جلال چراغی
کارشناس مسائل سیاسی منطقه
از ابتدای آغاز جنگ حماس و اسرائیل در 15 مهر ماه، یکی از موضوعات جدی در ارتباط با رویکرد کشورهای روسیه و چین در مقام دو قدرت بزرگ است. در مورد مواضع روسیه با محوریت تحولات اراضی اشغالی به خصوص فلسطین و غزه، چندان شاهد موضع قدرتمند یا متفاوتی از سوی مسکو نبودیم. اخیرا رئیسجمهوری روسیه در مواضع خود، غزه را به لنینگراد تشبیه کرد و گفت که مقاومت مردم لنینگراد موجبات سقوط نازیها را فراهم آورد. ولادیمیر پوتین در بخشی دیگر از اظهارات خود همانند گذشته موضع روسیه را تکرار و بر راه حل دو کشوری تاکید کرد. وی از سوی دیگر تحولات و روند جاری در اراضی اشغالی را نوعی شکست برای ایالات متحده دانست؛ به عبارت دیگر روسیه و اظهارات پوتین به نوعی علیه سیاست ایالات متحده در منطقه و در قبال فلسطین تلقی میشود اما در کل کنشگری روسیه و چین در خصوص پرونده فلسطین و غزه، چندان گسترده و موسع نبوده است.
برخی معتقدند که روسیه مایل به پایان جنگ در غزه نیست؛ چراکه این مساله باعث میشود توجه غرب حداقل در فاز رسانهای از روی مسکو برداشته شود. حال پرسش این است که آیا روسیه به دنبال تدارک یک ضد حمله یا پیشروی علیه اوکراین است که نیاز به انحراف افکار عمومی داشته باشد؟ به نظرم پاسخ این پرسش منفی است؛ چراکه هیچ تحرکی از سوی مسکو علیه اوکراین در فاز نظامی انجام نشده است. اینکه چرا چین و روسیه چندان جدی وارد پرونده فلسطین نمیشوند به این دلیل است که کرملین میخواهد در میانه و وسط ماجرا بایستد و جهتگیری علنی و مشهود در قضیه فلسطین نداشته باشد. در این میان باید توجه داشته باشیم که علناً یک واکنش مشخص و عملی از سوی پکن و مسکو در قبال پرونده فلسطین مشاهده نکردهایم و دو طرف همانند گذشته بر طرح دو کشوری تاکید کردند.
در این بین شاهد آن هستیم که روسیه به ورود ناوهای ایالات متحده در مدیترانه واکنش نشان داده است. مقامات نظامی آمریکا حرکت ناو آیزنهاور به سمت مدیترانه را تایید کردند و به همین دلیل معتقدم اگر این ناو و سایر تسلیحات و تجهیزات نظامی آمریکا وارد منطقه شود، روسیه موضع رسمیتر و تندتری را علیه ایالات متحده اتخاذ میکند؛ چراکه ممکن است کرملین ورود و استقرار این قبیل تسلیحات کلان در منطقه را به معنای نزدیک شدن ناتو به مرزهای منتهی به اوکراین و روسیه بداند. در مقابل، حماس هم انتظار دارد که روسیه واکنش و فعالیت بیشتری از خود نشان دهد که هنوز این اتفاق رخ نداده است.
از منظر حماس روسیه باید در سطح بینالمللی یک روند مشخص را به نفع فلسطین و جریانهای مستقر در غزه پیگیری کند و در سطح دیگر هم حمایتهای مختلفی را انجام دهد. لذا اگر قرار باشد میانجیگری در پرونده بحران فعلی غزه انجام شود، بدون شک کشورهای عربی مانند مصر، عربستان سعودی، اردن یا قطر در اولویت هستند و پس از آن اگر دولتهای عربی درخواست کردند، مسکو و پکن وارد این معادله خواهند شد که البته معتقدم چین تمایل چندانی نسبت به میانجیگری در این نوع از پروندهها ندارد.