نیروهای متخصص است. این در حالی است که کشور دهها هزار نفر دانشآموز مستعدد و مشتاق و دارای ضریب هوشی بسیار بالا، دارد که در آزمونهای پذیرش دانشجو توفیق قبولی نمییابند و سرخورده میشوند! بنابراین استدلالهای مخالفان طرح افزایش ظرفیت و پذیرش پزشکی از این منظر نمیتواند واجد پشتوانه منطقی باشد. جامعهای که از نظر شاخص سرانه پزشک و پرستار در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان وضعیت مطلوبی ندارد، چگونه است که عدهای به خود اجازه میدهند به بهانه کاهش درآمد پزشکان متخصص فعلی بر طبل مخالفت با این پیشنهاد راهگشا بکوبند؟ شاید این افراد منافع شخصی را بر منافع عمومی و صلاح جامعه ترجیح میدهند! شایان ذکر است، سرانه کنونی پزشک در کشور 8/17 پزشک در ده هزار نفر است که این عدد با حذف پزشکان غیر فعال حوزه درمان به 8/11 کاهش مییابد، با این توصیف وضعیت ایران در این شاخص در مقایسه با کشورهای عضو گروه 20 حتی با در نظر گرفتن سرانه 8/17 هم در بین 4 کشور آخر قرار گرفته است این در حالی است که در کشورهای واجد نظام سلامت پیشرفته، سرانه پزشکان بین 30 الی 50 پزشک در دههزار نفر میباشد. با این حساب اگر طی 5 سال آینده اقدام به افزایش سالیانه 3000 نفری در پذیرش پزشکی داشته باشیم، باید برای دستیابی به جایگاه مطلوب 18 سال انتظار بکشیم!!! نکته دیگری که ضرورت افزایش تعداد پزشکان را در دورنمای سیساله بیشتر میکند، ورود ایران به پنجره جدید جمعیتی است. بطوری که همه تحلیلهای جمعیتشناسی نشان میدهد با توجه به کاهش چشمگیر موالید طی سه دهه اخیر باید منتظر یک سونامی در پیری جمعیت باشیم. این دوره با توجه به مقتضیات و نیازهای درمانی دوران سالمندی، ملاحظات خاص خود را میطلبد که یکی از مهمترین آنها تقاضای خدمات درمانی و پزشکی در کشور است که از حالا باید برای آن تمهیدات لازم به عمل آید. از سوی دیگر خدمات ارزان قیمت پزشکی ایران در قیاس با سایر کشورهای منطقه میتواند در صورت وجود پزشکان متخصص کافی زمینهساز رونق توریسم سلامت در کشور گردد که ضمن ارزآوری، جذابیت این رشته را بیش از پیش نموده و این خود افزایش پذیرشها را توجیهپذیرتر میکند.
البته پاندمی کرونا آزمونی بسیار بزرگ برای کادر درمان کشور بود که در آن خوش درخشیدند و عدم قدرشناسی از سختکوشیهای آنها دور از انصاف است، اما باید به این واقعیت مهم در همین بحران نیز اشاره کرد که یکی از چالشهایی که موجب خستگی و رنجش غیر قابل تحمل برای این عزیزان گردید، کمبود نیروی انسانی بیمارستانها و مراکز درمانی بود که خود موید این رویکرد است که نظام سلامت در حوزه پذیرش دانشجویان پزشکی نیازمند بازنگری و تحول است.
نکته مهم دیگری که در قیاس با واکنشهای صورت گرفته در موضوع افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی باید اشاره کرد این است که در کشور ما اگرچه در بسیاری از رشتهها نظیر گرایشهای مختلف مهندسی، کشاورزی، علوم انسانی و هنر و..... تراکم فارغالتحصیل داریم، ولی هیچگاه در جهت محدود و کاهشی کردن فرآیند پذیرشها، صدایی بلند نشد، حال چگونه است در یکی از حساسترین و ضروریترین نیازهای جامعه که همه شواهد حاکی از کمبود است، با طرح افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی اینگونه مخالفت میشود، باید قضاوت را در این خصوص به خوانندگان و مردم شریف بسپاریم.