کد خبر: ۱۳۸۱۲۶
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۳

کورش شرفشاهی

روزنامه نگار

زیاده خواهی، رویای یک شبه میلیاردر شدن، ره صد ساله را یک شبه پیمودن، رفتار هیجانی، تصمیمات احساسی، دهن بینی، بازیچه قرار گرفتن، ابزار دست فرصتطلبان شدن و صدها صفت دیگر که بیانگر افراد خوش باوری است که در بسیاری از موارد بدون آنکه مطالعه یا زمینه ای در بخشی از فعالیتهای اقتصادی داشته باشند، وارد آن عرصه می شوند و بدتر اینکه با تمام توان و دارایی وارد این عرصه می شوند. معضلی که امروز گریبانگیر بورس شده است. تا امروز بارها نمادهای بورسی سبز و قرمز شده اند اما هیچکدام از سهامداران مقابل مجلس تجمع نکردند و فریادشان به آسمان بلند نشد، زیرا افرادی متخصص در این عرصه فعالیت می کردند، افرادی که با ماهیت بورس آشنایی کامل داشتند و اگر روزی سود می کردند، در انتظار زیان در روزی دیگر بودند. اما اعتراض سهامداران بورس نشان داد که عده ای تازه کار وارد این عرصه شده اند و این اعتراض ها کار را به جایی رساند که نمایندگان مجلس، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار را به صحن علنی فراخواندند و هر آنچه که دلشان میخواست، در قالب اظهارات به اصطلاح کارشناسی و انتقاد به سازمان بورس مطرح کردند، تاسف آور اینکه نمایندگان در تمامی اظهارات در خانه ملت به دنبال بررسی دقیق و کارشناسانه مشکل نبودند، بلکه دنبال مقصری می گشتند تا در قالب هجمه به او، خودشان را از زیر فشار رای دهندگان خلاص کنند. آنهایی که با خرید احساسی درصد بالایی از سهام، اکنون به ورشکسته اقتصادی می مانند و همچون غریقی در اقیانوس بیکران، به هر تخت پاره ای دست میاندازند. اکنون سوال اینجاست که آیا به جای مسئولان، بهتر نیست کسانی که به صورت احساسی دست به خرید بی حساب و کتاب سهام آن هم به صورت کلان زده اند را محاکمه کنیم؟ آیا این هایی که امروز به خاطر زیان در بازار بورس، مقابل مجلس تجمع کردهاند، به آنهایی شباهت ندارند که به بازار طلا و دلار هجوم آوردهاند و سرمایه های اندک خود را برای احتکار ارز و طلا به کار گرفته اند؟ آیا این زیان دیدگان بورس، به آنهایی شباهت ندارند که صدها دستگاه خودرو را خریده و در گوشه و کنار برای کسب سود پارک کردهاند؟ اگر به انبارهایی که کالاهای مختلف در آنها احتکار شده، نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم که تمامی این افراد، عوامل و بازیچه عده ای بازیگردان فرصت طلب شده اند، آنها که از سادگی مردم سوء استفاده می کنند و به اشکال مختلف در فضای مجازی یا حتی رسانه های عمومی، تبلیغات سوء انجام میدهند تا بازاری را پر رونق نشان دهند. این بازیگردانان به خوبی می دانند چه چیزی را چه موقع بخرند تا مردم ساده دل را با خودشان همسو کنند و به خوبی می دانند چه موقع آنرا بفروشند تا همین افراد ساده دل را با زیان های کلان در کف خیابان رها کنند. براستی این چه رفتاری است که به محض آنکه سود می بریم، جشن می گیریم و به محض آن که زیان می بینیم، مقابل مجلس و نهادهای نظارتی دست به تجمع و اعتصاب میزنیم؟ هنوز فراموش نکرده ایم که عده ای خوش باور، نقدینگی خود را در موسسات مالی و اعتباری با هدف بهره های ۴۰ و ۵۰ درصد سپرده بودند. این افراد تا زمانی که سودهای کلان را میگرفتند، به هیچ کس اعتراض نمی کردند، اما به محض آنکه تاوان طمع و زیاده خواهی خود را به عینه مشاهده کردند، دست به تجمع، راهپیمایی و فحاشی زدند و حتی هنجار شکنی کردند. مگر این افراد به میل خودشان پول های شان را به موسسات مالی و اعتباری نسپرده بودند؟ به چه دلیل در قبال تصمیمی که خودشان گرفته بودند، مسوولان را مقصر دانستند؟ بی شک مشکل بیشتر مردم به ویژه زیادهخواهان این است که بازیچه افراد فرصتطلبی شده اند که هیچ توجهی به منافع ملی و آبروی ایران ندارند، این افراد خنجر دست شمر می شوند تا با سرمایه های خردشان، گلوی اقتصاد ایران را ببرند و به جای آنکه به سراغ همان سفته بازان، دلالان و مافیای پشت پرده بروند، تاوان زیاده خواهی های ناآگاهانه خود را از نظام می خواهند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار