کد خبر: ۲۴۴۲۱
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۴ - ۰۶:۴۷
شاید کسی نداند اولین کسی که به عنوان دست فروش وارد واگن های متروی تهران شد چه کسی بود و چه می فروخت؟ اما او همان کسی بود که باعث گسترش قارچ گونه پدیده دستفروشی در مترو شد.
چند سالی است که از دختران و پسران خردسال تا دختران و پسران جوان و نوجوان و حتی زنان و مردان پیر و گاه از کار افتاده با کیسه و گونی و ساک و کوله پشتی ایستگاههای مترو را به امید فروش اجناس خود و کسب در آمدی از این راه، در می نوردند. در بساط این فروشندگان سیار از شیر مرغ تا جان آدمیزاد هرچه که سبک و قابل حمل باشد پیدا می شود. از جوراب و البسه گرفته تا لوازم آرایش و بهداشتی و حتی خوراکی ... همه چیز هست با قیمتهایی که هر مشتری را جذب می کند.
ارزان و کم قیمت! از هزار تومان تا حداکثر 15 -20 هزار تومان کالاهای مختلفشان را عرضه می کنند. نکته قابل توجه تعداد روز افزون این فروشندگان است که گاهی آنقدر در واگن ها زیاد می شوند که باید برای تبلیغ اجناس خود منتظر تمام شدن تبلیغات همکار فروشنده شان بمانند! و گاهی صداهایشان با صدای بلندگوی اعلام مسیر داخل مترو و همهمه مسافران چنان در هم می پیچد که صدا به صدا نمی رسد و اگر ناغافل تلفنت زنگ بخورد ترجیح می دهی به جای داد زدن اصلا جواب طرف را ندهی تا وقتی که از مترو پیاده شوی.
بعضی از این فروشندگان ظاهری بسیار شیک و مرتب دارند تا جایی که با خودت می گویی چرا با این سر و وضع فروشندگی می کند؟! و بعضی آنقدر زار و نزار که دلت به حالشان می سوزد و عده ای هم تقریبا با بسته ای چسب زخم یا دستمال کاغذی و خواندن روضه ای در مورد مریضی فرزند و بیکاری شوهر به صورت غیر رسمی تکدی گری می کنند تا فروشندگی!
گاهی دلت می سوزد و با خودت فکر می کنی اگر ناچار نبودند این وسایل را آن هم در میان شلوغی و ازدحام مترو از صبح تا شب از این خط به آن خط نمی کشیدند و صدها بار یک جمله تکراری را برای مسافرین قطار تکرار نمی کردند!
اما وقتی نیمه دیگر ذهنت بیدار می شود و می بینی اجناسی را که به کمترین قیمت توسط آنان دست به دست می شود و معلوم نیست با چه کیفیتی و از کجا تهیه شده و اینکه تردد و دستفروشی بدون مالیات و اجاره مغازه آنها در حقیقت ضربه ای است برای فروشندگان صاحب مغازه و جواز و اسم و رسم شهر و خیابان! برافروخته می شوی از اینکه چرا هیچ نهادی جلوی آنها را نمی گیرد؟و چرا به همین راحتی موجب سلب آرامش مردم می شوند؟

در اینکه اکثر این فروشندگان از سر نیاز دست به انجام این کار خسته کننده و طاقت فرسا می زنند شکی نیست. خیلی هایشان حتی تنها منبع درآمد خانواده اند و اگر این کار نباشد شاید به راههای نامناسبی کشیده شوند. پس چه باید کرد؟

از چند روز پیش زمزمه جمع آوری دستفروشان مترو دهان به دهان بین اهالی این صنف می چرخد و بعضی ها را نگران و بعضی ها را براق کرده که ما باز هم می آییم و می فروشیم!

این وسط حق با کیست؟ کاملا درست است که شهرداری و سازمان مترو با نصب بنرها و شعارهایی که این روزها از بلندگوهای مترو پخش می شود دست به کاری درست در راستای آرامش شهروندان و جلوگیری از فروش اجناس بی کیفیت به مردم زده اند اما بهتر است کمی بلند نظرانه تر اندیشیده شود و به جای جمع آوری کامل آنها از خطوط مترو محلی در مراکز پرتردد شهر برای استقرار و فروش اجناس توسط این قشر که اکثرا خانمهای آبرومند و خانواده داری هم هستند که دوست ندارند شناسایی شوند در نظر گرفته شده و آنها را از فروشندگی در واگنهای مترو به محلی مناسب و آبرومند در نقاط مختلف شهر هدایت کنند تا علاوه بر تامین آرامش مترو سواران، از کسب آبرومند عده ای شهروند دارای عزت نفس که می خواهند با کارشان روی پای خود بایستند جلوگیری نشده و زمینه ها برای گرایش آنها به راههای ناهنجار فراهم نشود.

به امید آنکه این طرح شهرداری با هدایت هدفمند طوری ساماندهی شود که هر دو قشر از اجرای آن احساس رضایت و امنیت و آرامش کنند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار