مریم کاظمی
مدیرمسئول ماهنامه دنیای بازنشسته
بحران ادامهدار کرونا، بروز پیکهای پیدرپی و افزایش تأسفبار آمار مرگومیر، علاوه بر تأثیرات عمومی که بر جنبههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و... بر جای گذارده است، موجب لطمه و آسیب جدی به اقشار مختلف مردم بهویژه بازنشستگان گردیده است این آسیبها از ابعاد مختلفی قابلبررسی و تحلیل است درواقع همه پزشکان و سازمانهای داخلی و بینالمللی مرتبط با موضوع سلامت بر این نکته اتفاقنظر دارند که افراد پا به سن گذاشته در برابر این ویروس آسیبپذیرتر بوده و احتمال آلودگی و ابتلای آنان بالاتر است.
این در حالی است که بنا بر آمارهای اعلامشده، بیش از 80 درصد جمعیت بازنشستگان کشور حداقل به یک بیماری زمینهای مبتلا هستند. بهعنوانمثال بیماریهایی نظیر دیابت، فشارخون، مشکلات قلبی عروقی، افزایش کلسترول، اسیداوریک و... که ریسک درمان در ابتلا به کرونا را افزایش میدهد، بهوفور در این گروه از افراد دیده میشود. از طرف دیگر مراجعه این افراد به درمانگاهها و بیمارستانها به دلیل آلودگیهای محیطی و حجم مراجعات بیماران کرونایی تبدیل به چالش بزرگی برای آنها شده است. خانواده این افراد مانع از تردد و مراجعه بازنشستگان به این مراکز میشوند و آزمایشها و چکابهای سالیانه آنها هم به تأخیر میافتد یا اصلاً انجام نمیشود. برخی از افراد نیاز مبرم به انجام عملهای جراحی دارند آنهم به دلیل ترس از بیماری کرونا و استرسهای ناشی از آن به تعویق میافتد.
کرونا ویروس از جنبهای دیگر نیز موجب رنجش و ایجاد مضیقه برای بازنشستگان شده است. به عبارتی پیامدهای همهگیری کرونا و بهتبع آن وضع پروتکلها و کاربست توصیههای مربوطه موجب گردیده تا این قشر از بسیاری از خدمات موردنیاز خود که از طریق پرستاران، ارتباط دائمی با اعضای خانواده، برقراری ارتباط عاطفی با فرزندان و رفقا و... تأمین میشد، دچار محدودیت گردد و این امر زمینهساز آسیبهای روانی بیشمار نظیر افسردگی، انزوا، بدخلقی و.... شده است. برای مثال درگذشته آنها با تردد در پارکها و همصحبتی با همسالان خود، روحیه و شرایط روانی بهتری داشتند و از اعتمادبهنفس و شادی بیشتری برخوردار بودند.
ازاینرو محدودیتهای فوق موجب شده است تا بخشی از تأمین نیاز بازنشستگان و سالمندان عزیز دچار مشکل جدی شود، چراکه نزدیکان و افراد خانواده با در نظر گرفتن ملاحظات پروتکلهای بهداشتی، دیدوبازدیدهای خود را محدود یا حداقل فاصله زمانی آن را افزایش دادند و این امر به محروم شدن سالمندان از حمایتهای عاطفی و برخی از مراقبتهای جسمی منجر شده است. درگذشته فرزندان بیشتر به والدین خود سر میزدند و به آنها رسیدگی میکردند و از احوالات جسمی و روحی روانی آنان بیشتر باخبر بودند.
واقعیت نامبارک دیگری که کرونا برای بازنشستگان رقمزده، این است که غالب بازنشستگان در زندگی روزمره خود به دلیل عدم تکافوی مستمری و حقوق دریافتی در مقابل هزینهها و مخارج زندگی، ناگزیر هستند بعد از دوران بازنشستگی، شغل دومی را برای خود برگزینند که در شرایط کرونایی غالب این مشاغل نیز یا تعطیلشدهاند یا اقدام به تعدیل نیروهای کار نمودهاند، این اتفاق فشار مضاعفی را ازنظر معیشتی برای بازنشستگان در پی داشته و این در حالی است که تورم افسارگسیخته نیز این فشار را دوچندان نموده است.
با این توصیف میتوان وضعیت نگرانکننده قشر بازنشسته را در دوران اپیدمی کرونا تصور نمود. مشکلات معیشتی و تنگناهای اقتصادی، ناملایمات روحی و روانی، دلتنگی و تنهایی، کاهش ارتباطات اجتماعی، همه و همه هشدارهای جدی است که مسئولان محترم بهویژه صندوقهای بازنشستگی باید در کوران مشکلات، این قشر آسیبپذیر را فراموش نکنند، مسائل آنها به حاشیه نرود و برای رفع مشکلات آنها اقدام نمایند.
فرزندان باید در این دوران بیشتر از گذشته والدین خود را حمایت کنند و از وضعیت اقتصادی و روحی و روانی آنها مطلع باشند. مسئولین امر در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید بدانند که شرایط کرونا شاید تا چند سال آینده ادامه داشته باشد، بنابراین نباید از وضعیت جسمی و سلامتی بازنشستگان و سالمندان غافل شد و با در نظر گرفتن برنامههای بلندمدت مثل پزشک خانواده به بررسی مشکلات جسمی و بیماریهای این افراد بپردازند و درنهایت محلهایی در بیمارستانها مختص رسیدگی به آنها در نظر گرفته شود. نباید در لابهلای مشکلات و فشارهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، قشر آسیبپذیر سالمندان و بازنشستگان فراموششده و نادیده گرفته شوند.