حصول توافق مابین ایران و گروه 1+5 و به دنبال آن لغو تحریمهای اقتصادی و
مالی غرب علیه ایران، یک فرصت بینظیر تاریخی را پیشروی ایران قرار داده
است.
با اجرایی شدن برجام، ایرانیان در آغاز دورهای از تغییر قرار دارند
که میتواند به شکافتن کالبد اقتصادمان منجر گردد. تجربهای که پیش از ما
ژاپن و آلمان پس از جنگ جهانی دوم آن را به خوبی به سرانجام رساندند.
اقتصاد ایران در دوران تحریم، شرایط دشوار و نامتعادلی را پشتسر گذاشت
شرایط نامتعادی که بسیاری از بخشهای اقتصادی را دستخوش تغییرات اساسی کرد و
هزینههای سنگینی را به پیکره اقتصادمان تحمیل کرد.
تمام فعالان
اقتصادی و کارشناسان اقتصادی اتفاقنظر دارند که رکود در دل اقتصاد ایران
رسوخ پیدا کرده و به همین سادگی نیز آثار زیانبار آن از بین نخواهد رفت.
امروز برجام یک فرصت است؛ هرچند که البته نمیتواند نقش راهبردی داشته
باشد.
در سایه برجام و توافق هستهای میتوان به بازارهای جهانی دسترسی
پیدا کرد، امکان بهرهمندی از تکنولوژیهای روز صنعتی جهان را یافت و از
همه مهمتر ارزانتر از امروز را انجام داد.
اما آیا اینها مشکلات اقتصاد ما
را حل میکنند؟ دردهای اقتصاد ایران امروز وخیمتر از آن چیزی است که ما
فکر میکنیم.
با این حال قطعا برجام راه را هموار خواهد کرد. اما اگر قرار
است به سمت خروج از رکود حرکت کنیم، باید از فرصت پیش رو به بهترین نحو
استفاده کنیم.
فارغ از اینکه تحریمها تا چه اندازه در گرفتاریهای امروز
اقتصاد ایران تاثیرگذار بوده، باید بپذیریم که دوری از فضای بینالملل هیچ
دستاوردی جز عقب ماندن از روند جهانی ندارد.
این عقب ماندن البته ربطی به
وابستگی یا عدم وابستگی ندارد و نمیتوان به بهانههای باز هم سیاسی،
بیرحمانه به طرفداران ارتباط اقتصادی با دنیا حمله کرد.
آن چیزی که در این
عرصه گسترده دهکده جهانی، ملتها و کشورها را به هم پیوند میدهد، همبستگی
اقتصادی نام دارد.
یکی از دستاوردهای مهم اجرای برجام، لغو تحریمهای
بانکی و سوئیفت است که به واسطه آن، مجددا اسناد LC برای فعالان صنعتی و
بازرگانان بازگشایی خواهد شد و هزینههای اضافی که به واسطه انتقال نامطمئن
پول به وجود آمده بود، حذف خواهند شد.
در عین حال، همگان انتظار دارند
که در شرایط پیشرو، سرمایهگذاران خارجی پایشان به کشورمان باز شود. کما
اینکه دولتمردان بارها، نظرشان را در این خصوص اعلام کردهاند. در برنامه
ششم توسعه آمده که ایران باید سالانه 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب
کند تا به رشد اقتصادی 8 درصدی دست یابد.
اما به واقع جذب این میزان
سرمایهگذاری در سال تقریبا غیرممکن است و برای محقق شدن آن نیاز به عزم
جدی دارد، بنابراین مسوولان دولتی به همراه بخش خصوصی باید دست در دست
همدیگر بدهند تا چشماندازها، به نفع ایران تحقق پیدا کند. اقتصاد ایران
دارای اولویتهایی است که موجب میشود استفاده از برجام سرعتی دوچندان
گیرد.
به غیر از اصلاحات ساختاری و چابکسازی نهادهای دولتی که پیش از این
بارها در مورد آن سخن گفتهایم، بازگشت به سیستم بانکی بینالملل و استفاده
از ابزار مالی جهانی، یکی از بارزترین این اولویتهاست. لازمه این بازگشت،
اصلاح سیستم بانکی ایران و تغییرات ساختاری ترازنامه بانکهاست که از
هماکنون بانک مرکزی به دنبال انجام آن است. بازگشت به سیستم بانکی جهانی،
خون تازهای برای تحرک و رونق دیگر بخشهای اقتصادی به وجود خواهد آورد.
هدف،
نه بازگشت به وضعیت پیش از تحریم که باید فراتر از اینها تعریف شود، جایی
که ریسک جهانی اقتصاد ایران دیگر تنها افت بهای نفت نباشد، اما بازسازی
اقتصاد ایران، نیازمند سیاستگذاران و مدیرانی است که قدرت ریسک کردن،
آزمایش روشهای جدید و خلاقیت را داشته باشد.
دولت باید میزان مداخله خود
در اقتصاد را کاهش دهد و فساد را از دل اقتصاد کشور بیرون کند. در این
صورت، هم سرمایهگذاران خارجی و هم داخلی میتوانند به فکر انتقال
داراییهایشان به اقتصاد ایران و توسعه کسب و کارها بروند. در سایه این
حرکت توسعه محور نیز اقتصاد ایران از بحران بیکاری و رکود خارج خواهد شد و
این همان فرصت تاریخی برجام است.