مریم کاظمی
مدیرمسئول ماهنامه دنیای بازنشسته
حفظ حرمت بزرگترهای جامعه در تمامی فرهنگهای ملل مختلف بهعنوان یک ارزش اجتماعی پذیرفتهشده است. این ارزش در دین مبین اسلام نیز با جلوههای معنوی توأم شده و بر مبنای آیات و روایات بهعنوان یک فریضه تلقی میشود. بهطوریکه در سوره اسرا آیات 23 و 24 خداوند اینگونه فرمان میدهد: «هرگاه یکی از آن دو (پدر و مادر) یا هر دو نزد تو به سن پیری و سالمندی رسیدند به آنان اُف مگو، آنان را طرد مکن و با آنان سخن کریمانه بگو و بال فروتنی را از روی رحمت و شفقت برای آنان بگستر و بگو پروردگارا! همانگونه که مرا در خردسالیام تربیت کردند تو نیز بر آنان رحمت آور».
پیامبر اسلام میفرمایند: «هر کس فضیلت و مقام یک بزرگ را به خاطر سن و سالش بشناسد و او را مورداحترام قرار دهد، خدای متعال هراس و نگرانی روز قیامت را از او دور میکند».
این مطالب گوشهای از فضایل و ارزشهایی است که در احترام به بزرگترها نهفته است. واقعیت این است که توصیههای اخلاقی فوق که باید به عنوان جزئی از فرهنگ ما در جامعه نهادینه شود، یکی از اصلیترین محورهای حفظ و قوام نهاد خانواده و توازن اجتماعی است.
متأسفانه امروزه به دلیل وقوع پدیده جهانیشدن و تغییر ماهیت ابزارهای فرهنگی برای تحقق مقاصد سلطهجویانه، بسیاری از ارزشهای فرهنگی مورد تاختوتاز واقعشده است. اگر در گذشته مراقبت، احترام و زندگی در کنار والدین و سالمندان یک ارزش اجتماعی و فرهنگی غیرقابل خدشه بود، ولی امروزه از برخی جوانان نجواهایی به گوش میرسد که هیچ تناسبی بافرهنگ ارزشمند و اصیل ایرانی و اسلامی ما ندارد، اینکه در حال حاضر برخی جوانان اظهار میدارند نگهداری از سالمند در کمپها و خانههای سالمندان پدیدهای نکوهیده نیست و به دنبال عادیسازی این ضد فرهنگ هستند، زنگ خطر و نشانهای از تأثیرات نفوذ فرهنگ بیگانه و خانواده ستیز است. این نگرانی وقتی جدیتر میشود که شاهد کلیپها و صحنههایی در فضای مجازی هستیم که گاهی اوقات از سوی سلبریتیها و هنرمندان در طی بازدید از مراکز نگهداری سالمندان روایت میشود. پیرمردی که چهار سال از دیدار فرزندان خویش محروم است و با چشمانی اشکبار و دوخته به در منتظر ملاقات اعضای خانواده خود است. مادری که با آه و حسرت از زندگی گذشته خود یاد و گلایههای تلخی را نثار فرزندان سنگدل خود میکند. بارها صحنههای دلخراشی را در رسانه ملی دیدهایم که مادران و پدران جدا مانده از خانواده و فرزندان با جمله «این حق ما نبود!» اعتراض خود را به شرایط موجود ابراز میدارند.
تراژدیهای غمانگیزی ازایندست میطلبد تا نهادهای تربیتی و آموزشی، گروههای مرجع، رسانهها بهویژه رسانه ملی در مذمت این شیوه تفکر نوپدید وارد عمل شوند و با عزمی راسخ در جهت احیای فرهنگ تکریم بزرگترها مانع از تخریب باورهای اصیل و ارزشی شوند که حفظ و وجود آنها موجب تقویت و تضمین نهاد خانواده و ارزشهای بنیادین اخلاقی و اجتماعی میشود.
باید تلاش کرد ارزشهای والای احترام به بزرگترها آنچنان در جامعه برجسته شود تا منطبق بر توصیههای دینی، خلل ناپذیر باشد و زشتیهای بیاحترامی و بیتوجهی به والدین که نماد آن سپردن این عزیزان به سرای سالمندان است، بهعنوان یک ضد ارزش در جامعه شناخته شود. باید نسل جدید به درجهای از درک و آگاهی برسد که احترام به بزرگترها، فرا ارزشی است که بر سایر امور و جنبههای زندگی افراد سایه انداخته است، به گفته شاعر: «دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر، ای نور چشم من، بهجز کشته ندروی».
رسیدگی به این پدیده زمانی بیشتر اضطرار و ضرورت مییابد که بر اساس پیشبینیهای جامعهشناسی، پنجره جمعیت پیشروی جامعه ایران، حکایت از جامعهای با انبوه معضلات ناگوار اخلاقی و فرهنگی و فشار مضاعفی که نهاد سلامت با آن مواجه خواهد بود را در پیش خواهیم داشت. پس تا دیر نشده است، در کنار تلاشهایی که برای جوان نگهداشتن ایران صورت میگیرد، باید پیوستهای فرهنگی اتفاقات پیشرو نیز موردتوجه و اهتمام واقع گردد تا خانواده ایرانی که همواره خاری در چشم بدخواهان این مرزوبوم بوده است، همچنان کانون پرورش تربیت نسلی افتخارآفرین و اخلاقمدار باشد و همواره نیکی و تکریم بزرگترها بهعنوان یک فریضه دینی و ارزش اجتماعی، چشماندازهای زندگی فردی آنان را تشکیل دهد.