تعريف: قيمتنسبي به زبان ساده عبارت است از يك شاخص اقتصادي كه نشاندهنده نسبت قيمت كالاها، خدمات و منابع در اقتصاد است و آنچيزي كه در هر اقتصادي باعث بروز تغيير و تحريك ميشود، تغيير قيمتهاي نسبي است. گروهي از كارشناسان اقتصادي كه اهميت آنرا ميدانند معتقدند نبايد زياد با قيمتنسبي بازي و شوخي كرد، بالاخره اقتصاد است زبان آدم كه نميفهمد، شوخي هم ندارد، ميزند تمام تپهها را آسفالت ميكند!
انواعقيمتنسبي تحريكپذير: اين مدل قيمتنسبي در حقيقت آب نميبيند وگرنه براي خودش يك كوسه ماهي قاتل اقيانوس منجمد شمالي است. كافي است كمي آن را تحريك كنيد، آن چنان به شما چپ نگاه مي كند كه جرات دست كاري كردن اقتصاد را ديگر نداشته باشيد.
قيمتنسبي از پائين: در اينگونه از قيمت نسبي فقط يك كف براي قيمتها در نظر گرفته شده و به اقتصاد توصيه ميشود كه زياد نسبت قيمتها به هم نخورد از آن به بعدش هم مربوط ميشود به كارهاي تحريكآميزي كه مسئولان با آن اقتصاد ميكنند.
قيمتنسبي در ديگر كشورهاي جهانچين: در اين كشور قيمتنسبي وجود ندارد و همه چيز براساس ميزان صادرات به كشورهاي ديگر سنجيده مي شود. در حقيقت كالاهاي چيني خودشان يكي از عوامل تحريك اقتصاد ديگر كشورها هستند و در قيمتنسبي آنها تاثير ميگذارند.
آمريكا: اقتصاد آمريكا براي اينكه تحريك نشود و قيمتنسبي در آن به هم نخورد ساير كشورها را تحريم ميكند. در حقيقت قرار است تحريمهاي آمريكا اقتصاد ساير كشورها را تحريك كند اما نه تنها اين كار را نميكند، بلكه آن كار ديگر ميكند!.
پرتغال: در اين كشور براي جلوگيري از تحريك اقتصاد، مصرف پرتقال مردم را بالا ميبرند تا ويتامين C بدن آنها تامين شود.
هند: در اين كشور براي اينكه جلوي تحريك اقتصاد و برهم خوردن قيمتنسبي گرفته شود، تعدادي گاو وارد ميكنند تا سر مردم گرم شود.
جزاير كومور: اين كشور در حقيقت اقتصادي ندارد كه بخواهد تحريك شود و مدام چشمش به كمكهاي ديگر كشورهاست.
ايران: يكي از سفتترين اقتصادهاي جهان، متعلق به ايران است و بازارها اصلا تحريك نميشوند. البته علت اصلي آن اين است كه تحريك اقتصادي شدن را اشتباهي ميدانند.