کد خبر: ۲۱۱۲۵۰
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۴
«تجارت آنلاین» پیامدهای منفی نوسانات ارزی را بررسی کرد
دلار این روزها در کانال 30 تا 32 هزار تومانی در نوسان است و احتمالا در ماه‌های آینده برای دستیابی به کانال‌های بالاتر تلاش خواهد کرد. با توجه به شرایط کنونی تحریم‌ها، این پرسش مطرح می‌شود که افزایش و نوسان نرخ ارز در ماه‌های اخیر چه تاثیری بر روند تولید گذاشته است؟

اثر تکانه‌های ارزی بر تولید

گروه اقتصاد کلان: نوسانات ارزی در این روزها مستقیما تاثیر خود را بر بخش تولید و صادرات گذاشته است. نرخ ارز به عنوان یک متغیر کلیدی همواره سمت و سوی فعالیت تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی را تعیین کرده است و این روزها به دلیل عدم ثبات و نوسانات پی در پی چشم‌انداز نه چندان روشنی را پیش روی بخش تولید قرار داد است.

به گزارش «تجارت آنلاین» دلار این روزها در کانال 30 تا 32 هزار تومانی در نوسان است و احتمالا در ماه‌های آینده برای دستیابی به کانال‌های بالاتر تلاش خواهد کرد. با توجه به شرایط کنونی تحریم‌ها، این پرسش مطرح می‌شود که افزایش و نوسان نرخ ارز در ماه‌های اخیر چه تاثیری بر روند تولید گذاشته است؟

به اعتقاد فعالان اقتصادی، تکانه‌های نرخ ارز از مهم‌ترین عواملی است که از آن می‌توان به‌عنوان چالش عمده میان بخش‌های تولید، اشتغال و صادرات یاد کرد؛ چالشی که امکان برنامه‌ریزی را از بنگاه‌های تولیدی می‌گیرد و سبب می‌شود تا تولید با کمبود سرمایه در گردش مواجه شود؛ به‌طوری‌که بنگاه‌های تولیدی در قیمت‌گذاری کالا دچار سردرگمی می‌شوند.

افزایش نرخ ارز اثراتی دارد که به‌صورت مستقیم و غیر‌مستقیم بر تولید تاثیر می‌گذارد، تاثیر مستقیم بر قیمت است و به‌طور مشخص با افزایش نرخ ارز، کالای داخلی رقابت‌پذیرتر می‌شود و سود تولیدکننده نیز افزایش پیدا می‌کند. در واقع این تاثیر جزو اثرات مثبت شناخته می‌شود و اما از آن سو امکان برنامه‌ریزی را از تولیدکننده می‌گیرد. در واقع با اینکه افزایش نرخ ارز در این سال‌ها فرصتی برای رشد صادرات بوده اما در عمل این اتفاق رخ نداده است. به اعتقاد کارشناسان، نرخ ارز به‌عنوان یکی از مهم‌ترین متغیرهای اقتصاد کلان و اصلی‌ترین مفصل ارتباطی اقتصادی بین دولت‌ها، ضمن تبیین ظرفیت‌های اقتصادی جوامع، بیانگر میزان رقابت‌‌پذیری هر کشور در عرصه بین‌المللی و تجارت خارجی است.

نوسانات نرخ ارز تا‌ثیرات گسترده‌ای را بر بخش داخلی و خارجی اقتصادها اعمال می‌کند، چون از یکسو بر تراز تجاری به‌واسطه تا‌ثیر بر صادرات و واردات و از سوی دیگر بر تولید و اشتغال به سبب اثرگذاری وسیع بر قدرت رقابت‌پذیری داخلی و همچنین تورم داخلی نقش‌آفرین است. از این‌رو مدیریت بازار ارز یکی از الزامات کلیدی هر اقتصادی به‌شمار می‌رود. در میان کشورهای در حال توسعه که با شوک‌های داخلی و خارجی متعدد مواجه هستند، اتخاذ سیاست‌‌های راهبردی در جهت تنظیم نرخ ارز و رویارویی با نوسانات ارزی بسیار حیاتی است.

در سال ۱۳۹۷ شوک ارزی در کشور اتفاق افتاد و از آن تا‌ریخ تا‌کنون نرخ ارز رشد بیش از 800 ‌درصدی را به ثبت رسانده است. در روزهای اخیر نیز قیمت دلار به کانال ۳۰ هزار تومانی نیز نزدیک شده است. آنچه مسلم است تا‌ثیر افزایش افسار گسیخته نرخ ارز بر تولید ناخالص داخلی است. آسیب وارد شده به تولید داخلی کشور در پی افزایش قیمت مواد اولیه و کالاهای سرمایه‌ای ایجاد می‌شود. این تا‌ثیر در ایران که نقش‌آفرینی واردات در تا‌مین مواد اولیه و حتی تکنولوژی‌ها بسیار محوری است با شدت بیشتری نمود می‌یابد.

اختصاص بیش از ۹۰ درصد از واردات رسمی کشور به مواد اولیه و کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای و وابستگی ۱۰ تا‌ ۷۰ درصدی صنایع کشور به مواد اولیه خارجی، نمایانگر وابستگی شدید تولید به واردات است. با کاهش پی‌در‌پی ارزش پول ملی فشار تورمی بسیار شدید و لجام‌گسیخته‌ای از جانب افزایش قیمت واردات به کشور و به‌تبع آن افزایش هزینه‌های تولید و قیمت نهایی محصولات تحمیل می‌شود.
تورم نیز در جای خود می‌تواند بافت‌های تولیدی و سرمایه‌گذاری، همچنین وضعیت بازارهای داخلی و خارجی و بخش تجارت خارجی را متاثر سازد. افزایش هزینه‌های تولید ناشی از افزایش نرخ ارز منجر به کاهش حاشیه سود و توان رقابتی واحدهای تولیدی و محدود ساختن سرمایه در گردش بنگاه‌های اقتصادی خواهد شد.

سیاه و سفید اثر نوسانات نرخ ارز
افزایش افسار‌گسیخته نرخ ارز قدرت برنامه‌ریزی و پیش‌بینی را از تولیدکنندگان سلب و نااطمینانی را در تعیین قیمت فروش برای سفارش‌های آتی القا می‌کند، از این‌رو بنگاه‌های تولیدی در تلاشند که با حفظ مواد اولیه و عدم تزریق آنها به چرخه تولید، در انتظار ایجاد شرایط بهتر بمانند. شرایط فوق میزان تقاضا برای سرمایه‌گذاری در بنگاه‌های تولیدی را کاهش خواهد داد. آن هنگام که ارز به یک دارایی تبدیل شود، فعالان اقتصادی درصدد نگهداری ثروت خود بر پایه ارز برمی‌آیند. این شرایط منجر به جایگزینی فعالیت‌های سوداگرانه با فعالیت‌های مولد و در نهایت کاهش افق سرمایه‌گذاری خواهد شد.
از دیگر‌سو سردرگمی ناشی از نوسانات گسترده نرخ ارز، بالطبع محرک انجام معاملات و خرید مواد اولیه به صورت نقدی است که قاعدتا اختلال در سیستم معاملات اقتصادی را رقم خواهد زد. از سوی دیگر با نگاه مثبت به افزایش نرخ ارز می‌توان دریافت که افزایش قیمت کالاهای وارداتی در پی کاهش ارزش پول ملی، به کاهش قیمت کالاهای صادراتی و بالطبع به رقابت‌پذیر شدن محصولات تولید داخل در سطح بین‌المللی و افزایش سود تولید‌کننده خواهد انجامید. کاهش تقاضا جهت واردات کالا و افزایش تمایل به صادرات، افزایش تقاضای کل را در پی خواهد داشت. ادامه این روند در دور بعد منجر به افزایش تقاضای واردات خواهد شد. افزایش نرخ ارز، رشد ناپایدار و مقطعی برخی از شرکت‌های صادر‌کننده را در پی دارد، لیکن در میان‌مدت به این دلیل که محصولات تولیدی از افزایش قیمت‌های نسبی ناشی از بالا رفتن نرخ ارز متاثر می‌شوند، مزیت رقابتی خود را از دست داده و بنگاه‌های اقتصادی قادر به تولید محصول مشابه با مقدار، کیفیت و هزینه قبل از صادرات نخواهند بود. در مجموع عوامل متنوعی تعیین‌کننده گستره اثرپذیری تولید در مواجهه با نوسانات نرخ ارز هستند، به‌طوری که اثرگذاری نرخ ارز بر تولید محصولات صادرات‌محور مثبت و بر محصولاتی که تا‌ثیر کمتری از صادرات می‌پذیرند منفی خواهد بود. از سوی دیگر تولید محصولات وابسته به ارز مبادله‌ای وابستگی کمتری را به افزایش نرخ ارز از خود نشان می‌دهند.
همچنین میزان وابستگی محصولات داخلی به مواد اولیه وارداتی نیز از دیگر فاکتورهای اثرپذیری تولیدات از نوسانات نرخ ارز است. به‌عنوان مثال در صنایعی که وابسته به ماشین‌آلات و فناوری‌های پیشرفته و کالاهای سرمایه‌ای وارداتی هستند، هزینه تولید افزایش می‌یابد؛ هر‌چند نمی‌توان به‌طور قطع از تا‌ثیر نهایی افزایش نرخ ارز گفت؛ چراکه ممکن است صنعتی صادراتی باشد و در مقابل با افزایش صادرات این افزایش هزینه جبران شود.
در حال حاضر ارزی که توسط بانک مرکزی و سامانه نیما پس از معطلی بسیار به تولیدکنندگان تخصیص می‌یابد، بسیار زمان‌بر است و برای برخی شرکت‌ها تا ۴۵ روز نیز به طول می‌انجامد و موجب بلاتکلیفی و خسارات اعتباری نزد شرکای خارجی و خسارات ناشی از حمل‌ونقل و دموراژ و انبارداری می‌شود. برای کنکاش در خصوص اثرات نوسانات ارزی باید به اثرات کوتاه‌مدت و بلندمدت و اثرات مستقیم و غیرمستقیم نرخ برابری ارز و ریال توجه داشته باشیم. میزان وابستگی تولید هر محصول به ارز نیز در این زمینه حائز توجه است. بدیهی است که هرچه وابستگی ارزی زنجیره ارزش منتهی به تولید محصول بیشتر باشد، قیمت تمام‌شده ناشی از آن بیشتر افزایش خواهد یافت

نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار