گروه اقتصاد کلان: یک اقتصاددان معتقد است سیاست اصلاح قیمتها و تغییر ساختار پرداخت یارانهها با هدف جلوگیری از اتلاف منابع انجام شده است، اما باید قبل از آن سیاست بودجهای و سیاست پولی از سوی دولت اصلاح شود.
به اعتقاد اغلب کارشناسان و فعالان اقتصادی ارز 4200 تومانی در طی بیش از سه سال گذشته نتوانسته بود اقشار ضعیف جامعه را منتفع کند و آثار آن در سفره مردم دیده نشد و به جای آن باعث رانت و فساد در واردات و توزیع و قیمتگذاری کالاها شده بود. دولت با اقدام اصلاحی و با حذف ارز 4200 تومانی درصدد اصلاح پرداخت یارانهها برآمد و در این مدت کارشناسان نظرات کارشناسی خود را برای بهبود پرداخت و اصلاح ساختار یارانهها و همین طور واقعیسازی قیمتها به گونهای که مردم از آن آسیب نبینند مطرح کردند. در این ارتباط هادی حق شناس در گفتوگو با «تجارت آنلاین» عنوان کرد: خوشبختانه از این منظر که این کار قبلا هم در اقتصاد ایران انجام شده، میتوانیم یک ارزیابی از گذشته داشته باشیم. اقدامی شبیه به این در سال 89 انجام شد. همین طور برای یک کالا در سال 98 انجام گرفت و در خصوص بنزین در سالهای بعد از انقلاب چندین بار انجام شد
او افزود: نکته این است که کاری که انجام شده صرفا یک اصلاح قیمت بوده است و اصلاح قیمت با این انگیزه بوده است که جلوی قاچاق و اتلاف منابع گرفته شود. اما سووال اساسیتر این است که آیا اصلاح قیمتی که در طول چند سال گذشته و دو - سه دهه گذشته انجام گرفته، اگر مفید واقع شده دیگر ضرورت نداشت که دوباره این اصلاح را انجام دهیم. مثل این است که فردی در بدنش غدهای تولید میشود و آن غده را برمیدارد و بعد دوباره آن غده تولید میشود. یک کاری که مدام تکرار میشود نشان میدهد این شیوه شوک درمانی یا اصلاح قیمت یا مفید نبوده و یا شاید قبل از آن باید اقدامات دیگری انجام میشده و بعد اصلاح قیمت میشده است. یعنی به عبارت دیگر شرط لازم و کافی باید رعایت میشد. حق شناس تصریح کرد: شرط لازم این است که اصلاح قیمت انجام دهیم، ولی شرط کافی این است که اصلاح ساختار انجام دهیم. این اصلاح صرفا اصلاح قیمت نیست. بلکه باید یک دستگاه و نهاد و مجموعهای را دولت به آن منابع میدهد ولی خروجی ندارد تغییر کند. تا زمانی که دولت بودجه و سیاست پولی خود را اصلاح نکند، مجبوریم که هر چند وقت یکبار اصلاح قیمت انجام دهیم. اقتصادی که تورم دو رقمی دارد به اجبار هر چند سال یکبار باید به سراغ اصلاح قیمت میرود، در حالی که اگر اصلاح ساختاری در بودجه و سیاستهای پولی انجام شود، آنگاه دیگر تورم نداریم و بعد نیازی هم به اصلاح قیمت نداریم. لذا باید به سراغ اصلاحات ساختاری رفت. همه دولتها هم این را مطرح کردهاند ولی چون کار بسیار سخت و دردآوری است این کار انجام نشده و فقط سراغ اصلاح قیمتها رفتهاند.