محمود خاقانی
کارشناس حوزه انرژی
در دوران دولت هفتم و هشتم شرکتهای چند ملیتی وارد حوزه دریای خزر شدند و کنسرسیومهای بینالمللی مختلف شکل گرفتند، مثلا در سال 1974 حیدرعلیاف پدر رئیسجمهور فعلی جمهوری آذربایجان با افتخار اعلام کرد که قرارداد قرن امضا میشود، شرکتهای چندملیتی برای تشکیل کنسرسیوم چند میدان از جمله گونشلی ورود کردند و کنسرسیومی تحت عنوان AIOC را تشکیل دادند ایران هم برای عضویت در این کنسرسیوم حضور فعال پیدا کرد و سعی کرد عضو شود اما شرکتهای روس و امریکایی ممانعت کردند زیرا این کنسرسیوم را انگلیسیها و شرکت نفت BP رهبری میکرد.اصولا تعیینکننده سرنوشت بازار نفت دست دولتها نیستند بلکه دست شرکتهای چندملیتی است که در گذشته به هفتخواهران مشهور بودند، اینها در مقطعی از زمان بعد از فروپاشی شوروی سابق برای منابع غنی نفت و گاز آسیای مرکزی، خزر و قفقاز دندان تیز کرده و با توجه به اینکه سرمایهگذاری برای این مناطق ارزان بود کنسرسیومها در جمهوری آذربایجان قرارداد قرن را با حیدرعلیاف امضا کردند.در همین حال در آن دوران تلاش کردیم در کنسرسیوم شاهدنیز عضویت داشته باشیم و باتوجه به برنامههای دولت هفتم و هشتم حمایت زیادی از شرکت ملی نفت شد، ایران موفق شد 10 درصد سهام داشته باشد، در عین حال در طول زمانی که ایران تلاش میکرد در کنسرسیومهای دریای خزر و آسیا میانه حضور داشته باشد علاوه بر اروپا و امریکا شرکتهای روسی هم سعی میکردند ایران را حذف کنند. در هر حال اکنون با وجودی که ایران در این کنسرسیوم حضور دارد به خاطر عضویت شرکتهایی مثل BP تحت تحریم قرار ندارد.ما زمانی در برابر شرکتهای چندملیتی نفتی که علاقه داشتند در ایران حضور داشته باشند گفتمان و دیپلماسی انرژی تعریف کردیم، این شرکتها که به کنسرسیوم کاشاگان در شمال دریای کاسپین یکی از بزرگترین میادین نفتی که در دوران اخیر کشف شده، ورود کردند ایران نتوانست در آن کنسرسیوم مشارکت داشته باشد اما اعضای آن کنسرسیوم پذیرفتند پروژهای تحت عنوان قزاقستان-ترکمنستان-ایران به خلیجفارس تعریف شود و خط لولهای طراحی و مطالعه شود، این خط لوله با حمایت توتال فرانسه، شل و شرکتهای آلمانی با هزینه خود شرکتها و مشارکت شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران مطالعه شد و مسیرهایی با خط لوله به خلیج فارس و آوردن نفت خام به بندر نفتی نکا مطالعه شد و تاسیسات نکا در این راستا سرمایهگذاری و احداث شد، در همین حال روسها توانستند با همکاری کنسرسیومهای نفتی در منطقه کاسپسن خط لولهای تحت عنوان خط لوله کاسپین CPC تعریف کنند که نفت خام را از قزاقستان به بندر نووراسیسک روسیه و از دریای سیاه به مدیریترانه ببرند، امریکا هم دنبال این بود که خطوط لولهای تاسیس شود که از مسیر روسیه و ایران عبور نکند به همین دلیل خط لوله باکو-تفلیس-جیحان و همچنین خط لوله جنوب قزاقستان را تعریف کرد. شرکتهای اروپایی مثل توتال و شل هم منافعشان در این بود که نفت خام و گاز آسیای مرکزی و دریای کاسپین از مسیر ایران عبور کند و مسیر ایران از نظر محیط زیست و اقتصادی بهترین مسیر تعریف شد، اما با رقابت روسها مواجه بودیم، روسیه در نظر داشت این گاز از مسیر روسیه به اروپا برود.