ایلیا پیرولی
روزنامه نگار
ilyapirvali@gmail. Com
اقتصاد آزاد یا آزادی اقتصادی اگر چه میتواند مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد را فراهم کند و دولت را از حالت تصدی گرایی بر بخشهای مختلف اقتصادی به یک اهرم نظارتی تبدیل کند، اما دارای زوایای پنهانی است که در صورت عدم اجرای درست آن، اقتصاد دریک باتلاق انحصار گرایی فرو خواهد رفت.
اگر به اقتصاد حال حاضر کشور نگاهی بیندازیم به خوبی مشخص میشود که در دام همین موضوع افتاده است. موضوعی که طرفدران اقتصاد آزاد هنگام تدوین برنامه اول توسعه در سال ۱۳۶۸ اندیشههای خود را در آن گنجاندند و از همان زمان تا کنون این نوع اندیشه، اقتصاد را به تسلط خود درآورده است.
حالا چرا اقتصادایران به این روز افتاده است باید بیشتر در این مورد کنکاش شود. براساس آموزههای آزادی اقتصادی، نوعی از آزادی حقوقی و اعتباری است که منتج به فعالیت در بخش اقتصاد میشود. اما موضوعی که تدوین کنندگان این نوع سیاستگذاری از آغاز تا کنون نادیده گرفتهاند، مسئله بومی کردن این نوع روش در کشور بوده است. آنچه که حاقههای سرمایه داری در ایران ایجاد کرده اند، نه تنها اقتصاد را در یک چرخه یک قطبی و بعضا چند قطبی محصور کردهاند، بلکه موجب شدهاند که فساد ساختاری نیز در کشور نفوذ کرده و اقتصاد مولد به حاشیه برانند. اگر در کشورهای دیگر تبانی و انحصار گرایی وجود دارد در تولید آن اقتصاد پدیدار هست اما در کشور ما اینگونه نیست، بلکه گروههای انحصار گرا با حضور در بخشهای واسطهای و غیر مولد تنها به سودآوری و منافع خود فکر میکنند.
در حال حاضر، نگاه سرمایه داری در کشور به صورتی در حال اجراست، تنها افزایش ثروت را بر اساس شرایط موجود حاکم بر اقتصاد در نظر گرفتهاند و تنها منافع خود را درسود جویی میدانند. اکنون که اقتصاد در یک رکود عمیق از سالهای گذشته تا کنون به سر میبرد، این نوع نگاه همچنان در این اقتصاد فشل زده جولان میدهد.
به طور کلی، اکنون به جای اینکه سرمایه داری در کشور از ظرفیتهای موجود در تولید و اقتصاد استفاده بهینه کند، در خدمت تامین منافع انحصار گرایان غیر مولد قرار گرفته است.