دکتر اصغر نعمتی
مدیرمسئول و مدرس دانشگاه
تاخت و تاز کرونا در جهان و فشار بیامان آن بر نظام سلامت و مرگو میرهای صعودی غمبار آن تراژدی را رقم زده است که شاید در تاریخ کمنظیر باشد. بدون شک آثار مشهود و محسوس آن در حوزه سلامت و فقدان غمانگیز انسانهای مبتلا در این تراژدی سیاه موجب شد تا تبعات منفی و خسارتهای جانبی این بیماری کمتر به چشم آید. یکی از آثار مخرب این بیماری پیامدهای روحی و روانی و استحاله سبک زندگی است. واقعیت این است که بشر متاثر از فرهنگ مبتنی بر صنعت هر روز در سراشیبی انزوا قرار گرفته و غرق در زندگی فردی و غار تنهایی خود بود. رشد خیره کننده تکنولوژیها، در دسترس بودن رسانهها و در پی آن افزایش تعاملات مجازی موجب گسست پیوند اجتماعی شد و کودکان در این بین بیشترین قربانیان این فرهنگ بودند. در نیمه اول قرن بیستم، والدین فرزندان خود را متناسب با ذائقه فرهنگی خود تربیت و پرورش میدادند، شیوه و آداب فرزند پروری مبتنی بر الگوهای رایج جامعه بود و نقشهای تربیتی والدین از پیچیدگی چندانی برخوردار نبود و مسئولیت پدر و مادرها چندان نیازی به آموزش و مطالعه نداشت. وظایف آنها در تهیه غذا، پوشاک و سرپناه و در نهایت حمایت از استقلال فرزندان در ترک خانه خلاصه میشد. اما در دوران معاصر به دلیل رشد صنعتی و فرهنگ برآمده از آن دگرگونیهای جدی را در سبک زندگی و چگونگی تربیت فرزندان شاهدیم و دیگر خانه، مدرسه و همسالان، الگوها و ارزشها و باورهای این نسل را نمیسازند. عوامل تاثیرگذار دیگری است که نامحسوس بوده و در اختیار و کنترل والدین نیست!
از سوی دیگر فرهنگ برآمده از صنعت موجب گسست پیوندهای اجتماعی و انزوای کودکان شده است و ابزارهای بیجان، بیروح و احساس، جایگزین منابع پر احساس گذشته در وابستگیها و دلبستگیهای عاطفی شده است. در چنین شرایطی متخصصین تربیتی و مشاوران خانواده سعی داشتند با وضع مبانی تربیتی متناسب با چالشهای عصر فراصنعتی کمی از تاثیرات این فرهنگ بکاهند، اما واقعیت ماجرا این است که کرونا بر سرعت روند تاثیرات این فرهنگ و سبک زندگی افزود و تعاملات محدود کودکان با بزرگترهای خانواده رنگ باخت. با تعطیلی مدارس، اماکن تفریحی، پارکها، مراکز خرید و از همه مهمتر ترس و نگرانی والدین از همهگیری کرونا، اقامت کودکان را در غار تنهایی خویش بیش از پیش افزایش داد. وابستگی به تکنولوژی و ارتباطات مجازی، همان حداقل ارتباطاتی که تا پیش از وقوع پاندمی در خانوادهها بروز و ظهور داشت، از میان برد و این پاندمی نقطه عطف دیگری شد در رها شدن کودکان و نوجوانان در دنیای پر هیاهو و نامطمئن تکنولوژی و خلا عاطفی ناشی از آن.
والدین باید بدانند، اگرچه تلفن همراه ابزاری شده است که به دلیل ارتباط کودکان با جهان ناشناختهای که هیچ اشرافی بر آن نداریم و در کوتاه مدت فراغت آنها را کاملا پر میکند، اما در طولانی مدت آثار ارتباطات بیروح و عاطفه با این ابزارها تاثیرات مخرب خویش را بر جای میگذارد و باید در انتظار نسلی باشیم که بیشترین گسست اجتماعی را تجربه میکند و سبک زندگی جدیدی را پایه مینهد که فاصله زیادی با ارزشها، باورها و اعتقادات مورد احترام ما دارد. این درحالی است که شرایط مشقتبار کنونی، موج اخبار منفی و توام شدن جولان کرونا با فشارهای معیشتی عرصه را برای مانور والدین در راستای تخفیف آثار منفی کرونا بر فرزندان را نیز کاهش داده است. والدین خسته و درگیر به دلایل گفته شده، شاید دغدغههای بیان شده را از اولویتهای خود ندانند، اما شایسته است در کنار این مشکلات، نیم نگاهی هم به رها شدگی فرزندان در فضای مجازی و پیامدهای خوگیری با فرهنگ صنعتی نیز داشته باشند. طبیعتا در همین فرهنگ مبتنی بر صنعت بهتر است برنامههایی را در خانه تدوین و اجرایی کنیم که آسیبهای ناشی از آن کمتر شود. برای این منظور استفاده از دیدگاه کارشناسان و تجارب سایر کشورها میتواند راهگشا باشد.
به هر روی تاثیرات روحی و روانی پاندمی کرونا بر اقشار مختلف جامعه و سبک زندگی افراد، مقولهای است که نباید از دید متولیان سلامت پنهان بماند و ضرورت دارد همزمان با مبارزه بیامان با ویروس در جهت کاهش واگیریها و فقدانها پیامدهای زیانبار آن مورد توجه قرار گرفته و در برنامهریزیها راهکارهای کنترل تخفیف آن مدنظر قرار گیرد.