کد خبر: ۲۲۵۴۷۸
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۸
تجارت آنلاین زوایای رشد 4/4 درصدی را بررسی کرد
با وجود اینکه طبق آمار ارائه‌‌شده توسط مسئولان دولتی، وضعیت تولید ناخالص داخلی کشور بهبود پیدا کرده و رشد اقتصادی مثبت شده؛ اما کارشناسان معتقدند این رشد ماحصل سرمایه‌گذاری در ایران نبوده و نمی‌توان خروجی این رشد اقتصادی را در بهبود معیشت مردم، افزایش اشتغال، بهبود شرایط اقتصادی مشاهده کرد

ناهمخوانی رشد اقتصادی و ‌اشتغالزایی

گروه اقتصاد کلان: با وجود اینکه طبق آمار ارائه‌‌شده توسط مسئولان دولتی، وضعیت تولید ناخالص داخلی کشور بهبود پیدا کرده و رشد اقتصادی مثبت شده؛ اما کارشناسان معتقدند این رشد ماحصل سرمایه‌گذاری در ایران نبوده و نمی‌توان خروجی این رشد اقتصادی را در بهبود معیشت مردم، افزایش اشتغال، بهبود شرایط اقتصادی مشاهده کرد؛ در حالی که دولت هم بارها در ماه‌های گذشته اشاره کرده که فروش نفت ایران افزایش یافته و همین موضوع رشد اقتصادی چهار درصدی را رقم زده است، افزایش صادرات نفتی به واسطه کاهش شدت تحریم‌ها، افزایش قیمت نفت به‌دلیل کاهش عرضه از سوی تولیدکنندگان اوپک دست در دست هم داده که درآمدهای نفتی ایران افزایش یاید، بدون اینکه نشانی از سرمایه‌گذاری در اقتصاد کشور باشد.
به گزارش تجارت، مرکز آمار ایران نرخ رشد اقتصادی سال 1401 را اعلام کرد. بر این اساس، رشد اقتصادی سال 1401، با نفت ۴.۸ درصد و بدون نفت ۴.۵ درصد بوده که بیانگر افزایش تولید و صادرات نفت و نقش قابل توجه آن بر رشد اقتصادی سال 1401 بوده است. طبق بررسی‌های آماری، سهم هر ایرانی از درآمدهای نفتی در سال 1401 تقریبا 1 میلیون و 332 هزار تومان به ثبت رسیده که تقریبا 6 درصد نسبت به سال 1400 افزایش یافته است. ‌در واقع، سرانه درآمد حقیقی نفتی در سال‌های اخیر روندی افزایشی در پیش گرفته است، اما هنوز بازه این شاخص در چهار سال گذشته، در کمترین سطح 17 سال منتهی به 1401 قرار دارد و سرانه درآمد نفتی ایرانیان در سال 1401 حدودا 34 درصد پایین‌تر از سال‌های پس از برجام برآورد شده است. درآمد نفتی همواره در اقتصاد ایران نوسان زیادی را تجربه کرده است؛ از این رو سهم هر ایرانی از پول نفت نیز تغییرات چشمگیری را تجربه کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در 17 سال گذشته، بیشترین درآمد سرانه نفتی ایرانیان در سال 86 رقم خورده است. مطابق آمارها سهم هر ایرانی از درآمد نفتی در سال 1386 به قیمت‌های ثابت سال پایه 1390 و با روش محاسبه مرکز آمار، دو میلیون و 530 هزار تومان بوده است؛ یعنی تقریبا دو برابر این سهم در سال 1401. با وجود این، مقایسه آمار سال 1385 با داده‌های ثبت‌شده در سال 1401 نشان می‌دهد در عرض 17 سال به طور متوسط هر سال 3.9 درصد (تقریبا نزدیک به 4 درصد) از درآمد واقعی سرانه بخش نفت (به قیمت‌های پایه 1390) کاسته شده است. این افزایش عمدتا به‌دلیل افزایش قیمت جهانی نفت در نیمه دوم دهه 1380 بوده است.

رشد اقتصادی ۴ درصدی ارزش اقتصادی ندارد
وحید شقاقی‌شهری کارشناس اقتصادی درباره اینکه چرا آثار نرخ 4 درصدی رشد اقتصاد در بهبود فضای اقتصادی کشور و ادعای دولت مبنی بر بهبود شاخص‌های اقتصادی دیده نمی‌شود و ملموس نیست، به ایلنا گفت: رشد اقتصادی اعلام شده از منظر اقتصاد کلان هیچ گونه ارزش تحلیل ندارد. سه دلیل این رشد اقتصادی در کشورمان رخ می‌داد. وی با اشاره به دلایل رشد اقتصادی 4 درصدی تاکید کرد: دلیل اول اینکه اقتصاد ایران در دهه 90 ناشی از تشدید تحریم‌ها و عدم سرمایه‌گذاری به شدت کوچک شد و عملا میانگین رشد در دهه 90 حدود یک درصد بود و یک اقتصاد 85 میلیون نفری تا حداکثر ممکن کوچک شد. معتقدم اقتصاد ایران امکان کوچک شدن بیش از این را نداشت. اندازه اقتصاد ایران به اندازه 85 میلیون ایرانی است که این جمعیت یک حداقل مصرفی را دارند و اقتصاد این جمعیت در دهه 90 به شدت کوچک شد. به طوریکه تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت جاری از حدود 500 میلیارد دلار به کمتر از 300 میلیارد دلار رسید و اقتصاد 85 میلیون نفری امکان کوچک شدن بیش از این را نداشت.

رشدی که حاصل سرمایه‌گذاری نیست
درواقع آنچه که امروز از اعداد مثبت رشد اقتصادی اعلام می‌کنند حاصل سرمایه‌گذاری نیستند. آنچه که باعث رشد اقتصادی مثبت شده اول اینکه اقتصاد ایران بیش از این، امکان کاهش را نداشت و دلیل دوم این است که صادرات نفت ایران در مدت اخیر یک روند افزایشی را در پیش گرفت. به دنبال کاهش شدت تحریم‌ها، میزان صادرات نفت ایران افزایش یافت. برخلاف دوران ریاست جمهوری ترامپ که یک فشار شدید به کشورمان تحمیل شد و صادرات نفت ایران را به کمتر از 300 هزار بشکه در روز کاهش داد اما در ریاست جمهوری بایدن و کاهش شدت تحریم‌ها، صادرات نفت کشورمان صعودی شد و به صادرات 1.5 میلیون بشکه در روز رسیدیم. هرچند که می‌دانیم با افزایش صادرات نفت،‌ درآمدهای دلاری نصیب ایران نمی‌شود اما می‌توانیم ما به ازای آن کالا دریافت کنیم. دلیل سوم هم افزایش قیمت نفت در این دوره بود و در کنار افزایش صادرات نفت، قیمت جهانی آن هم افزایش یافت و ارزش دلاری صادرات غیر نفتی بالا رفته است. در نهایت این سه عامل دست به دست هم دادند که در طول سال گذشته و امسال رشد اقتصادی ایران مثبت شود.

چرا رشد اقتصادی بدون اشتغال بی‌معناست؟
در عین حال به عقیده کارشناسان و صاحبنظران، یکی از نشانه‌ها و خروجی‌های رشد اقتصادی کشور را باید در بهبود وضعیت بازار کار کشور جستجو کرد؛ به این معنی که اگر اقتصاد کشور به حرکت درآید و رشدی داشته باشد، بنابراین این تحرک باید تاثیر مثبتی را در ایجاد فرصت‌های جدید شغلی بازار کار برجا بگذارد.؛ اتفاقی که به‌خصوص در یک سال گذشته درایران شاهد نبوده‌ایم. در این خصوص شقاقی‌شهری تاکید کرد:‌ وضعیت تولید ناخالص داخلی کشور بهبود پیدا کرده و رشد اقتصادی مثبت شده اما این رشد اقتصادی هیچگونه ارزش تحلیل اقتصادی ندارد چراکه ماحصل سرمایه‌گذاری در ایران نبوده و نیست و به همین دلیل نمی‌توان خروجی این رشد اقتصادی را در بهبود معیشت مردم، افزایش اشتغال، بهود شرایط اقتصادی مشاهده کرد. زمانی که در کشورمان سرمایه‌گذاری انجام شود یا محیط اقتصاد کلان بهبود و رشد سرمایه‌گذاری اتفاق بیفتد می‌توان انتظار داشت که در نتیجه رشد سرمایه‌گذاری، تولید افزایش پیدا کند که در آن شرایط به یک رشد اقتصادی واقعی مولد دست پیدا کرده‌ایم. اما این رشد اقتصادی مولد و اشغال‌زا هم نیست و به همین دلیل این رشد، ارزش اقتصادی ندارد و می‌تواند گمراه‌کننده هم باشد و علامت و سیگنال اشتباه به مدیران کلان کشور دهد. این کارشناس اقتصادی با اشاره اعلام وزارت اقتصاد مبنی بر اینکه افزایش تشکیل سرمایه ثابت ناخالص 6.7 درصد در سال گذشته عامل رشد اقتصادی بوده، اظهار کرد:‌ تحلیل درستی از اقتصاد ندارند، اقتصاد ایران به شدت کوچک شده بود و عملا کوچک‌سازی اقتصاد ایران در نهایت متوقف می‌شد و درباره این ادعا که انباشت سرمایه افزایش پیدا کرده که دلایل رشد اقتصادی بوده، باید بگویم که انباشت سرمایه باید حاصل سرمایه‌گذاری باشد حال اینکه علامتی از جذب سرمایه چه در بخش سرمایه‌گذاری خارجی و چه سرمایه‌گذاری داخلی مشاهده نمی‌شود. در اقتصاد وقتی شاخص‌های انتهایی را مشاهده می‌کنیم، بدون تحلیل زنجیره شاخص‌های اقتصادی، نمی‌توان تحلیل درستی داشت. رشد اقتصادی باید حاصل اصلاحات ساختاری در اقتصاد باشد به این معنا که با اصلاحاتی که در دولت صورت پذیرفته فضای کسب‌و‌کار بهبود پیدا کرده یا اینکه با اصلاحاتی اقتصاد پیش‌بینی پذیر شده، ثبات اقتصادی حاصل، امنیت اقتصادی تقویت، سرمایه‌گذاری خارجی جذب یا فساد کنترل شده‌ است. اما وقتی شاخص‌ و وضعیت را مرور می‌کنیم، می‌بینیم که هیچ یک از این اصلاحات رخ نداده‌ است. ‌ماحصل عدم انجام اصلاحات ساختاری اقتصادی این بوده که هنوز محیط کسب‌و‌کار کشور نامناسب است، در حوزه ثبات اقتصادی و پیش‌بینی پذیری آن تغییری را مشاهده نکردیم و در نتیجه شاخص‌های بنیادی اقتصاد کلان تغییری نکرده است. این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه باید توجه داشت اقتصاد ایران در دهه 90 به اندازه کافی کوچک شده بود و با یک تکانه جزیی، رشد اقتصادی بالا می‌رفت، اظهار داشت: همین اتفاق در سال 95 هم رخ داد و رشد اقتصادی ایران 12.5 درصد بود اما آن عدد هم هیچ ارزش تحلیل اقتصادی را نداشت چراکه ماحصل اصلاحات ساختاری اقتصادی نبود. زمانی می‌توان شاخص‌های اقتصادی کلان را تحلیل کرد که نتیجه یک گروه اصلاحات ساختاری اقتصادی باشد. بنابراین این رشد اقتصادی اعلام شده دستاوردی نیست و نه تنها ارزش تحلیل اقتصادی ندارد بلکه تحریف شده و فریبنده است چراکه حاصل عوامل برون‌زایی بوده‌است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار