کد خبر: ۲۲۷۳۴۱
تاریخ انتشار: ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۱

بانک‌ها عامل رشد نقدینگی

حسین صمصامی
اقتصاددان

لازمه فهم و درک عمیق قانون بانکداری اسلامی و عملیات بانکداری بدون ربا در کشور مستلزم آن است که ما مفهوم بانک را در درجه اول بفهمیم و ببینیم اصلاً کارکرد و نقش بانک چیست و اینکه بانک به عنوان یک نهاد اقتصادی قرار است چه کارهایی را انجام دهد و یا توان انجام چه کارهایی را ندارد. پس باید در درجه اول ماهیت بانک را بشناسیم و دقیقاً به وظایفش اشراف وجود داشته باشد و بعد براساس آن بررسی شود چرا بانکداری اسلامی در کشور کاملاً محقق نشده است. اصولاً واژه بانکداری اسلامی آیا واژه درستی است؟ اطلاق کلمه اسلام به بانک کاری صحیح محسوب می‌شود؟ پاسخ به این پرسش‌ها نیازمند مفهوم‌شناسی دقیق بانک است. انواع و اقسام مختلف بانک در جهان وجود دارند ولی آنچه که در اقتصاد ایران غالب است بانک‌های تجاری هستند. معمولاً در اساسنامه‌ بانک‌های تجاری در غرب بانک‌ها اجازه ورود به فعالیت‌های واقعی اقتصاد را ندارند و طراحی بانک برای این بوده که وارد بازار پول شوند یعنی سپرده را به عنوان پول دریافت و اصل سپرده را تضمین کنند و مازاد بر اصل سپرده یک سود مشخصی به سپرده‌‎گذاران بدهند و همچنین طراحی شده‌اند برای اینکه پولی را به عنوان وام پرداخت و در مقابل سودی را در بازه زمانی مشخصی از مشتری مطالبه کنند ولی این شیوه بانکی در غرب با ربا همراه بوده و ما به آن بانکداری ربوی می‌گوییم. ورود بانک‌های تجاری به فعالیت‌های واقعی اقتصاد آثار و پیامدهای منفی به همراه دارد، این بانک‌‎ها به واسطه قدرت خلق پولی که در اختیار دارند می‌توانند دارایی‌های واقعی را تحت مالکیت خود درآورند و سپس شکاف عمیق پولی درآمدی را در جامعه ایجاد کنند و به همین دلیل است که در غرب فعالیت بانک‌های تجاری در بخش واقعی اقتصاد ممنوع اعلام شده است. شهید صدر در کتاب البنک اللاربوی فی الإسلام به دنبال این بود که به لحاظ حقوقی ربا را از نهاد بانک حذف کند و تلاش کرده روابط بین بانک با مشتری و بانک با وام‌گیرنده و سپرده‌گذار را طوری اصلاح کند که ربا حذف شود ولی آنچه که شهید صدر تنظیم کرد درواقع روی کاغذ بود و ما هم با الهام از ایده شهید صدر در سال ۶۳ قانون بانکداری بدون ربا را تصویب کردیم و بر مبنای آن گفتیم بانک‌ها وکیل سپرده‌گذار هستند و به وکالت از مشتری منابع را در قالب عقود اسلامی استفاده می‌کنند و اگر کسی وام یا تسهیلات می‌خواهد در این قالب به او منابع تعلق می‌گیرد. اما نکته‌ای که به آن توجه نشد و به نظر من ریشه اصلی شکست بانکداری بدون ربا در کشور ما محسوب می‌شود این است که ما به ماهیت بانک توجه نکرده‌ایم چون وقتی شهید صدر آمد این روابط را اصلاح کرد خود به خود بانک ماهیتش تغییر می‌یافت یعنی بانک از یک نهادی که باید به فعالیت‌های اسمی یعنی پولی ورود پیدا می‌کرد از این پس باید وارد فعالیت‌های واقعی اقتصاد می‌شد. اصلاً طراحی بانک برای اجرای عقود اسلامی نبود بلکه ماهیت اجرا و طراحی بانک برای ورود به بازار پول بود لذا نکته مهم این است که ما آمدیم فعالیت‌های واقعی را دال یک نهادی کردیم که برای موضوع دیگری طراحی شده بود ولی آن نمی‌تواند فعالیت‌های واقعی را انجام دهد. به طور کلی بانک طراحی شده برای اینکه پول بگیرد و پول بدهد و به بازار پول وارد شود ولی ما او را مکلف کرده‌ایم که مضاربه انجام دهد، مشارکت کند و فروش اقساطی انجام دهد در صورتی که هیچ اشرافی به این موضوعات ندارد چون ماهیت آن متفاوت است. وقتی به شعب بانکی مراجعه می‌کنید با چند باجه اعم از کلر، تسهیلات، سپرده و افتتاح حساب مواجه می‌شوید آیا آنهایی که پشت این باجه‌ها نشسته‌اند از تخصص ورود به فعالیت‌های واقعی اقتصاد برخوردارند؟ به عنوان مثال یک سرمایه‌گذار در بخش فولاد می‌خواهد به شعب بانکی مراجعه کند و بگوید به دنبال ایجاد کارخانه تولید فولاد است و بانک هم با او مشارکت می‌کند اما آیا بانک تخصص بخش فولاد را دارد یا حتی در حوزه‌های دیگر آیا بانک تخصص دارد؟

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار