روزنامه تجارت- آرين مهرپور؛ به
واقع رویکرد ارزشیها به این دو هنر از همان ابتدای مواجهه تا به امروز در
بستری از شک و سوءتفاهم بنا شده است. این شک و سوءتفاهم همانگونه که بارها
نیز به آن اشاره شده بیش از جنبههای موثر اصلاحگری به سویههایی
بازدارنده از عملکردها رسیده است که شاید نیت سالمی چون صیانت از ارزشها
را بتوان در قالب این فرهنگ رفتاری رشد یافته در منتقدان وزارت ارشاد در يك
سال و نيم گذشته رصد کرد اما مضراتش بیش از ثمراتش بوده است.
یکی از
زیانهای حاصل از این رفتارها ایستایی فرهنگ و هنر و رکود انگیزه در اهالی
دو هنر سرگرم ساز و باب طبع عموم یعنی سینما و موسیقی است که بیش از هرچیز
بر فرهنگ خشن و خشک حاکم بر مناسبات اجتماعی رنگ می پاشد.به واقع وقتی
سینمایی ناهمسو با شعار اصلی دولت یعنی نشاط آفرینی را در جشنواره سال
گذشته فیلم فجر مشاهده کردیم بیش از پیش به چالشهای رویارویی برخی نیروهای
ارزشی با سینما پی می بریم. این سینما تنها در براوردی خوش بینانه می
تواند به میزان 10 درصد تولید خود با واکنش همراهانه مخاطب روبرو شود. حال
این سوال پیش می آید که چرا از سینمای پررونق دهه 60 و 70 به این سینمای کم
بازده و تا حدودی ایستا در خلق سوژه و ناموثر در فرهنگسازی رسیده ایم؟
سوال دیگر اینکه وقتی امنیت فضاهای فرهنگی و هنری را با مانورهای ارزشی
نمایانه به چالش می کشانیم کدام سویه از اصلاحگری مدنظرمان بوده است؟با
توجه به کارکرد مهم دو حوزه سینما و موسیقی در مناسبات فرهنگی جهان امروز
با دو منتقد سینما، یک تحلیلگر مسائل سیاسی و فرهنگی و یک استاد دانشگاه
گفت و گو کرده ایم که در ادامه از نظرتان می گذرد.
احترام به یاد و خاطره سینماسینما
تبلور رویاها و خاطرههای قشنگی است که در اذهان نسلها باقی مانده و
خواهد ماند. این جمله ابتدایی یکی از اعضای انجمن منتقدان و سینمایی نویسان
کشور است. فرهاد خالدار با اشاره به تاثیرات مهمی که سینمای ایران بر
فرهنگ اجتماعی گذاشته است، افزود: سینما در ایران پس از انقلاب روی دیگری
نشان داد. دیگر از بداخلاقیهای بصری روی پرده خبری نبود و به دلیل شرایط
فرهنگی حاصل از جنگ تحمیلی نبض ارزشها در جامعه می زد.
وی ادامه داد:
سینما در دهه اول پس از انقلاب، هم به فرهنگ دفاع مقدس توجه داشت و هم
توانست در حوزه سرگرم سازی قدمهای مهمی را بردارد. در آن دوره، هم
فیلمهای همسو با ایدئولوژیهای مقبول نظام انقلابی ایران ساخته می شد و هم
فیلمسازان ایده آلهای خود را به تصویر می کشیدند.خالدار اضافه کرد: این
موقعیت در شرایطی حاصل شد که سینما مخالف خوانهای بیشتری داشت و تحت هدایت
یک سیاست گذاری اصولی تحت عنوان حمایت، هدایت و نظارت یا همان سینمای
گلخانه ای قرار داشت.این منتقد سینما ادامه داد: در آن جو سینمای ایران رشد
کرد تا به این درخت تنومند برسد. هرچند هر از گاهی نیاز به هرس آن حس می
شد اما با این وجود توانست در فرهنگسازی اجتماعی و بازتاب مناسبات روز
گامهایی رو به جلو بردارد. خالدار تاکید کرد: با توجه به همین کارکرد در
خاطره سازی برای جامعه است که همگان باید به احترام یادها و خاطرههایی که
سینمای ایران در ذهن هریک از ما نشانده است کلاه از سر برداریم.این روزنامه
نگار سینمایی با اشاره به خاطرات پررنگی که از موسیقی در سینما به یاد
دارد گفت: موسیقی گاه چنان بر متن آثار سینمایی می نشیند که نمی توان آنها
را از هم تفکیک کرد و از اینروست که دو فیلم سنتوری و مکس با تلفیق
هوشمندانه روایتشان با موسیقی توانستند شوق مخاطب برای تماشا را
برانگیزانند.
وی از نهادها و دستگاههای اجرایی و قانون گذار خواست تا
با رصد دقیق تحولات روز، بستری سالم از تفریح در دو حوزه سینما و موسیقی را
برای خانوادههای ایرانی ایجاد کنند.
آش شورنقد به سینماانتقاد اگر
از کانال درستی مطرح شود سبب پویایی یک نهاد خواهد شد اما نقدهای این
روزها به سینما چندان منطقی به نظر نمی رسد. این جمله ابتدایی مجتبی
اردشیری عضو انجمن منتقدان و سینمایی نویسان کشور است.
وی با تبیین
چارچوبهای نقد به هنر هفتم افزود: سینما را هم به لحاظ گونه روایی و هم
تاثیری که بر مخاطب می گذارد باید مورد توجه قرار داد اما برخی بدون توجه
به ماهیت هر ژانر در انتقال پیام تنها انچه از یک فیلم درک می کنند به
عنوان ملاک سنجش قرار می دهند و از نظر اکثریت غافل می شوند.اردشیری
مخالفان و منتقدان را به بازبینی آرایشان درباره سینمای ایران دعوت کرد و
گفت: باید با تزریق آرامش به سینماگران و همراهی با برنامههای وزارت ارشاد
در جنگ فرهنگی این دوران که غرب بر ضد ارزشها به راه انداخته است جبهه
متحد تشکیل دهیم.وی رویکرد انتقادی برخی نیروهای مذهبی به سینما را ناشی از
قرائت ناهمخوان با متن فیلمهای سینمایی دانست و افزود: هر شخص برای خود
زاویه دیدی دارد که بر مبنای آن پدیدهها را می سنجد اما ذات سینما به گونه
ای است که باید دید فردی را به اصلاحات سینمایی مجهز کرد.اردشیری ادامه
داد: از مخالفان و منتقدان سیاستهای سینمایی وزارت ارشاد می خواهم تا با
تخصص و تعهد به سینما بنگرند و تنش را از سینما دور کنند.
تمکین به رای ارشادمهدی
آقایی فعال فرهنگی و قرآنی نیز در این گفت و گو تاکید کرد: گاه احساس می
شود سینما در تضاد با منافع عمومی گام بر می دارد و به همین دلیل با آن
مخالفت می شود در حالی که این موضع گیریها چندان منطقی به نظر نمی رسد.
وی
ادامه داد: باید با تحولات جهان مدرن با فکری مدرن رویارو شد و از سینما و
کارکردها و اثرات مثبتی که بر رشد فرهنگ دارد غافل نبود.کارشناس ارشد
روابط بین الملل به موج اسلام هراسی و ایران هراسی به راه افتاده در
دهههای اخیر با استفاده از سینما اشاره کرد و افزود: باید در جواب به
هتاکیهای رسانه ای هوشمندانه عمل کرد و از برخوردهای احساسی پرهیز داشت تا
به موفقیت رسید.آقایی با انتقاد از رویههای به راه افتاده بر ضد سینما و
موسیقی گفت: هنگامی که به یک فرد برای راهبری وزارتخانه ای استراتژیک چون
فرهنگ و ارشاد اسلامی اعتماد می کنیم زیبنده نیست که از اهرم فشار برای کند
کردن برنامههای وی استفاده کنیم.وی به موضع گیریهای ضد سینمایی برخی
افراد اشاره کرد و ادامه داد: تلقی برخی از ارزشهای دینی و اخلاقی به گونه
ای خامدستانه و سطحی است که راه را بر هرگونه اقدام اصولی می بندد.آقایی
اظهار کرد: نقد به سینما باید از جنس این هنر باشد تا اثر بخشد، اما با
رویههای جاری نه تنها به افق روشنی از سینما نمی رسیم بلکه انگیزه
فیلمسازی را از بین می بریم و سینمای بی خاصیتی را رشد می دهیم که نه توان
مقابله با مواج ماهواره را دارد و نه استقبال چندانی از آن به عمل خواهد
آمد.وی راهکار برون رفت از این بحران را تمکین به رای ارشاد برشمرد و گفت:
با احترام به رای وزارت فرهنگ و ارشاد و دوری از تنش آفرینی، اتهام زنی،
سوءنظر و تردید نسبت به عملکرد ارشاد فضایی خوب را در حوزه فرهنگ و هنر
ایجاد کنیم.
اصالت هنر را باور کنیمامروزه موج مدرنیته همه
حوزهها را درنوردیده و حوزه فرهنگ و هنر نیز از آن مستثنی نیست. این جمله
را حجت الاسلام و المسلمین مهدی احمدی استاد دانشگاه بیان کرد و افزود: هر
جلوه از آفرینش و هستی الهام بخش انسانهایی است که به معناهای بلند می
اندیشند و فریفته ظواهر نمی شوند.وی ادامه داد: سینما جلوه ای منحصر به فرد
از هنر مدرن است که آنچنان که باید نتوانسته ایم با آن ارتباط مناسبی پیدا
کنیم.این استاد دانشگاه دلایل مخالف خوانیهای اخیر با سینما را ناتوانی
در شناخت و تحلیل کارکردهای این هنر برشمرد و اظهار کرد: برخی مواقع بدون
تحلیل تحولات روز به مخالفت با پدیدهها می پردازیم که هم حالتی فرسایشی را
بر عملکرد آن حوزه ایجاد می کند و هم سطح تاثیرگذاری آن کاهش می یابد.وی
از نیروهای ارزشی خواست تا با دیدی عمیق به تحولات سینما بنگرند و ندانسته و
از روی ناآگاهی به نقد یک فیلم سینمایی نپردازند.احمدی افزود: سینما را با
همه داشتهها و نقاط ضعفش ارزش بگذاریم و اصالت آدمهایش را محترم بدانیم.
جمله آخراین
گفت وگوها بازهم این نکته را نشان داد که اگر با دیدی معتدل و فراگیر،
پدیدهها را ارزیابی کنیم به نتایج مناسبی دست خواهیم یافت.
با توجه به
این نکته است که می توان این جملات را در پایان اشاره داشت که کاش ذهن آدمی
دکمه فلاش بکی داشت تا به زمان گذشته برگردد و خطاهای گذشته را با چشم خود
ببیند و سپس مجدد به اکنون بازگردد و از آنچه در گذشته دیده است، عبرت
گیرد و مانع جدیدی بر سر راه اصلاح امور قرار ندهد. سینمای امروز ما دقیقا
از همین منظر قابل بررسی است. کلید بازگشتی در ذهن سیاست گذاران و متولیان
فرهنگی نیست و معترضان به وضعیت کنونی سینما نیز از لحاظ دیده بصیر در سطح
نازلی قرار دارند.بهتراست در برخورد با عرصه فرهنگ و هنر نگاهی فرهنگی داشت
نه حزبی، نه سیاسی و نه منفعت گرا. بپذیریم سینماگران دل در گروی عشق به
جامعه ایران داشته و دارند و با وجود تمامی محدودیتها همچنان تحفههایی
خوب را به مخاطب عرضه می کنند اگر حصارها مانع رسیدن پیام معرفت سینماگران
به جامعه نشود.
سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس در گفت وگو با «تجارت»:
شبهه
رویارویی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
دولت تدبیر و امید از آن روزی مطرح شد که برخی اعضای این کمیسیون بدون
درنظرگرفتن جایگاه سخنگوی کمیسیون فرهنگی در بازتاب نظرات درونی اعضایش، به
صورت انفرادی با خبرگزاریهای مختلف مصاحبه می کردند و آرای خود را به
عنوان نظر جمعی کمیسیون فرهنگی مجلس در حوزههای مختلف فرهنگ و هنر مطرح می
کردند.
بدیهی است در این شرایط نظرجامعه نسبت به مواضع کمیسیون فرهنگی
مجلس تشکیک می شد. با این پیشینه تصمیم گرفتیم تا با توجه به شعار سال
جاری به درک مناسبی از مواضع کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نسبت به
فعالیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ویژه در حوزه سینما برسیم.
برای
این منظور بهترین گزینه، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس است که به نوعی جعبه
سیاه کابین نظارتی نظام بر حوزه فرهنگ و هنر محسوب می شود. آنچه در پی می
آید گفت و گوي "تجارت" با حجت الاسلام «سید علی طاهری» است که خواندنش می
تواند مرزهای جدیدی را در تعامل میان مجلس و وزارت ارشاد در سال جدید
بگشاید.
- نامگذاری سال جدید تا چه میزان در روابط مجلس و دولت تاثیرگذار است؟مجلس
نهادی ناظر و قانونگذار است و در مسیر اجرای برنامههای دولت در حوزههای
مختلف می تواند مشورتهای تصمیم ساز خوبی را بدهد. بدیهی است مردم در سال
جدید انتظار دارند تا همدلی و همزبانی این 2 نهاد مهم در بهبود شرایط زندگی
عمومی نقش آفرین باشد و این انتظار می رود که در سال جدید از حاشیهها و
تنشهای پیش آمده در سال گذشته دور شویم و مجلس و دولت به نقش حاکمیتی هم
احترام بگذارند.
- البته تعبیر احترام به نقش حاکمیتی دولت و مجلس از
سوی برخی نمایندگان مجلس در سال گذشته نادیده گرفته شد. تا چه میزان با این
تحلیل موافقید؟قبل از این که به سوال شما پاسخ دهم این پرسش را مطرح می کنم که این نادیده گرفتن در کدام حوزهها صورت گرفت؟
-
منظورم حوزه سینما و مواضع وزیر ارشاد است که بیشترین تنشها را از سوی
برخی نمایندگان تجربه کرد. این موضوع را که نمی توان کتمان کرد؟البته
من از زاویه دیگری به موضوع نگاه می کنم. بین ابزارهای هنری، سینما
تاثیرگذاری بیشتری دارد و به همین دلیل حساسیتها نسبت به تولید محتوا در
آن بالاتر است. از این رو ناخواسته حواشی پررنگتر از متنی درباره تعامل
مجلس و دولت در حوزه سینما در رسانهها مطرح می شود.
- با این پیشینه
پرحاشیه که از سینما در سال گذشته به جا ماند چگونه در نهادینه سازی شعار
سال جدید می توان برای سینما کارکرد قائل شد تا از برونداد آثار سینمایی
نهال تعامل سازنده دولت و مجلس برمبنای همدلی و همزبانی شکوفه بزند؟طبیعی
است سینما ابزار مهمی در ترویج همدلی و همزبانی در میان جامعه و مسئولان
است. به نظر بنده مناسب است تا وزارت ارشاد و نهادهای دینی ایدههایی
برمبنای ارزشهای مورد تائید نظام به هنرمندان ارائه دهند تا ظرف سینمای
ایران بتواند پوشش مناسبی به مفاهیم مختلف بدهد. زیرا اکنون سینمای ارزشی
جایی در تولیدات سینمای ایران ندارد.
- فکر نمی کنید شاید دلیل اصلی
تولید نشدن یا ظرفیت محدود تولید در این حوزه بی مخاطب بودن این جنس آثار و
نبود کارگردانی قوی در این حوزه برای دراماتیزه سازی مفاهیم ارزشی باشد؟این دیدگاه که سینمای ارزشی بی مخاطب است قبول ندارم....
-
اما پیشینه این جنس از سینما در دهه اخیر نشان می دهد که حتی با حمایتهای
همه جانبه هم نتوانسته اند سرمایه تولید خود را برگردانند چه برسد به این
که بخواهند به سود برسند؟
بحث این سینما اصلا سوددهی نیست بلکه انتقال مفاهیم و پیامهای ارزشی است و دولت باید بودجه ای برای ساخت این آثار کنار بگذارد.
- آیا مجلس حاضر است در ازای ساخت این آثار بودجه فرهنگ و هنر را افزایش دهد؟این
بحث فراتر از بودجه مصوب مجلس برای هزینه در حوزه فرهنگ و هنر است و به
نظرم دولت و نهادهای علاقه مند به سرمایه گذاری در این حوزه باید توان
حمایتی خود را مصروف به رشد این آثار کنند.
- کارکرد تولید چنین آثاری
که از قرائن و شواهد پیداست مخاطبی در سالنهای سینما نخواهند داشت آن هم
با توجه به شرایط اقتصادی کشور چه می تواند باشد؟بحث کارکرد این جنس
سینما همانگونه که در ابتدای بحث گفتم تقویت پایههای معرفتی و ارزشی جامعه
است. به واقع از طریق ساخت این آثار می توان نگره ارزشی نظام اسلامی را
بازتعریف و بازتبلیغ کرد.
- یعنی قائل به کارکرد ایدئولوژیک برای سینما هستید؟به
هرحال نظام اسلامی برای سینما هزینه کرده است و این انتظار که سینما در
مسیر خواستهها، اهداف و آرمانهای انقلاب گام بردارد منطقی است.
- به بحث نقش سینما در ترویج همدلی و همزبانی برگردیم. چگونه می توان از نقش راهبردی سینما در تحقق شعار سال بهره برد؟وزارت
ارشاد با در نظرگرفتن مشوقها و تسهیلات ویژه برای نویسندگانی که در زمینه
شعار سال ایده ساخت فیلم ارائه دهند، می تواند سینماگران علاقه مند به کار
در این زمینه را جذب کند و آثاری درباره فرهنگ همدلی و همزبانی بسازد.
-
البته قبل از طرح این عنوان برای شعار امسال فیلمهای سینمایی و
مجموعههای تلویزیونی با توجه به همین فرهنگ پسندیده(همدلی و همزبانی)
ساخته شد که بسیار هم تاثیرگذار بود و با استقبال بالای مخاطبان روبرو شد.
پس آیا این موضوع که سینماگر را به مشوق عادت دهیم تا برمبنای خط فکری جبهه
انقلاب اسلامی فیلم بسازد زیرسوال بردن کارکرد فرهنگسازی پویا در سینما
نیست؟به نظرم سینما قابلیت بالایی در کمک به مواضع جبهه انقلاب اسلامی
دارد اما اینکه چرا حتی کارگردانانی هم که به خط گفتمانی انقلاب اسلامی وصل
هستند کمتر در این حوزه فعالیت می کنند از مواردی است که باید حتما آسیب
شناسی شود و در کارگروههای مشترک مجلس و وزارت ارشاد مورد بررسی قرار
گیرد.
- به نظرتان با این کارگروه می توان به روزی رسید که هیچ فیلم سینمایی در خط اکران متوقف نشود؟یکی
از اشکالات مهم سینمای ایران در وضعیت کنونی این است که وقتی فیلم ساخته
می شود فرسنگها با آن سناریوی اولیه ای که به شورای پروانه ساخت ارائه شده
است فاصله دارد. به واقع فیلمساز در فرایند تولید آنچه را که دوست دارد می
سازد و به فیلمنامه مصوب وفادار نمی ماند.
- فکر نمی کنید قدری نگاه سیاه به عملکرد سینماگران دارید؟این
نگاه غالبی است که در بدنه ارزشی نسبت به سینمای ایران وجود دارد و نگاه
شخصی بنده این است که می توان با طراحی چارچوبهایی برای فعالیت سینماگران
آنها را در مسیر تولید فیلمهایی همسو با اهداف نظام اسلامی حرکت داد.
- این همسوسازی سینماگران با اهداف نظام اسلامی در چه قالبی به صورت پایدار باقی می ماند؟می
توان به سینماگران، فیلمنامههایی با موضوع ارزشهای مورد قبول نظام
اسلامی پیشنهاد داد و بر فعالیت آنها نظارت کرد تا خروجی آثار همانی شود که
مقبول همگان باشد.
- چگونه می توان به این چارچوب مقبولیت عام برای سینما رسید؟به
نظر می رسد برخی مخالفتها درباره سینمای ایران نه به اصل ماهیتی آن و
کارکردش در دنیای امروز بلکه بر طرح لکههای سیاهی متمرکز است که تحت عنوان
آسیب شناسی اجتماعی در قامت فیلم می نشیند و حساسیتهایی را در جامعه
مذهبی ایجاد می کند.
- آنچه گفتید بخشی از انتقادهایی است که به سینما
می شود اما آیا جلوگیری از دیدن برخی فیلمها از سوی جامعه و محروم کردن
این سلیقه و نگاه از آنچه دوست دارد در سینما ببیند اثرات تخریبی بیشتری بر
فرهنگ نمی گذارد؟ماهیتا باید برخی محدودیتها را قبول کرد تا به رشد
فرهنگی رسید. اینکه با این توجیه که ممکن است آن سلیقه با حس سرکوب علایقش
بخواهد به دنبال آبشخورهای هنری جایگزین باشد و سر از فضاهایی درآورد که با
عقبه انقلابی نظام اسلامی ناهمخوان است پس شرایط اکران داخلی اش را فراهم
کنیم و نکات ممیزی را درباره اش اعمال نکنیم به نوعی هیزم ریختن در آتشی
است که زبانههای شعله اش پیکر معصوم فرهنگ و هنر ایران را می سوزاند.
-
تعبیر خوبی را مطرح کردید اما واقعیت برخوردها با سینمای ایران نشانههای
متاثر کننده ای را بازتاب می دهد. به نظرتان چرا به این وضعیت رسیده ایم؟ به
نظرم برخی از رسانهها تحلیل مناسبی از روند تعامل میان کمیسیون فرهنگی
مجلس و وزارت ارشاد ارائه نداده اند و فضا را به گونه ای برای مردم ترسیم
کرده اند که انگار فیلم در خط اکران هیچ زائده ای درون خود ندارد و مجلس با
ایرادات و بهانه جوییهای واهی در مسیر اکران آن سنگ اندازی کرده است حال
آنکه در بیشتر موارد ما باید بین بد و بدتر انتخاب کنیم.
- چه شرایطی
سبب موضعگیری شما نسبت به شرایط کلی آثار سینمایی شده است؟ زیرا این تعبیر
که باید بین بد و بدتر انتخاب کنیم نوعی نگاه بدبینانه به فضای سینمای
ایران است. منظورم از انتخاب شرایط بین بد و بدتر این بود که باید با
دقت شرایط اکران فیلمی که رگههایی حساسیت برانگیز را در خود جای داده است
بسنجیم.
- این سنجیدن فقط به اکران داخلی اثر مربوط است یا اکران جهانی فیلمها بیشتر مورد نظر کمیسیون فرهنگی مجلس قرار می گیرد؟ برخی
آثار در صورت اکران جهانی تصویری دگرگون از ایران منعکس می کنند. از این
رو تصمیم بر این شد تا برخی آثار به شرط منع اکران خارجی و پذیرش ممیزیها
در ایران اکران شوند تا سلیقههای مشتاق تماشای آن فیلم محروم نشوند.
-
البته این موضوع که به آن اشاره کردید در مقام عمل چندان از سوی مخالفان
سینما مورد توجه نیست و برخی نقشی فراقانونی برای خود قائل شده اند. برای
توجیه این افراد چگونه می توان عمل کرد؟مجلس آماده است تا جلسات هم
اندیشی میان سینماگران و مخالفان سینما برگزار کند تا با استفاده از خروجی
این نشستها بتوان دیدگاهها را در سینما به هم نزدیک کرد.
- یعنی
کارکرد نظارتی مجلس در حوزه اکران می تواند به سوی مخالفان سینما هم بچرخد
یا صرفا این نقش نظارتی را محدود به تشریح بندهایی از ممیزی برای رفع مشکل
فیلمهای سینمایی می دانید؟در پاسخ به این سوال شما باید بگویم گاهی
اوقات فیلمها برای بیان آسیبها و ضعفهای کشور بر نکات سیاه مانور می
دهند و مسائل را به کل کشور تعمیم می دهند که این رویه بر مبنای مصالح
عمومی مورد نقد جدی مجلس است و ما اعتقاد داریم که می توان سیاهیها را از
دریچه سفیدی و پاکی دید و در مسیر اصلاح آن ضعفها گام برداشت.