کد خبر: ۱۷۳۳۰
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۵
محمدحسين روانبخش
سکوت؛ نه حرفی، نه حدیثی، نه قار و قور شکم دلواپس یا دلپیچه داری؛ فعلا مخ دلواپسان و کاسبان تحریم هنگ است. آنها تا آخرین لحظه به خودشان اجازه نمی دادند که باور کنند ممکن است مذاکرات به توافق برسد. حتی برادر بابک زنجانی هم در زندان مقاومت می کرد و پیام مقاومت را به سایر برادران منتقل می کرد؛ ولی حالا توافق هسته ای صورت گرفته است و برخلاف اکثریت قاطع مردم که از این پیروزی شاد هستند، بعضی ها به یاد روزهای دولت هاله نوردار، آرام آرام اشک می ریزند و صدایشان در نمی آید. بندگان خدا؛ باورشان نمی شد که یک روز مردمی که آنها را خس و خاشاک می دانستند و صدا می کردند، خوشحال باشند و آنها مثل عزیز از دست داده ها عزادار باشند... ولی این قانون طبیعت است!
از دیگر تبعات این توافق این است که اگر تا دیروز بعضی حامیان هاله خاموش شده نور که تا حالا فکر می کردند که با تعویض لامپ می توان دوباره هاله را روشن کرد، احتمالا (با تاکید: احتمالا) حالا فهمیده اند یا دارند سعی می کنند بفهمند که مشکل بالاتر از این حرفها است و هاله نور دیگر کارآیی ندارد ...ولی هضم این موضوع هم زمان می برد و نباید توقع داشت که همین الان نسخه های کتاب «احمدی نژاد؛ معجزه هزاره سوم» در اقدامی خودجوش جمع آوری و خمیر شود. نخیر؛ اگر از این جور توقعات از این برادران دارید باید عرض شود که توقع بسیار زیادی است .
بعضی برادران مستقر در مجلس هم این روزها، بعد از توافق و با توجه به نزدیک بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی ممکن است دچار تحولات عظیمی شوند؛ مثلا بعضی ها که تا دیروز تمام تلاششان این بود که محمدجواد ظریف را به مجلس بکشند و از او درباره هر اتفاقی در اقصی نقاط دنیا تذکر بدهند، حالا به فکر انتشار عکسهای دو نفره خود با ظریف می افتند و سعی می کنند در حوزه انتخابیه شان، خود را به عنوان یکی از رفقای نزدیک طریف جا بزنند!
اینها فقط بخشی از اتفاقاتی است که از امروز خواهد افتاد ... واقعا روزگار تازه ما دیدینی خواهد بود!
مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار