دکتر اصغر نعمتی
مدیرمسئول و مدرس دانشگاه
یکی از اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی میگوید: رسانهها با صرف وقت کودکان به دنیای مجازی، فرصت تجربه دنیای حقیقی و آشنا شدن با واقعیتهای جذاب، نشاطآور و حتی مخاطرهآمیز را از آنان سلب میکنند و این امر آنان را بیحوصله، حسود و... بار میآورد. وی معتقد است برای حل این مشکل باید کودک را با دنیای واقعی آشنا کرد تا طبیعت بقیه کارها را انجام دهد. واقعیت این است که در دوران پسا صنعتی با ظهور فنآوریهای نوین ارتباط و سر برآوردن رسانههای مختلف، تغییرات عمدهای در فرایند اجتماعی سازی، تربیت، رشد و تکوین کودکان و نوجوانان به هر نوع پیوسته است در این دوران شاهد تغییراتی نظیر طولانی شدن دوره جوانی و نوجوانی، فردگرایی و از هم گسیختن شیوههای سنتی زندگی هستیم. این شرایط و امکانات رسانهای در اختیار کودکان و نوجوانان موجب شکلگیری فرایند خانگی شدن و رسانهای شدن آنان شده است. نسل جدید بیشتر اوقات فراغت خود را در خلوت و انزوا سپری میکند و شرایط حادث شده زمینهساز رشد فردگرایی و انزوای کودکان، کاهش دورهمیها شده است. رسانهها به یمن وجود کارکردهای متنوع و جذابیتهای بالا، جایگزین ارتباط بین فردی و چهره به چهره شده و متاسفانه فضای انفرادی را جایگزین فضای جمعی و عاطفی در خانوادهها کردهاند. رسانههای جدید با رشد خیره کننده خود فضای روانی و محیط لازم را برای ارتباطات بین فردی دچار خلل کرده و اعضای خانواده را از وضعیت همگرایی گذشته و سنتی فضای واگرا و انزواگونه سوق داده است. امروزه تاثیر مخرب امکانهای جدید رسانهای تا جایی پیش رفته است که افراد خانواده صرفا یک فضای فیزیکی مشترک بدون هیچگونه تعاملی زندگی میکنند!!
فرزندان به جای اینکه در فرایند اجتماعی شدن خود با والدین وارد گفتگو و تعامل شوند، پیوندهای عاطفی خود را با آنها قوی کنند و به دنبال همگرایی و انسجام باشند، با ابزارهای الکترونیکی فاقد عاطفه، احساس و هیجان ارتباط میگیرند. فضای این چنینی در واقع قربانگاه کودکان بیدفاع و منفعلی میشود که چشم و گوش بسته در معرض انواع مختلفی از پیامهای مخرب قرار میگیرند و آنان را به سمت پرتگاههای اخلاقی، انواع جرائم و سوءاستفاده سوق میدهد.
این مقدمه را گفتم تا تلنگری به والدین محترم درخصوص زیست بوم جدید تربیت فرزندان زده باشیم، البته هدف رسانه هراسی نیست، بلکه هشداری از سر دلسوزی است که اگر جدی نگیریم و مراقبت نکنیم تبعات مخرب آن در آینده نه چندان دور دامنگیرمان میشود. همانطوری که گفته شد رسانههای نوین با همه مزایایی که برای پیشرفت بشر به ارمغان آورده است، معایب بسیاری نیز دارد و از جمله آنها مخاطراتی است که برای کودکان و نوجوانان و به طور کلی خانوادهها در پی داشته است.
در چنین شرایطی بهترین راهکار، بهرهگیری از شیوههای مداخله جویانه است مداخله با هدف افزایش فرصتها و کاستن از تهدیدها، مداخله با هدف یافتن راهکاری مناسب در جهت نجات نوجوانانی که در سیاهچالههای فناوریهای نوین گرفتار شدهاند و آنها را به اعماق غار تنهایی و انزوا رهنمون کردهاند.
پژوهشگران بر این باورند که یکی از راهکارهای موثری که میتواند بر کاهش آثار تخریب رسانهها و وابستگی اعتیادگونه آنها بکاهد، زنده نگه داشتن مناسک، آداب و رسوم، ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده اجتماعی است.
قیود اجتماعی یک ابزار بسیار قوی برای کاهش مخاطرات و انحرافات است.
مناسک نوروز به دلیل برخورداری از ویژهگیهای خاص خود که زمینهساز همگرایی و تقویت کننده فضای احساسی، عاطفی و گفتگویهای چهره به چهره است، میتواند نقطه عطفی برای فاصله گرفتن از فضای مجازی و نزدیک شدن به واقعیت زندگی باشد.
از این رو ضرورت دارد در شرایطی که پاندمی کرونا در دو سال اخیر این انزواگزینی و واگرایی را دوچندان کرده است، مناسکها به ویژه آیین نوروزی را جدیتر بگیریم و در آشنایی کودکان با فرهنگ و کارکردهای نوروز بکوشیم و فضایی را فراهم کنیم تا به برکت این آیین دوباره لذت صمیمیت و درک واقعیتهای زندگی را بچشیم و بچشانیم. از نوروز به عنوان یک آئین که میتواند به دلبستگیهایمان بیافزاید، تعهدات اجتماعی رقم بزند، باورمند کند و اوقات فراغت را غنی نماید، بهره گیریم و از این فرصت برای تخفیف تهدیدها و آثار مخرب رسانههای آنلاین استفاده کنیم.
با تبریک سال نو امیدوارم در سال پیش رو به ارزشها، آداب و رسوم و آئینهایی که در جایگاه «قیود اجتماعی» میتوانند ما را در تربیت صحیح کودکان کمک کنند، استفاده بیشتری داشته باشیم. انشاءالله