مسعود یوسفیروزنامه نگار
yousef44@yahoo.com
سرانجام ماراتن مبارزات انتخاباتي دوازدهمين دوره رياست جمهوري اسلاميايران به پايان رسيد و حجت الاسلام حسن روحاني پيروز اين مبارزه شد و براي بار دوم به منصب رياست جمهوري دست پيدا کرد . در ابتداييترين و سادهترين حالت، پيروزي روحاني را بايستي در دفاع نسبتا خوب او از عملکرد گذشته و داشتن برنامه براي آينده دانست؛ همان چيزي که پاشنه آشيل و نقطه ضعف برنامههاي مبارزاتي رقيبان روحاني محسوب ميشد. يکي از برجستهترين موضوعاتي که در مبارزات انتخاباتي اين دوره وجود داشت، باور مردم به تاثيرگذاري راي شان بود. مردم کاملا به اين باور رسيده بودند که راي شان ديده ميشود و مشارکت آنها در انتخابات و آمدن شان به پاي صندوقهاي راي بي نتيجه نخواهد بود. براي همين هم با مشارکت حداکثري آمده بودند تا به کانديداي مورد نظرشان راي بدهند و او را به پيروزي برسانند. از اين منظر ميتوان به اين کلام رهبري تمسک جست که نتيجه انتخابات هرچه که باشد مردم پيروز هستند. به اين ترتيب واز پس تقريبا چهاردهه که از پيروزي انقلاب اسلاميايران ميگذرد، امروزه ميتوانيم شاهد اين مدعا باشيم که مردمسالاري و حاکميت دمکراسي و به تبع آن استفاده عقلاني از ابزار راي جاي خود را باز کرده است و اين ابزار يعني برگزاري انتخابات و راي گيري با همه کاستيهايي که ممکن است داشته باشد، در عين حال شاخصه خوبي براي ارزيابي حاکميت قانون و مردمسالاري در جامعه ايران اسلامياست. اين مرحله و اين دستاورد البته به آساني فراچنگ نيامده است و با گذر پررنج و دادن قربانيها و ايثارگريهاي بسيار اين مردم در مهلکههاي نفس گير و هراس انگيز فراهم شده است و به همين انگيزه بايستي اين دستاورد را پاس داشت و از آن به خوبي و با همه وجود مراقبت کرد. در سوي ديگر اين کارزار نفس گير، رسانهها وجود داشتند که نقش و تاثيرگذاري بي بديلي در اين آزمون بزرگ داشتند. بي بديل به اين معنا که از جهتي هيچ ابزار يا وسيله ديگري نميتواند جانشين رسانههاي گروهي باشد. در تحليل اين نکته بايد افزود اگر شفافيت حاکم باشد و همه مردم دسترسي عادلانه و دموکراتيک به اطلاعات داشته باشند، آن گاه نتايجي که رقم ميخورد بيش از هرزمان ديگري به صلاح و صواب نزديک تر است و اين همان اتفاقي بود که در دوره اخير انتخابات رياست جمهوري رقم خورد. در اين بين البته برخي ناخبرنگاران و رسانههايي که از سر غرض هنرها را نميديدند نيز بودند که براي پرداختن به عملکرد ناصواب آنها مقال و مجال ديگري لازم است.پيروزي و شکست از جلوههاي شگفت انگيز و در عين حال حيات بخش خلقت است. در يک سو فرد يا گروه پيروز قرار دارد که سرمست از باده ناب و سکرآور پيروزي بر زمين و زمان فخر ميفروشد و ميخواهد به هر قيمت که شده از اين پيروزي مراقبت کند و آن را از دست نگذارد. در سوي ديگر فرد يا گروهي قرار دارد که شکست خورده و قافيه را باخته است اما او نيز در خود فرو ميرود و به تامل مينشيند تا ببيند که در کجاي نامه اعمالش قصور ورزيده و کم کاري کرده است تا براي وهله و مرحله بعد به جبران برخيزد و با رفع عيبها و نقصها، اين بار او حاکم ميدان شود و عرصه پيروزي را از رقيب باز پس بگيرد. پيروزي حسن روحاني همانطور که گفته شد نتيجه و حاصل دفاع نسبتا خوب از عملکرد گذشته و داشتن برنامه براي آينده است. اين پيروزي را به همه مردم ايران که روحاني رييس جمهور همه آنهاست تبريک و خجسته باد ميگوييم و اميدواريم دولت دوازدهم در قبال خلق حماسه حضور گسترده همين مردم، به انتظارات آنها به خصوص در عرصه اقتصاد، رفع بيکاري، اشتغالزايي و عمل به وعدههايي که در حين مبارزات انتخاباتي قول به اجراي آنها داده بود، پاسخي درخور و سزاوار بدهد.