وقتی دل دلواپسان کمی خنک می شود!

تلویزیون اسم خودش را رسانه ملی گذاشته ولی مگر قرار است هر مسمایی با اسمش هماهنگ باشد؟! مثلا بعضی از اصولگرایان اصرار دارند که حتما به آنها بگویند اصولگرا، ولی اگر بپرسی اصولی که شما به آن گرایش دارید چیست،
می گویند خدا پدرت را بیامرزد؛ اصولگرایی اسم ماست نه رسم ما! این داستان بر سازمان دراز و پهن (عریض و طویل سابق) صداو سیما هم صدق می کند؛ یعنی اگر چه اسمش رسانه ملی است ولی در عمل در خدمت بعضی دوستان عزیز است و آنها هر چه بگویند همان
می شود. نمونه اش هم برنامه «گفتگوی ویژه خبری» پنج شنبه این شبکه دو این سازمان عریض و طویل است که قرار بود با حضور علیرضا زاکانی، یکی از نمایندگان دلواپس مجلس و حمید بعیدی نژاد عضو تیم مذاکره کننده هسته ای برگزار شود ولی برادر دلواپس گفته که حاضر نیست با نماینده دولت پشت یک میز بنشیند!... البته حق هم دارد؛ او دلش می خواسته سعید جلیلی بیانیه خوان معروف مذاکرات سابق هسته ای رئیس جمهور شود و حالا اصلا نمی تواند ببیند که دیگران جای او را غصب کرده اند و رفته اند به جای بیانیه خواندن، توافق کرده اند. صداو سیما هم که اسمش رسانه ملی است ولی در عمل رسانه دوستان و آشنایان است، حرف برادر دلواپس را روی چشمش گذاشته و بعیدی نژاد را از پشت در استودیو دیپورت کرده و به خانه برگردانده تا زاکانی خودش تنهایی هر چه دل تنگش می خواهد بگوید . حالا ممکن است کسی بگوید چرا زاکانی قبلا نگفته که با نماینده دولت حاضر نیست در یک برنامه باشد تا این اتفاق نیفتد؟! که جواب آن معلوم است؛ آن وقت دیگر دل برادران که از رای نیاوردن جلیلی و توافق به شدت به دلواپسی و دلپیچه افتاده، خنک نمی شد؛ اما حالا بعیدی نژاد را به صداو سیما کشانده اند و دوباره به خانه برگردانده اند تا همه بدانند با دلواپس جماعت نباید رودررو شد! مسئولان صداو سیما هم که بندگان خدا اختیارشان دست خودشان نیست، مجبورند و تن داده اند به این درخواست؛ ضمن اینکه آنها هم بالاخره هنوز داغداررای نیاوردن سعید جلیلی هستند و این جوری دل آنها هم کمی خنک شده است ... و این وسط چیزی که اصلا برایشان اهمیت ندارد این است که اعتبار این رسانه روز به روز کمتر و کمتر می شود ...