حتماً شما هم دقت کرديد که يکي از مشتريان پرو پا قرص آگهيهاي تبليغاتي در رسانههاي گروهي ، به ويژه در سالهاي اخير ، برگزار کنندگان همايشها ، جشنوارهها، نمايشگاهها، سمينارها، سمپوزيمها و چند"هاي " ديگر هستند. روزي نيست که در مطبوعات ، سايتهاي خبري و اخبار صدا و سيما خبري از دورهمآييها نباشد . اصلاً بدون اين نوع خبرها خوراکي براي اخبار داخلي نيست . هر روز عناويني چون، برند برگزيده ، نشان درجه 1، نشان عالي ، مدير برتر، برترين نشان تجاري، پردرامدترين شرکت ، شرکتهاي بهره ور ، مديران کارآفرين ، مديران شايسته ، مردميترين شرکت، استاندارترين برند، پاکترين شرکت و دهها عنوان ديگر که معمولاً با پس و پيش کردن واژهها وعناوين اقدام به برگزاري همايش ، جشنواره ، کنفرانس، سمپوزيوم و... مينمايند .
خلاصه تا بخواهيد از اين نوع نشستهاي تخصصي و نيمه تخصصي در گوشه و کنار کشور ، مخصوصاً، در کلان شهر تهران هر روز در حال برگزاري است . شکي نيست يکي از عوامل موثر در تعالي سازماني و ارتقائ کميو کيفي توليد و خدمات رساني، ارزيابي مستمر عملکردهاست اما مشروط به اينکه اين نوع ارزيابيها فارغ از جنبههاي انتفاعي برگزار کنندگان اينگونه همايشها وجشنوارهها و بر مبناي معيارهاي علميو پذيرفته شده هر صنف باشد .شکل فراخوان و ارسال دعوت نامهها براي شرکتها و مخصوصاً صاحبان صنايع نيز در نوع خود جالب است. برگزار کننده گان از طريق ارسال نامه اي محترمانه و يا با تماس تلفني بازاريابان خوش زبان، ابتدا اعلام ميکنند در ارزيابيهاي ما، شما بعنوان توليد کننده برتر و يا شرکت برتر و يا واحد نمونه سال يا مدير موفق انتخاب شديد . و بعد از کلي تعريف تمجيد، از شما دعوت ميکنند براي تقدير در همايش فلان حضور يابيد . تا اينجاي کار همه چيز خوب و قابل ستايش است اما بعد از اينکه شما هم باور کرديد ظاهراً خيلي خوب و موفق هستيد درخواست مبلغي بعنوان حاميمالي ميکنند . جالب تر از همه اينکه براي اعتبار بخشي، خودشان (برگزار کننده) را به يکي از مراکز علميو پژوهشي يا وزارتخانه يا سازمان ويا نهاد مرتبط ميکنند، در حاليکه اين مراجع چندان نقشي در برگزاري ندارند .
وقتي سوال ميشود اگر شما وابسته به فلان مرکز هستيد پس چرا طلب پول آنهم با مبلغ ميليوني ميکنيد ميگويند براي بررسي و ارزيابي شماست . سوال ميشود به گفته خودتان ما را پس از ارزيابي انتخاب کرديد، چرا قصد ارزيابي مجدد داريد ؟
ميگويند براي برگزاري اين همايش نياز به حمايت شرکت کنندگان داريم .بازهم سوال ميشود خوب شما چه اصراري براي برگزاري اين همايش يا جشنواره داريد؟ چه هدفي را دنبال ميکنيد؟ اصولا مگر شما متولي نظارت و ارزيابي هستيد ؟. و يا تکليفي بر دوش شماست که متعهد به انجام آن هستيد؟ درنهايت وقتي با سئوالات متعدد که ميتواند براي هر فردي ايجاد شود مواجه ميشوند . اين پاسخ شنيده ميشود . اگر قصد شرکت کردن نداريد چرا اينقدر سوال ميکنيد .
اما واقعيت چيست ؟ چند سالي است در گوشه و کنار شهرها به ويژه تهران بزرگ موسسات و شرکتها تاسيس شدند که تلاش ميکنند به هر نحو ممکن با طراحي يک همايش و سمينار و جشنواره ونمايشگاه ... به نوعي کسب درآمد کنند و اتفاقاً رقابت تنگاتنگي نيز بين اين مراکز ايجاد شده است . بنا بر اين عناويني را انتخاب ميکنند که شرکت کنندگان را ترغيب به مشارکت و حضور نمايند .
بسياري از شرکتها و فعالان اقتصادي هم براي جلب و جذب مشتري در چارچوب برنامههاي تبليغاتي خود از اين شيوههاي اطلاع رساني استقبال ميکنند و درکمپينهاي تبليغاتي خود، اخذ فلان جايزه يا فلان لوح را بعنوان افتخار معرفي ميکنند. نکته مهم اين است که اصالت و اعتبار اين لوحها و تنديسها توسط چه فرد و سازماني تائيد ميشود. شکي نيست بسياري از مصرف کنندگان و خدمات گيران جامعه از اين تبليغات تاثير پذير هستند و گاهاً از اين اعتماد آسيب ميبينند.
طبيعي است هر سيستميبراي معرفي خود به مخاطبان و مصرف کنندگان کالا يا خدمات بايد از تماميظرفيتهاي اطلاع رساني و تبليغاتي استفاده کند اما اين مرز تا کجاست ؟.بد نيست ياد آوري کنم، مفهوم تبليغ از ديدگاه اسلام روشن گري و تبيين يک فعل يا ايده و انديشه يا خدمات با هدف اغناي مخاطب است ،نه القاء . اما گروهي بدون در نظر گرفتن اين هدف متعالي و صرفاً جهت کسب درآمد، با شناخت از نياز تبليغاتي توليد کنندگان، اقدام به برگزاري اينگونه همايشها و.. ميکنند .
بي ترديد در تمام سيستمهاي حکومتي امر نظارت بر عملکرد فعالان اقتصادي اعم از توليد کنندگان ، بازرگانان و واحدهاي خدماتي در چارچوب ضوابط قانوني و استاندارد شده بر عهده دستگاههاي مسئول و ناظر است . مصرف کنندگان و شهروندان نيز با اعتماد به اين دستگاهها ، اطلاعات اعلام شده آنها را بعنوان مرجعي معتبر مورد توجه قرار ميدهند و رفتار خود را بعنوان يک مصرف کنند بر مبناي شاخصهاي تبيين شده اين دستگاهها تنظيم ميکنند . حال اگر قرار باشد هر بنگاه اقتصادي صرفاً به اتکاء پرداختهاي غير متعارف، هر روز از يک همايش، جشنواره ، نمايشگاه و ... لوح تقدير و تنديس نمونه و نشان برتر دريافت کند . تکليف اعتماد سازي به جامعه چه ميشود . در حقيقت يک نمايش و شو برگزار ميشود و کمتر ميتوان به خروجي اينگونه برنامهها اطمينان داشت .
بررسي اين معضل از منظر ديگر نيز در نوع خود جالب است . بر اساس برسيهاي انجام شده از منابع مختلف و پايگاههاي اطلاع رساني ، سالانه بطور متوسط در 100 حوزه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بيش از 3000 ، همايش ، کنفرانس و جشنواره و حدود 600 نمايشگاه استاني، کشوري و بين المللي در ايران برگزار ميشود.يعني بطور متوسط روزي 10 همايش و جشنواره و نمايشگاه در کشور برگزار ميشود . جالب است بدانيد فقط در حوزه سنگ آهن و فولاد، سالانه حدود 20 همايش و نمايشگاه برگزار ميشود .
يعني سالانه بيش از 15 هزار ميليارد ريال هزينه مستقيم اين رويدادهاست .به اين مبلغ بيافزائيد هزينههاي غير مستقيم و جانبي از جمله تبليغات ، انتشارات، دکوراسيون ، پذيرايي و و مصارف انرژي و حمل و نقل و اقامت.نا گفته نماند از اين رهگذر گروههاي صنفي زيادي منتفع ميشوند که ظاهراً نوعي اشتغال است . اما اشتغالي که ما حصل توليد آن حداکثر 48 ساعت است و بعد از آن هيچ اثري باقي نميماند .
به راستي متولي کنترل و نظارت و سازماندهي اين برنامهها کيست ؟در تمام دنيا مرسوم است در هر حوزه تخصصي در طول سال يک گردهمهايي يا در قالب نمايشگاه و يا همايش برگزار ميشود که همه علاقمندان و دست اندرکاران آن حوزه هم براي حضور و بهره برداري از اين رويداد، يک سال برنامه ريزي ميکنند اين شيوه علاوه بر هدفمند بودن براي دست اندرکاران، موجب جلب اعتماد - ارزش گذاري مناسب - اعتبار بخشي - تاثيرات مثبت - جلب توجه افکار عموميو بهره برداري مناسب ميگردد.البته در کشورمان هم اندک رويدادهاي هستند که يک بار برگزار ميشوند و خيلي هم برد تبليغاتي و رسانه اي دارند مثل ، جشنواره فيلم فجر و يا موسيقي و تاتر .