کد خبر: ۱۳۷۷۲۲
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۹

کورش شرفشاهی

روزنامه نگار

قیمت ارز از ۳۲ هزار تومان به ۲۶ هزار تومان سقوط کرد. قیمت ارز به آستانه ۳۰ هزار تومان بازگشت. این دو عدد در مدت کمتر از ۳ روز در بازار ارز واقع شد، اتفاقی که هر ذهن پرسشگری را آزار می دهد. براستی در مدت سه روز در عرصه جهانی چه اتفاقی افتاده که ارزش پول ملی بازیچه قرار گرفته است؟ اگر ادعای مخالفان دولت

مبنی بر سومدیریت دولت را هم بپذیریم، سوال اینجاست که کدام سومدیریت موجب این نوسان ارز شده است؟ اما رصد اخبار و گزارشهایی که در این روزها مانند خط خبری دنبال می شود، نشان می دهد که عده ای بازار ارز را در اختیار دارند، عده ای که متاسفانه علیه نظام برنامه دارند و فرصت طلبان داخلی را ابزار دست خود کرده اند. معاملات شبانه و معاملات فردایی، محل هایی است که این افراد در آنها برای شلیک اهدافشان به نظام سنگر گرفته اند. در این بازارها دلار جابجا نمی شود، تولیدکننده برای تهیه دلار به منظور خرید مواد اولیه و ماشین آلات تولید به آنجا مراجعه نمی کند، هیچ ربطی به انتخاب ترامپ یا بایدن ندارد، برنامه هسته ای ایران یا بازی های سیاسی هیچ تاثیری بر آنها ندارد، بلکه تداعی گر قمارخانه هایی است که افراد یک شبه میلیاردها به جیب می زنند یا زمین میخورند. برای آنهایی که در معاملات شبانه و فردایی تصمیم می گیرند، تولید، اشتغال، منافع ملی، نظام، مردم و ... هیچ ارزشی ندارد، بلکه فقط مشغول بازی های خود با آبرو و حیثت نظام هستند. برای آنکه این ادعا ثابت شود، کافی است از آنها سوال کنیم که کدامشان مایل به کاهش قیمت ارز هستند؟ کافی است از آنها سوال کنیم که کدامشان مایل به ثبات اقتصادی هستند؟ اگر قرار باشد قیمت ارز یا سکه برای مدت ۱۰ سال ثابت بماند، این سفته بازان فرصت طلب چگونه می خواهند به درآمدهای هزاران میلیاردی دست یابند؟ اما سومدیریت هنگامی به اثبات می رسد که ۴۳ اخلالگر ارزی دستگیر می شود در حالی که گردش مالی آنها ۵ هزار میلیارد تومان بوده است؟! اگر به گردش مالی این افراد نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم که مدتها در حال فعالیت بوده اند و تاسف آور اینکه چرا متوجه آنها نشده ایم؟ اگر یک فرد عادی برای یک ماه در چهار راه استانبول فقط گوشهایش را تیز کند، بسادگی متوجه می شود که چه کسانی و چگونه عوامل بحران ارزی هستند، این در حالی است که گویا مسوولان مربوطه مایل به شنیدن نیستند. اما نگرانی بیشتر از این است که می شنوند، اما مایل به برخورد نیستند. بی شک می توان بحران آفرینان را شناسایی و با بحران آفرینی مقابله کرد به شرط آنکه بخواهیم. امروزه فضای مجازی بستر خوبی برای شناسایی این افراد است و البته ابزارهای بسیاری دیگری وجود دارد. نکته مهمتر اینکه چرا فضا به اندازه ای برای مفسدان و بحران آفرینان ناامن نمی شود، که جرات این همه مشکل آفرینی را نکنند؟ چرا می دانیم فردی ۱۰۰۰ آپارتمان را احتکار کرده اما سراغش نمی رویم، می دانیم بیش از ۱۰۰۰ نفر بیش از ۵۰ خودرو دارند اما دلیلش را جویا نمی شویم، می دانیم افرادی در گاوصندوقشان بیش از یک تن طلا دارند، اما به سراغش نمی رویم؟ مگر بارها تمامی مسوولان به جنگ اقتصادی اعتراف نکرده اند، چرا در شرایطی که می دانیم محتکران، سفته بازان، دلالان، واسطه ها، کارچاق کن ها و... در جبهه مقابل علیه حیثیت نظام شمشیر کشیده اند، به سمتشان هجوم نمی بریم و مقابله به مثل نمی کنیم؟ براستی آنهایی که مقابل نظام با ابزارهای اقتصادی صف آرایی کرده اند، در چه حاشیه امنی قرار دارند که زور هیچ کس به آنها نمی رسد یا برخورد لازم با آنها صورت نمی گیرد؟

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار