مریم کاظمی
مدیرمسئول نشریه دنیای بازنشسته
میگویند: سالهاست که در حقوق، کارگر و در عیدی، کارمند بهحساب میآییم؛ خواسته ما از مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی این است که این روند ناعادلانه را خاتمه بخشند وعیدی پایان سال ما را بر اساس عیدی مصوب کارگران بپردازند؛ سالهاست که پرداخت عیدی کارگری را مطالبه میکنیم؛ توقع داریم امسال که دولت جدید بر سرکار آمده، روند همیشگی تغییر کند و حق ما برای دریافت عیدی کارگری جدی گرفته شود.
اینها سخنان بازنشستگانی است که در یک بام و دوهوای کارگری و کارمندی گرفتارشدهاند، در پرداخت حقوق، کارگر و در پرداخت عیدی، کارمند محسوب میشوند، خواستههایشان کاملاً مشخص است: وقتی مستمری کارگری میگیریم باید عیدیمان هم بر این اساس محاسبه و پرداخت شود.
اما داستان چیست؟ مسئله این است که این گروه از مستمریبگیران که بر اساس آخرین آمارهای رسمی، حداقل ۶۵ درصد جمعیت مستمریبگیران حال حاضر کشور را تشکیل میدهند، اسیر سیاستهای تبعیضآمیزی شدهاند که غیر از فریاد چارهای ندارند و دستشان بهجایی بند نیست. تنها کاری که از آنها ساخته است این است که از طریق رسانهها یا نامه و پیغام صدایشان را به گوش مسئولان برسانند شاید گوشهای از حقوقشان را محقق کنند، البته اگر صدایشان بهجایی برسد. این تظلم خواهی در ماههای پایانی سال بیشتر هم میشود آنجا که عیدی و پاداش و سنوات پایان سال پرداخت میشود؛ بازنشستگان تأمین اجتماعی بر اساس یکروال عرفی که سالهای دراز در نظام مزدی ایران نهادینهشده، هرسال منتظر نتایج مذاکرات مزدی در شورای عالی کار میمانند و افزایش سالیانه مستمری آنها دقیقاً برابر با افزایش حداقل مزد کارگران تعیین میشود، درحالیکه در قانون تأمین اجتماعی دو ماده 111 و 96 به چگونگی تعیین مستمری سالیانه اختصاص دارند و در هیچ کجای این دو مادهقانونی نیامده که افزایش حداقل مستمری بازنشستگان باید مطابق با افزایش حداقل مزد شاغلان باشد؛ تنها الزامات قانونی، تطابق افزایش مستمریها با نرخ تورم و میزان افزایش هزینههای زندگی است. از آن بدتر اینکه معمولاً آنها با حقوق بهمنماه خود مبلغی را بهعنوان عیدی یا پاداش پایان سال دریافت میکنند که میزان آن برای کارگران شاغل بیشتر از کارمندان و بازنشستگان است. اما پایین بودن میزان عیدی بازنشستگان تأمین اجتماعی یا همان کارگران بازنشسته نسبت به کارگران شاغل به دغدغهای برای این گروه از بازنشستگان تبدیلشده است؛ چرا کارگران بازنشسته، پایان سال که میرسد، «کارگر» بهحساب نمیآیند وعیدی کارمندی میگیرند. سؤال آنها روشن و شفاف این است: در شرایطی که مستمریبگیران تأمین اجتماعی متناسب با قانون کار حقوق میگیرند و افزایش حقوق آنها بر مبنای ماده ۴۱ قانون کار و به تبعیت از مصوبات شورای عالی کار صورت میگیرد چرا نباید عیدی آنها متناسب با عیدی کارگران پرداخت شود؟ بازنشستگان سالها تحت شمول قانون کار در این کشور کارکردهاند و بر مبنای قانون کار حقوق و مستمری گرفته و بازنشسته شدهاند بنابراین حق قانونی آنها است که عیدی کارگری بگیرند.
بر اساس قانون کار، عیدی کارگران شاغل، برابر شصت روز آخرین حقوق دریافتی آنها است مشروط بر اینکه از نود روز حداقل مزد کارگران تجاوز نکند. اما بر اساس روال همیشگی، بازنشستگان تأمین اجتماعی که همگی آنها زمانی کارگر بودهاند، بهاندازه کارمندان دولت عیدی میگیرند؛ که کمتر از میزان عیدی کارگری است.
حال این بازنشستگانی که هرساله افزایش حقوقشان برابر با افزایش مزد کارگران و بر اساس حداقل مزد کارگری مصوب شورای عالی کار تعیین میشود، پای عیدی سالیانه که میرسد، یکباره از کارگر به کارمند تبدیل میشوند و بهاندازه بازنشستگان دولت و کارمندان عیدی میگیرند!
این تناقض ساختاری ساده روان این است که اگر ما کارمند هستیم، چرا بهاندازه بازنشستگان کشوری حقوق نمیگیریم؛ اگر کارگر هستیم، چرا عیدی ما کارمندی است؟ اگر مستمری ما بر اساس افزایش حقوق کارگری محاسبه میشود چرا سال قبل که همه کارگران بیشتر از 3 میلیون تومان عیدی گرفتند، ما بازنشستگان کارگری حدود یکمیلیون تومان عیدی گرفتیم؟ در این میان بازنشستگان تنها اجرای قانون را میخواهند، میخواهند که ماده 96 و 111 قانون تأمین اجتماعی بهدرستی اجرا شود. آنها میخواهند که عیدی بازنشستگان تأمین اجتماعی همچون عیدی کارگران شاغل تأمین اجتماعی و مطابق مادهواحده قانون مربوط به تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران مشمول قانون کار مصوبه 1370 مجلس همسانسازی و پرداخت شود. در حال حاضر کارگران با مصوبه 1370 دو ماه پایه حقوق را بهعنوان حداقل میزان عیدی و سه ماه پایه حقوق را بهعنوان حداکثر میزان عیدی بهعنوان عیدی و پاداش آخر سال از کارفرما دریافت میکنند درحالیکه پس از بازنشستگی عیدی کارمندی میگیرند و میخواهند که پس از بازنشستگی هم عیدی کارگری بگیرند.
اما دولت چه میگوید؟ تأمین اجتماعی معتقد است با توجه به عدم کسر حق بیمه از مبلغ عیدی کارگری این طرح بار مالی برای سازمان تأمین اجتماعی دارد و بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه روی دست دولت میگذارد. اما آیا دیدن این مبالغ برای رفع نیازهای اقشار آبرومند و نیازمند جامعه کار سختی برای دولت است؟ دولت بهراحتی میتواند با کاهش هزینههای جانبی خود، این مبلغ را در بودجه سنواتی بگنجاند تا حداقل با افزایش عیدی هرچند ناچیز، یک گره از گرههای بیشمار زندگی بازنشستگان باز کند و قدری بار زندگی آنها را سبکتر کند؛ پولی که حداقل بازنشسته بتواند با آن شب عید را سپری کرده و شرمنده خانواده خود نباشد. مشکلات بازنشستگان کم نیستند، درمان، تغذیه و گذران معمول زندگی، آنها را تحتفشار گذاشته و در این میان چیزی بیش از حقوق خود را طلب نمیکنند؛ آنها از تبعیضها خسته شدهاند، از اینکه صدایشان بهجایی نمیرسد شکستهاند، از اینکه قوانین مربوط بهحق و حقوق آنها بهراحتی دور زده میشود ناراحت و ناراضیاند. امید میرود با توجه به تغییر دولت و روی کار آمدن دولت مردمی این معضل هر چه زودتر مرتفع شود.