قیمت نفت، روز به روز کاهش مییابد و به تبع، ذخایر ارزی دولت نیز لحظه به لحظه کمتر میشود. دولت ایران در موقعیت خطیری قرار گرفته که برای عبور از رکود، به شدت نیازمند درآمدهای ارزی است و در شرایطی که سرمایهگذاری خارجی منتظر رفع تحریمهایی است که در گیرودار اجرای برجام مانده؛ نفت تنها منبع درآمد دولت است. در این وضعیت اوپک تحت هژمونی عربستان سعودی، حاضر به کاهش میزان تولید خود نیست. پیش از این بارها، تحلیلگران سیاسی و اقتصادی از چیرگی توهم توطئه بر اندیشه دولتمردان و سیاستورزان ایران گلایه میکردند و آن را دلیلی بر فرافکنی آنان نسبت به بیکفایتیهای مدیران داخلی میدانستند. ولی آیا تلاش بیشائبه عربستان جهت کاهش درآمدهای نفتی ایران، جایی برای خوشبینی باقی میگذارد؟ این صحیح که ریشه اصلی بحرانهای اقتصادی ایران نه تحریمهای خارجی که سوء مدیریت های داخلی بوده ولی مگر میتوان منکر تأثیر تحریمهای اقتصادی آمریکا و توطئههای نفتی عربستان شد؟ به ویژه در شرایطی که رکود بیسابقه، این میراث شوم دولت سابق، چنان غدهای بدخیم بر جان اقتصاد بیمار ایران افتاده و ذرهذره خونش را میمکد. عربستان به تبع اختلافات حاد منطقهای با ایران در دو حوزه درگیر سوریه و یمن، حاضر نیست اندکی از مواضع نفتی خود کوتاه بیاید. به خصوص که فکر میکند به زودی با رفع تحریمها؛ از میزان بحران کاسته خواهد شد و به اشتباه گمان دارد قدرت برتر منطقهای ایران ناشی از توان مالی ماست. حال آنکه هزینههای ایران در عرصه دیپلماسی منطقهای و جهت حمایت از جنبشهای مقاومت، بسیار کمتر از هزینههای گزاف دولت پادشاهی عربستان در حمایت از گروههای تروریستی است. عربستان نمیفهمد موفقیتهای منطقهای ایران بیش از توان اقتصادی بر هوش دیپلماتها و شجاعت فرماندهان نظامیاش تکیه دارد.
اما اینک که امیدی به افزایش زودهنگام درآمدهای حاصل از فروش نفت نیست، چاره چیست؟ تنها راه چاره، ارائه بودجه انقباضی در حوزههای غیرضروری و انتقال بودجه به زمینههای ضروریتر است. برای مثال میتوان از میزان هنگفت بودجه نهادها و ارگانهای فرهنگی و مذهبی که اتفاقاً اکثر آنها تحت نظارت قوه مجریه قرار نداشته و در نتیجه پاسخگوی عملکرد خود نیستند، کاسته و در مقابل بر بودجههای حیاتی مانند محیط زیست، صنعت و پروژههای نیمهتمام عمرانی افزوده گردد. وضعیت اقتصاد ایران، قرمز است. امروز در موقعیتی نیستیم که بتوانیم آزمون و خطا کنیم. بودجه محدود کشور تنها در موارد اولویتبندیشده باید مصرف شود. اکنون که مدیران اقتصادی دولت حتی در پرداخت یارانههای ماهانه مردم نیز دچار مشکل هستند، هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که بودجه کشور در راه طرحهای خیالی، بیفایده و غیرکارشناسی برخی نهادهای خاص هزینه گردد. نمیدانم دولت شجاعت برخورد با این مسأله را دارد یا خیر. محتملاً دست دولت در این زمینه باز نیست ولی میتواند پیشنهاد دهد که بودجه برخی از این نهادها به حداقل ممکن کاهش یابد تا کمی از این بار سنگین از دوش دولت و ملت برداشته شود. نمیخواهم بدبین باشم، ولی اگر برخی نهادهای غیردولتی، در کاهش بودجههای غیرضروری با دولت همراهی نکنند، موجب ترویج تئوری توطئه میشوند و این فرضیه را تقویت میکنند که آنها به دلیل رقابتهای سیاسی با دولت برآمده از انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، قصد ناتوان کردن آن را دارند تا در رقابتهای دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری از آن بهره ببرند. امیدوارم اینگونه نباشد. ولی متأسفانه در شرایطی که نه برخی از این نهادها حاضر به شفافیت مالی و پرداخت مالیات هستند و نه حاضرند از نقش اقتصاد غیرنظارتی خود بکاهند، این فرضیه تشدید میشود.